جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
+ این وبلاگ تلاش میکند بیانگر اصول و اندیشه های اسلام ناب و انقلاب اسلامی باشد.
+ لطفاً برای استفادۀ راحت تر از مطالب، از فهرست مطالب استفاده کنید.
+ در صورت تمایل میتوانید مطالب این وبلاگ را با ذکر یک صلوات، در فضای مجازی استفاده کنید.

ابزار حديث حق

تقویم شمسی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علوم انسانی اسلامی» ثبت شده است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

شما موظفید به عنوان عالم دین، اسلام را در محیط زندگی محقق کنید. این کاری بود که امام کرد این از جمله وظایف حوزه بود.

حوزه، مرکزی است که عالم دینی پرورش میدهد تا او با تسلط بر معارف اسلامی برای تحقق اسلام وارد میدان عمل شود، بنابراین همه‌ی برنامه‌ریزی‌ها و کارهای حوزه باید در چارچوب این هویت و شاکله‌ی اصلی انجام شود.

 

جهت گیری علوم طبیعی را هم حوزه ها باید مشخص کنند، دین است که به علم جهت میدهد. علم میتواند در خدمت عدالت باشد و یا در خدمت طواغیت جامعه.

 

صوت کامل بیانات دیدار رهبر با طلاب رمضان 1398:

 

  • سعید حجتی

شاخصه‌ها و امتیازات علم انسانی بومی چیست؟
آیا نمی‌توان با کپی­ برداری آگاهانه و یا حداکثر با تولید علوم غیر بومی، به اهداف خود در اسلامی سازی علوم انسانی رسید؟


علوم انسانی غالباً از تجربه‌های فردی و شخصی و موردی شروع شده است و بعد کم‌کم با تحلیل و تفسیر آن‌ها، تجربه‌هایی به صورت یک قاعده علمی درآمده و مجموعه آن‌ها به صورت علم عرضه شده، ما نیز می‌توانیم از تجربه‌های شخصی خود استفاده کنیم.  ولی ما به عنوان یک دانشمند مسلمان وقتی می‌خواهیم در این مباحث نظر دهیم، گاهی برای خودمان لازم می‌دانیم از منابع دینی و تعبدی استفاده کنیم، بگوییم این مطلب با این آیه قرآن نمی‌سازد و یا نه می‌سازد. این متدلوژی علم به اصطلاحی که معروف است، ‌نیست. ما در جاهایی از متدولوژی رایج علوم انسانی فراتر می‌رویم ...
  • سعید حجتی


سکولاریسم، بلایی است که گریبان برخی از مدیران مسلمان (!) ما را به سختی گرفته است.

سکولاریسم مثل سمّی پیکرۀ مدیریتی نظام جمهوری اسلامی را ضعیف کرده و اگر به آن رسیدگی نشود آن را نابود خواهد کرد.

پادزهر مدیریت سکولار، مدیریت متعهّد به اسلام و انقلاب است.


در مدیریت سکولار، هدف  وسیله را توجیه میکند در نتیجه انواع حقّه ها و حیله ها وارد سیاست میشود، حتی میتواند باعث نابودی (مادّی یا معنوی) بخشی از جامعه بشود ولو اینکه سیاست ما عین دیانت ما باشد.

در مدیریت سکولار، جنس خارجی در فروشگاه زنجیره ای خود می آوری تا مردم به دیگر فروشگاه ها نروند و لو اقتصاد کشورت ضربه بخورد.


در مدیریت سکولار، خودت رو برتر از زیر دستانت میبینی و لو این که خداوند شما را برابر و برادر قرار داده باشد.

در مدیریت سکولار، به دلیل مال اندوزی بیش از حد، نمیتوانی فقرا را درک کنی و لو اینکه خداوند ساده زیستی را بر مسئولین مملکت اسلامی واجب کرده باشد.


در مدیریت سکولار، نگاهت به دست قدرتهای جهانی است و لو اینکه خداوند ایمان به خودش را برترین قدرت قرار داده باشد.

در مدیریت سکولار، نمیتوانی منتقدینت را تحمل کنی و هر از چند گاهی از کوره در میروی و به آنها توهینمیکنی ولو اینکه اخلاق اسلامی میگوید با مردم مدارا داشته باش.


در مدیریت سکولار، برای حفظ قدرت خودت راضی میشوی فردی که صلاحیت ندارد، فرماندار تو باشد در حالی که فرمانروایی مخصوص شایستگان است.

در مدیریت سکولار، برای به دست آوردن قدرت، همه -حتی افرادی که واقعاً از خودت برتر هستند- را کنار میزنی، ولو اینکه اسلام این کار را حرام کرده باشد.


مشکل اصلی تبیین و تدوین نشدن علوم انسانی اسلامی – از جمله مدیریت- است که فرایندی بسیار طولانی دارد.

البته واضح است که اگر مدیری نخواهد به آنها عمل کند، علم اوّلین و آخرین را هم که داشته باشد، فایده ای ندارد.

  • سعید حجتی

اسلامی سازی علوم

«بومی‌سازی علم» به چه معناست؟
منظور از بومی‌سازی و اسلامی کردن علوم، صرف تعویض اصطلاحات نیست، بلکه تغییر جهان‌بینی‌ها و استفاده از منبع وحی در تولید علم است.

گزاره‌هایی که به نام علوم انسانی شناخته می‌شود و در اطرافش کتاب‌ها نوشته شده، خاستگاهش مغرب زمین است و خواه ناخواه تأثیر فرهنگ و ادبیات غرب در آن‌ها تعبیه شده است. اصطلاحاتش با همان اصطلاحاتی که موافق فرهنگ غربی است شکل گرفته است و سردمداران و صاحبان نظریه‌های معروف آن، عمدتاً اهل مغرب زمین هستند. کتاب‌های دانشگاهی ما نیز با اندکی تغییر، ترجمه‌ای است از کتاب‌هایی که در اروپا و آمریکا نوشته شده است. یک یا چند مثال اروپایی را برداشته‌اند، مثال ایرانی گذاشته‌اند و به اصطلاح بومی‌سازی شده است. به نظر ما، تا آن‌جا که مربوط به اصطلاحات و ادبیات باشد، مشکلی ایجاد نمی‌شود؛ ولی بحث‌های دیگری هست که برمی‌گردد به بینش‌ها و جهان‌بینی‌ها، به یک نظریات زیربنایی که در مبانی عمدتاً با فرهنگ غرب سازگاری دارد و بر آن اساس پایه‌ریزی شده است. مسأله اینجاست که یک اصطلاحی بار فرهنگی دارد.

  • سعید حجتی

هدایت به بالای صفحه