جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
+ این وبلاگ تلاش میکند بیانگر اصول و اندیشه های اسلام ناب و انقلاب اسلامی باشد.
+ لطفاً برای استفادۀ راحت تر از مطالب، از فهرست مطالب استفاده کنید.
+ در صورت تمایل میتوانید مطالب این وبلاگ را با ذکر یک صلوات، در فضای مجازی استفاده کنید.

ابزار حديث حق

تقویم شمسی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سود متعارف» ثبت شده است


باسمه تعالی

آقایانی که دلار خریدید تا گران شد و سود کردید! آیا وقتی دلار می خریدید امید نداشتید آمریکا و دلارش بماند تا دلار گران تر شود؟!

اگر نزد امام زمانت میرفتی به احتمال زیاد روایت زیر برای شما نیز تکرار میشد:

در کتاب بحار الأنوار نقل شده است:

از صفوان‏ َجَمّال‏: «نزد امام کاظم (ع) رفتم بمن فرمود: اى صفوان هر چیزت زیبا و نیک است جز یکى گفتم: قربانت کدام؟ فرمود: کرایه دادن شترانت باین مرد- هارون‏ الرشید- گفتم: بخدا کرایه ندادم براى خوشگذرانى و خودنمائى و نه شکار و بازیگرى بلکه براى راه مکه، و خود هم متصدى آن نیستم و غلامانم را با او میفرستم، فرمود: اى صفوان آیا کرایه تو بر عهده آنها نباشد؟ گفتم: چرا قربانت، فرمود: میخواهى بمانند تا کرایه تو را بدهند؟ گفتم: آرى فرمود: هر که ماندن آنها را دوست دارد از آنهاست و هر که از آنهاست دوزخى است صفوان گفت: رفتم همه شترانم را تا آخر فروختم و خبرش بهارون رسید و مرا خواست و بمن گفت: اى صفوان بمن رسیده که شترانت را فروختى؟ گفتم آرى گفت: چرا؟ گفتم: پیرى سالخورده‏ام و غلامان هم نیروى کارها را ندارند گفت: هیهات هیهات من میدانم کى به تو اشارت کرده باین کار و آن موسى بن جعفر است، گفتم: مرا با موسى بن جعفر چه کار؟ گفت: این سخن را واگذار بخدا اگر خوشرفتارى تو نبود البته تو را میکشتم.»


آداب معاشرت ( ترجمه جلد 71 و 72 بحار الأنوار)، ج‏2، ص: 238

  • سعید حجتی
باسمه تعالی
درست است که دولت در شرایط اقتصادی امروز وظایف سنگینی برعهده دارد ولی ملّت نیز در امتحانی جدی قرار دارد.
آنهایی که با سوء استفاده از شرایط بازار پولهای کلان به جیب میزنند خوشحال نباشند! مطمئن باشند که این پول های در راه خوبی خرج نخواهد شد.
اگر مسلمان هستیم این حکایت، برای ما باید الگو باشد:

ابو جعفر فزارى گفت: حضرت صادق علیه السلام غلام خود بنام «مصادف» را خواست و باو هزار دینار داد و فرمود آماده مسافرت مصر شو خانواده‏ام زیاد شده‏ اند «مصادف» جنس خرید و آماده شد. با عده‏اى از تجار بمصر رفت. همین که نزدیک مصر رسیدند برخورد به قافله ‏اى کردند که از مصر خارج شده بود. از وضع اجناسى که آورده بودند سؤال کردند آن جنس مورد احتیاج همه بود.

گفتند این جنس در بصره وجود ندارد کاروانیان با یک دیگر هم قسم شدند و پیمان بستند که هر دینار را بیک دینار سود بدهند پس از فروش پول خود را برداشته بطرف مدینه رفتند مصادف خدمت امام آمد دو کیسه زر داشت هر کدام هزار دینار. عرض کرد فدایت شوم این کیسه اصل سرمایه است و این کیسه سود آن است.

امام فرمودند: این سود زیاد است شما مگر در آن جنس چه کردید؟

جریان را شرح داد که چگونه قسم خوردند. فرمود سبحان اللَّه هم قسم میشوید که در مقابل هر دینار یک دینار سود از مسلمانان بگیرید!

کیسه هزار دینار را برداشتند و فرمودند من احتیاج بچنین سودى ندارم.

سپس فرموند: «مصادف»! پیکار با شمشیر ساده‏ تر از بدست آوردن نان حلال است.

زندگانی حضرت امام جعفر صادق علیه السلام (تترجمه جلد 47 بحار) ص 46

  • سعید حجتی

هدایت به بالای صفحه