جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
+ این وبلاگ تلاش میکند بیانگر اصول و اندیشه های اسلام ناب و انقلاب اسلامی باشد.
+ لطفاً برای استفادۀ راحت تر از مطالب، از فهرست مطالب استفاده کنید.
+ در صورت تمایل میتوانید مطالب این وبلاگ را با ذکر یک صلوات، در فضای مجازی استفاده کنید.

ابزار حديث حق

تقویم شمسی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولایت فقیه» ثبت شده است

 

معناى ولایت مطلقه این نیست که فقیه مجاز است هر کارى خواست، بکند تا موجب شود برخى ـ براى خدشه به این نظریه ـ بگویند: طبق «ولایت مطلقه» فقیه میتواند توحید یا یکى از اصول و ضروریات دین را انکار یا متوقف نماید! یا اینکه بگویند ولایت مطلقه مساوی با دیکتاتوریست!

تشریع ولایت فقیه براى حفظ اسلام است. اگر فقیه مجاز به انکار اصول دین باشد، چه چیز براى دین باقى میماند، تا او وظیفه حفظ و نگهبانى آن را داشته باشد؟! قید «مطلقه» در مقابل نظر کسانى است که معتقدند فقیه فقط در موارد ضرورى حق تصرف و دخالت دارد و نه بیشتر. پس اگر براى زیباسازى شهر یا تعریض خیابان نیاز به تخریب خانه اى باشد ـ چون چنین چیزى ضرورى نیست ـ فقیه نمیتواند دستور تخریب آن را صادر کند. این فقها به ولایت مقید ـ نه مطلق (بدون قید) ـ معتقدند، برخلاف معتقدان به ولایت مطلقه فقیه، که تمامى موارد نیاز جامعه اسلامى را ـ چه اضطرارى و چه غیراضطرارى ـ در قلمرو تصرفات شرعى فقیه میدانند.

دو نکته:

1.      اصل ولایت فقیه را هیچ فقیه شیعى منکر نشده است.

2.      اختلاف فقها در ولایت فقیه، به تفاوت نظر آنان در دامنه اختیارات است، نه اصل ولایت.

  • سعید حجتی


چرا رهبر جمهورى اسلامى ایران را «ولى امر مسلمین» مى نامیم؟

الگوى اوّلى اسلام براى حکومت، حکومت واحد جهانى تحت رهبرى امام معصوم میباشد. در این الگو مرزهاى جغرافیایى جاى خود را به مرزهاى عقیدتى میدهد و کشور اسلامى شامل کلیّه مناطقى خواهد بود که در آن مسلمان زندگى میکند...

 

  • سعید حجتی


ملاک مشروعیت حکومت چیست؟

درباره ملاک مشروعیت حکومت، دیدگاه هاى متعددى وجود دارد. در اینجا به چند نظریه مشهور به صورت گذرا اشاره میکنیم:

1. نظریه قرارداد اجتماعى: این نظریه مشروعیت حکومت را از قرارداد اجتماعى میداند; بدین معنا که بین شهروندان و دولت قراردادى منعقد شده که بر اساس آن، شهروندان خود را ملزم به پیروى از دستورهاى حکومت میدانند; در مقابل حکومت هم متعهد است که امنیت، نظم و رفاه شهروندان را فراهم سازد. در اینکه طرفین قرارداد اجتماعى چه کسانى هستند نظرات متفاوتى اظهار شده، که یکى از آنها این است که یک طرف قرارداد شهروندان هستند و طرف دیگر حاکم یا دولت. نظریه دیگر این است که بین خود شهروندان این قرارداد منعقد میشود.

2. نظریه رضایت: رضایت شهروندان معیار مشروعیت است; یعنى وقتى افراد جامعه به حکومتى راضى بودند اطاعت از دستورهاى حکومت بر آنان لازم است. رضایت افراد باعث مىشود آنان خود را به الزام سیاسى وارد کرده، حکومت حق دستور دادن بدانان را پیدا میکند.

3. نظریه اراده عمومى: اگر همه مردم یا اکثریت آنان خواهان حاکمیت کسانى باشند، حکومت آنان مشروع میشود. معیار مشروعیت، خواست عمومى مردم است.

4. نظریه عدالت: اگر حکومتى براى عدالت تلاش کند، مشروع است. عدالت است که زاینده الزام سیاسى است.

5. نظریه سعادت یا ارزشهاى اخلاقى: مشروعیت یک حکومت در گرو آن است که حکومت براى سعادت افراد جامعه و برقرارى ارزشهاى اخلاقى تلاش کند. دلیل اینکه مردم ملزم به پیروى از حکومت اند، این است که حکومت به دنبال سعادت آنان است.

6. نظریه مرجعیت امر الهى یا حکومت الهى: معیار مشروعیت یک حکومت، حق الهى و امر اوست حکومت دینى در واقع بر اساس همین نظریه است.

توضیح هر کدام از این نظریات در کتب فلسفه سیاسى ذکر شده است. ما به اختصار به نقد و بررسى این نظریات میپردازیم.

  • سعید حجتی

روشن فکران غرب زده در اندیشه شهید آوینی

خلاصه پیام

جامعه روشنفکری اصولا غرب گراست و با تفکر غرب زده می اندیشد. حتی اگر رو به دینداری بیاورد، به شدت در معرض التقاط قرار دارد.


روشنفکران غربگرای ایرانی گرفتار مردمی هستند که روح و جانشان با ولایت و امامت پیوندی انکار ناپذیر دارد.

تهاجم فرهنگی غرب علیه تفکر انقلابی اسلام از خللی که در عزت و استقلال ملی توسط روشنفکران غرب زده داخلی ایجاد شده است، موثر می افتد.


تجربه تاریخی نشان داده که اسلام همواره از درون شکست برداشته و هجوم بیرونی فقط هنگامی موثر افتاده که نفاق، در بنای مستحکم دین ایجاد خلل کرده است. دنیای غرب در عصر استعمار نو، اقوام دیگر را همواره از طریق روشنفکران آن اقوام و از درون تسخیر کرده است.


ما باید به وظیفه خود عمل کنیم. وقتی مبادی تفکر ما از غرب جداست، نباید منتظر باشیم که نتایج عملی تفکرمان مورد تأیید آن ها واقع شود. یعنی اگر می خواستیم که نهایتا خود را با پسند غرب و غرب زدگان بسنجیم، دیگر چه داعیه ای برای انقلاب کردن وجود داشت؟

وای بر ما اگر اجازه دهیم که روشنفکران وارث انقلاب شوند.

متن کامل پیام را در "ادامه مطلب" مشاهده فرمایید.

  • سعید حجتی

هدایت به بالای صفحه