جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
+ این وبلاگ تلاش میکند بیانگر اصول و اندیشه های اسلام ناب و انقلاب اسلامی باشد.
+ لطفاً برای استفادۀ راحت تر از مطالب، از فهرست مطالب استفاده کنید.
+ در صورت تمایل میتوانید مطالب این وبلاگ را با ذکر یک صلوات، در فضای مجازی استفاده کنید.

ابزار حديث حق

تقویم شمسی

بصیرت این است که شما بدانید با چه کسی طرفید، بدانید که او درباره‌ی شماچه فکری دارد، بدانید که اگر چشم خودتان را بستید و فکر نکردید، ضربه خواهید خورد؛ این بصیرت است. توقّع ما از نخبگان سیاسی و غیرسیاسی کشور این است که این بصیرت را داشته باشند. مردم خوشبختانه این بصیرت را دارند؛ تعجّب است! مردم معمولی و توده‌های مردم این بصیرت سیاسی را دارند [امّا] بعضی از نخبگان ما با تکیه بر توهّماتی که دارند، این بصیرت را ندارند.

بیانات در دیدار مردم اصفهان، 26/8/95



بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا میبرد، به کجا دعوت میکند، به کجا میکشانَد. آیا به سمت اهداف اسلامی داریم حرکت میکنیم؟ به سمت تدیّنِ روزافزون جامعه داریم حرکت میکنیم؟ یا آن‌چنان‌که دشمن مایل است، به سمت بی‌مبالاتی بیشتر حرکت میکنیم، به سمت دلباختگی بیشتر به اقطاب  مخالف دین داریم حرکت میکنیم. آن بصیرت سیاسی، این است. 

بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران 31/5/95


  • سعید حجتی

جرم سران فتنه چیست؟ ( مواد قانونی تخلف شده در هر جرم، در انتهای پیام آمده است )

1. در یکی از نخستین بیانیه‌های «میرحسین موسوی»، از کلماتی همچون «شعبده‌بازی دست‌اندرکاران انتخابات و صداوسیما»، «صحنه‌آرایی خطرناک»، «متصدیان بی‌امانت»، «توجیه‌گران دروغگو»، «متقلبان»، «خائن به آرای مردم»، «برنامه‌ریزی پشت پرده برای دستکاری در انتخابات» و... استفاده شد. این کلمات هتک حرمت مقامات مسئول در انتخابات به شمار می‌رود که موضوع مواد ۶۰۹،۶۹۷ و ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی است.

2. از سوی دیگر برپایی تظاهرات غیر قانونی و ایراد سخنان خلاف واقع علیه نظام و ایراد اتهامات متعدد در سخنرانی‌ها و بیانیه‌ها از سوی «سران فتنه» مانند «طرح بازی بزرگ توسط مقامات»، «حاکمیت دروغ و استبداد»، «روند پرمخاطره»، «تخلفات و کارشکنی‌های متعدد و نارسایی‌های گسترده»، «تزلزل ارکان نظام»، وجود «توجیه‌گران دروغگو» در نیروهای مؤثر نظام، «برخوردهای غیرقانونی و خشونت‌بار با منتقدان» منجر به مصدومیت و شهادت هموطنان، «اقدامات وحشیانه در کشتار مردم»، «برخوردهای سبعانه» و «حمله به بانکها و ادارات و اموال مردم توسط اصحاب»، «تقلب و دروغ برای تکمیل طرح خود» هم مباشرت در تبلیغ علیه نظام اسلامی به حساب می‌آید و هم با فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی برای شبکه‌های خبری رسانه‌های خارجی و دشمنان نظام آنان را در ارتکاب این جرم معاونت می‌کند‌.

3. همچنین مباشرت و معاونت در اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی و ممانعت از کسب و کار با توجه به تجمعات بدون مجوز قانونی، از دیگر جرایم سران فتنه است.

4. مهمترین جرم و اتهام «سران فتنه» مربوط به سلب امنیت از مردم از راه اغتشاش است. اغتشاشاتی که در آنها از انواع سلاح‌های دست ساز گرم مانند «کوکتل‌مولوتف» و سلاح‌های سرد مانند قمه و چاقو استفاده شد. البته این موارد جدا از کشف اسلحه از برخی دستگیرشدگان در تجمعات غیرقانونی است که حتی شامل نارنجک جنگی نیز می‌شود! معاونت در محاربه و افساد فی‌الارض مطابق ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی است.

متن مواد قانون تخلف شده در این چهار جرم، در ادامه مطلب بیان شده است.


  • سعید حجتی

باسمه تعالی

می خواهم گرگی نباشد تا بره ها مضطرب نشوند

در ابتدای صدارت امیر کبیر، که استقلال و خودنافروشی در مقابل بیگانگان عامل قتلش بود، حاکم بروجرد و لرستان درباره ی امنیت موجود در منطقه ی خود به امیر گفت: قربان، به قدری امن و عدالت برقرار است که گرگ و بره با هم آب می خورند.

امیر پاسخ داد: می خواهم ولایت آن چنان امن و آسوده باشد که گرگی نباشد تا از خیال او بره مضطرب شود و نیاساید.

 

منبع: کتاب تاریخ معاصر ایران، دکتر موسی نجفی، موسی حقانی و مظفر نامدار، ص 50

آنچه مایه فخرو مباهات تاریخ به امیرکبیر است، بیگانه ستیزی و مبارزه با رشوه خواری و جیره خواری آقازاده ها از دربار است.

می خواست شر گرگ ها را از سر مردم کم کند؛ گرگ های داخلی و خارجی را. دلواپس بود، دلواپس بره ها.

آخرش چه شد؟؟ توانست؟

آقازاده ها و جیره خوارهاشان، تبدیلش کردند به بزرگ ترین خائن به کشور؛ کسی که با ذخایر حکومت درافتاده؛ سیاه نمایی می کند؛ می خواهد درب های پیشرفت را با کم کردن نفوذ فرنگیان در کشور، به روی کشور ببندد ...

آن قدر به او تهمت زدند تا حکم عزلش را از شاه خائن گرفتند؛ به آن راضی نشدند؛ چشمان تیزبینش را برای همیشه بستند تا پیشرفت آن ها را نبیند؛ تا آسوده خون بره ها را بمکند.

این جریانِ تاریخ است؛ ادامه دارد ...

 

  • سعید حجتی

آیا پاره کردن پرچم آمریکا، به بهانه ی استکبار ستیزی کار درستی است؟


پرچم هر کشور نماد ملت و دولت آن کشور است. و ما می گوییم جنگی با ملت آمریکا ندارم. پس چرا پرچم آمریکا را پاره می کنیم و آتش می زنیم؟ آیا کار درستی است؟ مبنای آن چیست؟



باید توجه کرد که:

اولا پرچم در عرصه ی بین المللی نماد ملت نیست، نماد کشور است. یعنی در عرصه ی بین المللی، پرچم آمریکا مثلا، پرجم یک کشور و یک دولت است نه نماد یک ملت.

ثانیا: یک بحث در این رابطه حقوقی است و یک بحث سیاسی.

از نظر حقوقی این قبیل کارها اصلا درست نیست و مسئولیت بین المللی دارد. همانطور که تسخیر لانه ی جاسوسی مسئولیت حقوقی داشت.

اما جنبه ی دیگر آن سیاسی و انقلابی و هویتی است. همان جنبه ای که تسخیر لانه ی جاسوسی را ارزش می بخشید.

یعنی ما با پاره کردن پرچم آمریکا به همگان اولا می گوییم: ما زیر یوغ این کشور که خود را کدخدا و ابر قدرت می داند نیستیم و کاملا مستقلیم. این کشور و این پرچم در کشور ما ابهت ندارد و از آن ترسی نداریم.

ثانیا می گوییم ما آن تفکری که این پرچم نماد و بیان گر آن است را قبول نداریم. ما سرمایه داری و سیاست های دولت آمریکا را قبول نداریم.

و اگر مردم آمریکا بگویند: ما سیاست های دولت را قبول نداریم اما شما با این کار به ما اهانت می کنید، به آن ها می گوییم: اگر قبول ندارید، به آن ها اعتراض کنید و در مقابل آن ها بایستید تا سیاست های ناحق خود را دنبال نکنند، ما نیز به دولت، پرچم و کشور شما توهین نمی کنیم؛ دلیلی ندارد توهین کنیم.

اگر با آن ها مقابله نمی کنید، یعنی این تفکر و اهل آن را قبول دارید و با آن ها همراهید، پس با شما هم جنگ داریم، نه تنها دولت شما.

شترسواری دولا دولا نمیشه!!

  • سعید حجتی

باسمه تعالی



برای معرفی کتاب ها به ادامۀ مطلب بروید

  • سعید حجتی

چکیده

کم بصیرتی خودی ها

قلم را باید افتاده و دست بر سینه از کنار نام پرهیبتش عبور داد؛ عظمتش چشم دشمنانش را نیز خیره می کرد. چنان قدرتمند و اثر گذار بود که معاویه او و عمار را بازوان علی علیه السلام می دانست. مولایش در وصف او نوشت که « مردم مصر! من شما را بر خود برگزیدم که او را برای شما فرستادم ». یعنی من بیش از شما به او نیازمندم؛ مالک اشتر.

ولی بحر علی علیه السلام چنان ژرف است که گاه چون مالکی هم به عمق آن نمی رسد.

امیرالمومنین علیه السلام پس از گرفتن حکومت، اکثر کارگزاران متخلف دوران عثمان را عزل کرد تا رسید به ابوموسی اشعری، حاکم کوفه.

جناب مالک با اصرار با عزل او مخالفت کرد. حضرت امیر برخلاف نگرانی و بدبینی و بی اعتمادی به ابوموسی، به جهت اصرار مالک و حفظ احترام و سخن او، از عزل ابوموسی منصرف گشت تا زمانی برسد که مالک، از باطن ابوموسی و نفاق او آگاه گردد.

حضرت علی علیه السلام وقتی برای جنگ جمل به ابوموسی نامه نوشت و نیرو خواست، او آن جنگ را فتنه خواند و مردم را از همراهی با حضرت بازداشت. امام علی علیه السلام، خودِ مالک را به همراه ابن عباس فرستاد که او را وادار به اعزام نیرو کنند ولی فایده نکرد.

اینجا بود که باطن ابوموسی برای مالک هم رو شد و زمینه ی عزل ابوموسی آماده گشت.

این ماجرای تاریخی، نشان می دهد که بیدار کردن خواص از خواب غفلت، پرهزینه تر و بسیار مشکل تر از سایر اقشار است و همچنین بیانگر این مطلب است که گاهی حاکم اسلامی از برخی کارگزاران و مسئولین رده بالای خود ناراضیست ولی به جهت مصالح مهم تری، مجبور به ابقاء آن هاست. چرا که عزل آن ها می تواند ضربات سنگین تری به جامعه وارد نماید.


  • سعید حجتی

باسمه تعالی

هدف آمریکا از کودتای 28 مرداد 1332 چه بود؟؟

تا قبل از کودتای آمریکایی - انگلیسی 28 مرداد 1332 شمسی، نفت ایران توسط شرکت نفت ایران و انگلیس غارت می شد. پس از کودتا از آنجا که آمریکایی ها خواهان سهمی از نفت ایران بودند، کنسرسیومی متشکل از پنج شرکت آمریکایی، یک شرکت فرانسوی، یک شرکت هلندی و شرکت نفت انگلیس برای مذاکره با دولت ایران تشکیل شد. قراردادی که بین حکومت پهلوی و این شرکت ها منعقد شد، به قرارداد کنسرسیوم یا قرارداد فروش نفت و گاز معروف گردید.

محمد رضا پهلوی که سلطنت خود را مدیون آمریکایی ها می دانست، اظهار امیدواری کرد که « کنسرسیوم به تمام منابع نفتی ایران که خواستار آن بود، دست بیابد » چرا که آن ها به وی قول داده بودند از سلطنت او حمایت خواهند کرد.

قرارداد کنسرسیوم آشکارا با منافع ملت ایران و قانون ملی شدن صنعت نفت در تضاد بود. آیت الله کاشانی در زمره ی اولین کسانی بودند که با این قرارداد در سال 1333 شمسی مخالفت کردند. دکتر مصدق نیز با ارائه ی لایحه ی فرجامی خود به دیوان عالی کشور، این قرارداد را مورد انتقاد قرار داد.

 

منبع: کتاب تاریخ معاصر ایران؛ مولفان: دکتر موسی نجفی، موسی حقانی و مظفر نامدار. ص 217

 

  • سعید حجتی

فتنه از نگاه امیرالمومنین علی علیه السلام

چکیده

بعد از حمد و ثنای الهی ( فرمودند ): ای مردم من چشم فتنه را کور کردم و کسی جز من بر این کار جرأت نداشت بعد از آن که ظلمت فتنه ها، در همه جا گسترده شد و به آخرین درجه ی شدت رسید!

از من سوال کنید ( و آنچه را می خواهید درباره سرنوشت خود و آینده از من بپرسید ) پیش از آن که مرا از دست دهید.

هنگامى که فتنه ها روى مى آورد به شکل حق خودنمایى مى کند و هنگامى که پشت مى کند (مردم را از ماهیّت خود) آگاه مى سازد. در حال روى آوردن ناشناخته است و به هنگام پشت کردن شناخته مى شود; مانند گرد بادها به بعضى از شهرها اصابت مى کند و از بعضى مى گذرد.

آگاه باشید! وحشتناکترین فتنه ها براى شما از نظر من، فتنه بنى امیّه است! چرا که فتنه اى است کور و تاریک;

هر کس در آن فتنه بصیر و بینا باشد (و با آن به ستیز برخیزد) بلا دامان او را مى گیرد. و هر کس در برابر آن نابینا باشد، بلائى به او نمى رسد.

(و نیکان و مجاهدان را نابود مى کنند)، مگر اینکه برای آن ها منفعتی داشته باشند، یا لااقل ضررى به آنها نرساند.  (این فتنه ها همچنان ادامه نمى یابد) و بعد از مدّتى خداوند آنها را از شما جدا مى سازد.

در آن زمان، قریش دوست دارد، دنیا و آنچه را در دنیاست از دست بدهد، تا یکبار دیگر مرا ببیند (و رهبرى مرا بپذیرد) هر چند زمان آن کوتاه باشد، به اندازه کشتن شترى، تا چیزى را از آنها بپذیرم که امروز کمى از آن را مى خواهم و آنها نمى دهند. 


متن حدیث:

 « أمَّا بَعْدَ حَمدِ اللّهِ و الثّناءِ عَلَیه، اءَیُّهَا النَّاسُ، فَاءَنَا فَقَاءْتُ عَیْنَ الْفِتْنَةِ، وَلَمْ یَکُنْ لِیَجْتَرِئَ عَلَیْهَا اءَحَدٌ غَیْرِی بَعْدَ اءَنْ مَاجَ غَیْهَبُهَا، وَ اشْتَدَّ کَلَبُهَا، فَاسْاءَلُونِی قَبْلَ اءَنْ تَفْقِدُونِی ...

إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ، یُنْکَرْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ، یَحُمْنَ حَوْمَ الرِّیَاحِ یُصِبْنَ بَلَداً وَ یُخْطِئْنَ بَلَداً....

أَلَا وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِی عَلَیْکُمْ فِتْنَةُ بَنِی أُمَیَّةَ، فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ مُظْلِمَةٌ وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِیهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِیَ عَنْهَا.

لَا یَزَالُونَ بِکُمْ حَتَّى لَا یَتْرُکُوا مِنْکُمْ إِلَّا نَافِعاً لَهُمْ أَوْ غَیْرَ ضَائِرٍ بِهِمْ ... ثُمَّ یُفَرِّجُهَا اللَّهُ عَنْکُمْ ... فَعِنْدَ ذَلِکَ تَوَدُّ قُرَیْشٌ بِالدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا لَوْ یَرَوْنَنِی مَقَاماً وَاحِداً وَ لَوْ قَدْرَ جَزْرِ جَزُورٍ لِأَقْبَلَ مِنْهُمْ مَا أَطْلُبُ الْیَوْمَ بَعْضَهُ فَلَا [یُعْطُونَنِیهِ] یُعْطُونِیهِ  .«


  • سعید حجتی




در آیه ای از قرآن کریم میخوانیم:

مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لاَ یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ لاَ یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لاَ نَصَبٌ وَ لاَ مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لاَ یَطَئُونَ مَوْطِئاً یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَ لاَ یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿120 توبه﴾

سزاوار نیست که اهل مدینه، و بادیه‌نشینانى که اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلّف جویند؛ و براى حفظ جان خویش، از جان او چشم بپوشند! این بخاطر آن است که هیچ تشنگى و خستگى، و گرسنگى در راه خدا به آنها نمى‌رسد و هیچ گامى که موجب خشم کافران مى‌شود برنمى‌دارند، و ضربه‌اى از دشمن نمى‌خورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مى‌شود؛ زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمى‌کند! ( توبه120 ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)


پس نه تنها راهپیمایی بلکه هر کاری که در راستای دفاع از اسلام و موجب خشم کفّار باشد، -هر چند کوچک-، در نزد خداوند دارای ثواب است چون خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند.

  • سعید حجتی

چکیده

اسناد لانه جاسوسی

بازگشت به آشیانه

آیا دولت آمریکا موافق رفتن شاه به آمریکا بود؟؟


مطابق اسناد مکشوفه از این جاسوسخانه مکاتبات مهمی پیرامون پذیرفتن شاه ازجانب آمریکا انجام شده است و دولت آمریکا مترصد یافتن بهترین موقعیت جهت تحقق این امر بوده است؛ عین سند به دست آمده ارائه می گردد:

محرمانه. فقط چشم ها

نقشه برای آمدن شاه به آمریکا ( ایالات متحده )

این ورقه شامل بعضی نکات مهم است که درطراحی برنامه ما در مورد تمایل شاه به آمدن به ایالات متحده باید در نظرگرفته شود. ما معتقدیم که سه سؤال جامع مطرح است:

1. چه اوضاع واحوال جدیدی می تواند تغییر سیاست دولت ایالات متحده { راجع به بازگشت شاه به آمریکا } را بجا معرفی کند. 2. چه شرایطی قبل از ورود شاه به اینجا از او خواسته شود. 3. چه ترتیباتی برای تأمین حفاظت پرسنل سفارتخانه داده شود.

دولت موقت ایران برنامه ای برای تعیین یک قانون اساسی جدید و انتخابات دولت بعدی ترتیب داده است. این برنامه تاپایان سال 79 عملی خواهد شد. وقتی که این کار انجام شد، ما به دولت جدید اطلاع خواهیم داد که مایلیم تصفیه حساب کنیم. یکی از موارد مورد نظرمان موقعیت شاه است. ما می توانیم به دولت اطلاع دهیم که در مقابل فشارهای شدید در مورد آمدن شاه به آمریکا مقاومت کرده ایم٬ چون نمی خواسته ایم مسایل بغرنج تازه ای برای دولت موقت ایران پیش بیاید.

دولت ایران این را نخواهد پسندید ولی بهتراست که راجع به مسئله چندان سروصدایی نشود. در این میان ما باید شروع کنیم تا آمادگی لازم را به ایرانی ها بدهیم که در مورد ورود شاه، ما تحت فشارهای شدید بوده ایم. فشارهایی که به رغم سیاست درهای بازمان تحمل کرده ایم.

خطرگروگان گیری { کارکنان سفارت آمریکا } باقیست. وقتی اجازه ورود شاه صادر شود باید گارد امنیتی آمریکایی اضافی برای سفارت در نظر بگیریم تا پرسنل طراز اول ( key ) ( اسم رمز ) را از هر نوع خطر حفظ نماییم.


  • سعید حجتی


ای بـه قـم آفتـــاب قلـب جهـان
         دخـت مـــوسی سـلالـۀ قــــرآن
عمه و دخت و خواهر سه امام       مـــــادر کـــــل عــــالـم امکــــان
تــو بــه چشـــم ائمـه زهـــرایی       بعـد زهـرا بـه قدر و عزت و شان
زینـــب دوم بنــــــی الــــــزهـــرا       عمـــۀ چــــــار حجــــت یـــــزدان
هـــم وجـــودت کـــریمـۀ عتــرت       هـــــم ولایـــت حقیـقت ایمــــان
فیـض فیضیـه از کــرامت تـوست       شهـر قـم از تو گشته مهد امان
حـــــــرم یـــــــازده ولــــی خـدا       حــرم تــوست ای سپهــر مکـان
  • سعید حجتی

در مسجد الحرام با جمعی از زائران خدا نشسته بودیم. بحث ما در این بود که چرا برخی از کشورهای صادر کننده نفت، نرخ نفت را پایین می آورند، این کار به ضرر مسلمانهاست. یکی از مأموران وهّابی آمد و گفت: اینجا جای عبادت است نه جای بحث و گفتگو درباره نرخ نفت! گفتم: اتّفاقاً این موضوع در قرآن وجود دارد، آن هم در سوره حمد! چشم هایش خیره شد. گفت چی؟!

  • سعید حجتی

من در مدینه جلیس {شاگرد} حضرت صادق علیه السلام بودم، پس از چند روزی در مجلسش حاضر نشدم، بعد که خدمتش مشرّف گشتم، فرمود: ای ابوهارون چند روز است که تو را نمیبینم. گفتم: جهتش آن بود که پسری برای من متولّد شده بود، فرمود«بارَکَ الله لَک فیه» چه نام نهادی او را؟ گفتم: «محمّد»، حضرت چون نام محمّد را شنید، صورتش را بُرد نزدیک به زمین و میگفت: محمّد، محمّد، محمّد تا آنکه نزدیک شد صورتش بچسبد به زمین؛ پس آن {حضرت} فرمود: جانم، مادرم، پدرم، و تمامی اهل زمین فدای رسول خدا صل الله علیه و آله باد. پس فرمود: دشنام مَدِه این پسر را و مزن او را و بد مکن با او، بدان که نیست خانه ای که در آن اسم «محمّد» باشد، مگر آنکه آن خانه در هر روزی، پاکیزه و تقدیس کرده شود.

(برگرفته از: منتهی الآمال> کافی ج6 ص39 > بحار ج17 ص30)

  • سعید حجتی

چکیده:

گروهی در کوفه به آیه ی: وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى‏ الْمُؤْمِنینَ‏ سَبیلاً (و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است (نساء 141)) استدلال کرده بودند و میگفتند که امام حسین علیه السلام به شهادت نرسیده اند، بلکه مانند حضرت عیسی علیه السلام به آسمان رفته اند.

امام رضا علیه السلام در پاسخ،چند جواب میدهند از جمله اینکه میفرمایند در قرآن کریم به صراحت آمده است که برخی انبیاء کشته شده اند. و منظور خداوند از این آیه این است که خداوند برای کافرین علیه مومنان حجّتی را قرار نمیدهد.

  • سعید حجتی

چکیده

اعتقادات شیعه، آن چیزی است که ما می گوییم یا آنچه اهل بیت علیهم السلام فرموده اند؟؟

آیا عقیده برخی از ما شیعیان و اهل بیت علیهم السلام درباره اهل سنت یکی است؟

 

عقیده بسیاری از ما این است که اهل سنت دشمن ما هستند و باید تمام تلاش ما برای نابودی آن ها باشد. اگر لحظه ای با خود درنگ کنیم و بیاندیشیم که این عقیده از کجا آمده و چگونه تبدیل به باور ما شده، شاید به نتیجه نرسیم و حتی منشأ آن را پیدا نکنیم؛ و یا حداکثر به سخنان شخصی در غالب مداح یا طلبه ( البته در عزت و علو جایگاه این قشر تردیدی نیست ) و یا مجری یک برنامه ی ماهواره ای منتهی شود.

اما آیا ائمه معصومین علیهم السلام هم چنین عقیده ای داشتند؟ آن ها هم دشمن اول شیعه را اهل سنت می دانستند؟

این حدیث از امام صادق علیه السلام، عقیده اهل بیت علیهم السلام را بیان می کند.

عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا کَانَ خَادِماً لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:

قَالَ: « ... جَرَى ذِکْرُ قَوْمٍ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّا نَبْرَأُ مِنْهُمْ إِنَّهُمْ لَا یَقُولُونَ مَا نَقُولُ قَالَ فَقَالَ یَتَوَلَّوْنَا وَ لَا یَقُولُونَ مَا تَقُولُونَ تَبْرَءُونَ مِنْهُمْ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَهُوَ ذَا عِنْدَنَا مَا لَیْسَ عِنْدَکُمْ فَیَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَبْرَأَ مِنْکُمْ قَالَ قُلْتُ لَا جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ وَ هُوَ ذَا عِنْدَ اللَّهِ مَا لَیْسَ عِنْدَنَا أَ فَتَرَاهُ اطَّرَحَنَا قَالَ قُلْتُ لَا وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا نَفْعَلُ قَالَ فَتَوَلَّوْهُمْ وَ لَا تَبَرَّءُوا مِنْهُمْ إِنَّ مِنَ الْمُسْلِمِینَ مَنْ لَهُ سَهْمٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ سَهْمَانِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ أَرْبَعَةُ أَسْهُمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ خَمْسَةُ أَسْهُمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ سِتَّةُ أَسْهُمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ سَبْعَةُ أَسْهُمٍ فَلَیْسَ یَنْبَغِی أَنْ یُحْمَلَ صَاحِبُ السَّهْمِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ السَّهْمَیْنِ وَ لَا صَاحِبُ السَّهْمَیْنِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ الثَّلَاثَةِ وَ لَا صَاحِبُ الثَّلَاثَةِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ الْأَرْبَعَةِ وَ لَا صَاحِبُ الْأَرْبَعَةِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ الْخَمْسَةِ وَ لَا صَاحِبُ الْخَمْسَةِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ السِّتَّةِ وَ لَا صَاحِبُ السِّتَّةِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ السَّبْعَة[1] »

  • سعید حجتی

معنای جنبش دانشجویی چیست؟ 16 آذر زمان انجام کدام وظیفه است؟

ما بالاتر از قانون اساسی منشور حقوق بشر و حقوق شهروندی و حقوق مدنی نداریم؛ کل این حقوق در مترقی ترین وجهش در قانون اساسی آمده است. در 16آذر که به عنوان جنبش دانشجویی مطرح شد، بزرگ ترین مطالبه دانشجو باید این ها باشد. بگوید ما می خواهیم همین قانون اساسی اجرا شود.

بندهایی راجع به قوه قضاییه هست؛ دانشجوی ما، جنبش دانشجویی باید از قوه قضاییه مدام این ها را مطالبه کند؛ بروید بخوانید بندهای مربوط به قوه قضاییه را در قانون اساسی و مطالبه کنید از آن ها.

بندهای مربوط به مجلس را بخوانید و یقه ی مجلس و نمایندگان مجلس را باید بگیرید.

امر به معروف و نهی از منکر یعنی این؛ جنبش دانشجویی یعنی این.

وظایف دولت { در قانون اساسی } که جوان ها باید مطالبه کنند.

  • سعید حجتی


 

باسمه تعالی

«جهاد کبیر»، اصطلاحی است قرآنی که از این آیه گرفته شده است:

فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً (52 فرقان)

ترجمه: پس از کافران اطاعت نکن، و بوسیله ی اطاعت نکردنت با آنها به جهادی بزرگ بپرداز.

(این معنا طبق وجهی از تفسیر شریف صافی است ج4 ص 19)

 

  • سعید حجتی

هدایت به بالای صفحه