ابن عبّاس میگوید: حضرت زهرا علیها السّلام بعد از رحلت پدرش پیامبر صلى اللَّه علیه و آله چهل شب ماند. وقتى بیماریش شدّت یافت على علیه السّلام را صدا زد و فرمود: «اى پسر عمو، حال مرا که میبینى، من تو را وصیت میکنم که با دختر خواهرم زینب ازدواج کنى تا براى فرزندانم مثل خودم باشد. و براى من تابوتى آماده کنى، که من دیدم ملائکه آن را توصیف میکردند. و بر جنازه من و دفنم و نماز بر من احدى از دشمنان خدا حاضر نشوند».
کتاب اسرار آل محمّد (سلیم) ص 568
این دو حدیث از صحیح بخاری را بخوانید و خود قضاوت کنید:
3767- حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِیدِ حَدَّثَنَا ابْنُ عُیَیْنَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ دِینَارٍ عَنِ ابْنِ أَبِى مُلَیْکَةَ عَنِ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ - رضى الله عنهما - أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ - صلى الله علیه وسلم - قَالَ « فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّى ، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِى ».
صحیح بخاری جزء 13 ص 58
ترجمه: رسول الله صل الله علیه و سلم فرمودند: «فاطمه پاره ی تن من است پس هر کس او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده.
3093 - فَقَالَ لَهَا أَبُو بَکْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ - صلى الله علیه وسلم - قَالَ « لاَ نُورَثُ مَا تَرَکْنَا صَدَقَةٌ » . فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ - صلى الله علیه وسلم - فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْرٍ ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّیَتْ وَعَاشَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ - صلى الله علیه وسلم - سِتَّةَ أَشْهُرٍ ...
صحیح بخاری جزء 11 ص 188
ترجمه: ابوبکر به او (حضرت زهرا سلام الله علیها) گفت: پیامبر صل الله علیه و سلم فرموده: ما چیزی به ارث نمیگذاریم و آن چیزی که از ما باقی می ماند، صدقه است. پس فاطمه دختر پیامبر غضبناک شد و از ابابکر دوری (قهر) کرد. این دوری ادامه داشت تا وقتی که او (حضرت زهراء سلام الله علیها) از دنیا رفت و بعد از رسول الله صل الله علیه و سلم شش ماه زندگی کرد.
این دعا، دعاى امام سجاد علیه السلام است به هنگامى که به او ستمی میرسید یا از ستمکاران کارهایی را میدید که ایشان دوست نداشتند:
اى خداوندى که از درد و رنج دادخواهان آگاهى.
اى خداوندى که در دادخواهیشان به گواهى گواهانت نیاز نیست.
اى خداوندى که ستمدیدگان را یاوریت نزدیک است و از ستمکاران جانبداریت دور.
تو میدانى- اى خداوند من- که فلان فرزند فلان در حق من مرتکب چه کارهایى شده که تو خود از آن منع فرمودهاى و او را در بیحرمتى به من چه اعمالى است که تو خود از آن نهى کرده اى. و این همه از سر مستى اوست به سبب نعمتى که تواش عنایت کردهاى و از بی باکى اوست در برابر کیفرى که تو برایش مقرر داشته اى.
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و به نیروى خود آن را که بر من ستم میکند یا دشمنى میورزد فرو گیر و به قدرت خود از تیزى سطوتش بکاه و به درماندگی هاى خود مشغولش نماى و در پیکار با آن که به خلافش برخاسته است عاجزش گردان
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و خصم مرا رخصت مده که بر من ستم روا دارد. نیک یاریم کن که در برابرش پایدارى کنم و مرا از ارتکاب اعمالى چون اعمال او و گرفتار آمدن به حالتى چون حال او، نگهدار.
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و در حال مرا بر ضد او چنان یاورى کن که خشم مرا فرو نشاند و انتقام من از او بستاند.
بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و به جاى آن ستم که آن ستمکار بر من روا داشته است تو عفو و بخشایش خود بر من ارزانى دار و به جاى سوء رفتار او رحمت خود بر من عطا فرماى، که هر مکروهى در برابر خشم تو ناچیز است و هر مصیبتى در برابر غضب تو سهل.
اى خداوند، آن سان که در دل من ستمدیدگى را نکوهیده داشتهاى مرا نیز توفیق ده که به کس ستم نکنم.
اى خداوند، شکایت جز به تو به دیگر کس نبرم و از دیگرى جز تو داورى نجویم. هرگز مباد که چنین کنم. پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و دعاى مرا به اجابت پیوند و دادخواهى مرا با دگرگون ساختن ستمگر قرین فرماى.
اى خداوند، مرا به نومیدى از انصاف دادن خویش میازماى. و آن را که بر من ستم روا مىدارد آن چنان ایمن مگردان که کیفر تو از یاد ببرد، تا در ستم بر من پاى فشرده و بر حق من دست تطاول دراز کند. به زودى آن وعده که به ستمکاران دادهاى در حق او روا دار و آن وعده اجابت که بیچارگان را دادهاى در باره من به جاى آر.
اى خداوند، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا توفیق ده که هر چه بر من مقدّر نموده اى، خواه مرا سودمند افتد یا زیانمند، به آسانى
اى خداوند، اگر خیر من در آن است که گرفتن حق من و انتقام من از آن کس که بر من ستم روا داشته است تا روز باز پسین- روزى که حق و باطل از یکدیگر جدا شوند و خصمان براى داورى در یک جاى گرد آیند- به تأخیر افتد، پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا به نیتى صادق و صبر دایم مدد فرماى. و از امیال نکوهیده و آزمندى حریصان در پناه خود دار و پاداش نیکى را که براى من اندوخته اى و آن کیفر و عقاب را که براى خصم من مهیا ساختهاى در آینه دل من عیان کن و سبب خرسندى منش گردان، در برابر آنچه براى من مقدر ساخته اى و باعث اطمینان من است به آنچه براى من اختیار کرده اى.
آمین رب العالمین، انک ذو الفضل العظیم و انک على کل شیء قدیر.
الصحیفة السجادیة / ترجمه آیتى، ص: 97
هشام بن سالم از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام در حدیثى طولانى نقل کرده که شخصى نزد امام صادق علیه السّلام مشرّف شد و به آن جناب عرض کرد:
اى پسر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم: آیا پدر شما را میتوان زیارت کرد؟
حضرت فرمودند:
بلى، علاوه بر زیارت نماز هم نزد قبر میتوان خواند منتهى نماز را باید پشت قبر بجا آورد نه مقدّم و جلو آن.
آن شخص عرض کرد: کسى که آن حضرت را زیارت کند چه ثواب و اجرى دارد؟
حضرت فرمودند:
اجر او بهشت است مشروط به اینکه به آن حضرت اقتداء کرده و از او تبعیّت کند.
عرض کرد: اگر کسى زیارت آن حضرت را از روى بىرغبتى و بی میلى ترک کند
چه خواهد دید؟ حضرت
فرمودند:روز حسرت (روز قیامت) حسرت خواهد خورد.
کامل الزیارات / ترجمه
ذهنى تهرانى، ص: 403
آنچه در ادامه میآید توصیههایی است که امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) خطاب به شیعیان و پیروان اهلبیت (علیهم السلام) فرمودهاند. به راستی، چقدر به اینها عمل میکنیم؟! 1. از خداوند ـ جل جلاله ـ بترسید و تقوا پیشه کنید. 2. به ما در بیرون آوردن شما از فتنه و امتحانی که بر شما روی آورده است کمک کنید. 3. عهد میکنم که هر کدام از شیعیان که راه تقوا را در پیش گیرد و هر آنچه که لازم است [و حق خداست] از مال خود خارج کند، از فتنهی گمراهکننده و رنجهای ظلمانی در امان باشد. 4. هر کدام از شیعیان، در بخشش اموالی که خداوند به او داده به کسانی که خداوند فرمان داده است بخل ورزد، در دنیا و آخرت زیانکار خواهد بود. 5. اگر شیعیان ما در وفا نمودن به عهد و پیمانی که از ایشان گرفته شد، همسو و یکدل شوند، دیدار ما از ایشان به تأخیر نخواهد افتاد. 6. ظهور ما به تأخیر نیفتاده مگر به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان سر میزند و خبر آنها به ما میرسد. (توقیع به شیخ مفید) 7. از خدا بترسید ؛ و از ما اطاعت کنید ؛ و از راه راست منحرف نگردید. 8. نیت خود را ـ مطابق سنت آشکاری که به شما گفتم ـ با دوستی، به سوی ما برگردانید. (توقیع به ابن ابیغانم قزوینی و جماعتی از شیعیان) 9. اموال شما (خمس و زکات) را قبول نمیکنیم مگر اینکه پاک و طاهر باشد... هر کس میخواهد عمل کند و هر که نخواهد نکند؛ چرا که ما به آنچه شما دارید نیازی نداریم. 10. ظهور و فرج در دست خداست و کسانی که وقت رای آن تعیین میکنند "دروغگو " هستند. 11. در مسایلی که روی میدهد به فقهاء مراجعه کنید؛ زیرا که ایشان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم بر ایشان... 12. منتفع شدن از من در ایام غیبتم، مانند استفاده از خورشید است زمانی که ابر روی آن را پوشانده باشد. 13. درباره چیزهایی که به درد شما نمیخورد سؤال نکنید، و در دانستن چیزهایی که از دانستن آنها معاف شدهاید خود را به سختی نیاندازید. 14. برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید ؛ چرا که همین فرج شماست. (توقیع به اسحاق بن یعقوب) 15. هر کس بدون اجازه ما در اموال مربوط به ما (خمس، زکات و وقف) تصرف کند، از جمله ظالمین است و ما در روز قیامت شاکی او خواهیم بود. (توقیع به محمد بن جعفر اسدی) 16. آیا نمیدانید که خداوند از زمان حضرت آدم تا حال، برای مردم ملجأ و پناهی قرار داده که به ایشان پناه برند و راهنمایانی تعیین کرده که به سبب آنها هدایت یابند. هر زمان که نشانهای از آنان پنهان شد نشانهی دیگر آشکار گردید و هر وقت که ستارهای از ایشان غروب کرد ستارهی دیگر طلوع نمود ؛ و وقتی که خدای عزوجل امام حسن عسکری (ع) را به سوی خود برد گمان ننمایید که واسطه میان خود و مخلوقاتش را قطع نموده است. هرگز چنین چیزی نشده و نخواهد شد تا وقتی که قیامت برپا شود. (توقیع به محمد بن ابراهیم بن مهزیار) 17. آیا نمیدانید که روی زمین از حجت خدا خالی نمیگردد ؛ خواه آن حجت، ظاهر باشد و خواه پنهان. 18. مردم پیروی از خواهشهای نفسانی را از خود دور کنند ؛ و همانگونه که ]پیش از غیبت[ رفتار مینمودند رفتار کنند ؛ و امری که از آنان پوشیده و پنهان شده است را جستجو ننمایند... و بدانند که حق با ما و در نزد ماست. (توقیع به عمروی وپسرش) توضیح: توقیع ، در لغت به معنای "امضاء، نامه و فرمان" ، و دراصطلاح حدیثی به معنای "بخشی از نوشتههای ائمه اطهار علیهم السلام " است . بیشتر توقیعات از سوی امام عصر (عج) صادر گردیده است. واژه توقیع نخستین بار در روایتی از امام کاظم (ع) به معنای یادداشتی که امام در زیر یک نامه نوشته دیده شدهاست. امروزه وقتی سخنی از «توقیع» به میان میآید، ذهن به توقیعات حضرت مهدی (ع) منصرف میگردد. ارسال توقیعات برای شیعیان، معمولاً توسط وکلای امام صورت میگرفت. نواب اربعه امام عصر وکیلانی در شهرهای مختلف داشتند که توقیعات از طریق آنها انتشار مییافت. در کتاب کمال الدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، احتجاج طبرسی و بحارالانوار مجلسی، حدود هشتاد توقیع از سوی امام زمان (ع) نقل شده است که محتوای آنها، برخی خطاب به سفرا و نواب خاص است و برخی خطاب به علماء و فقهاست. برخی در پاسخ به سؤالات است و برخی در تکذیب کسانی است که به دروغ ادعای امامت یا نیابت از طرف آن حضرت را داشتند. |
ابو حمزه ثمالى گوید: امام سجّاد عَلَیْهِ السَّلَامُ به من فرمودند:
هنگامى که روز قیامت بر پا شود، خداوند تمامى مخلوق اوّلین و آخرین را بر یک سرشت گرد هم آورد، بعد از آن منادى فریاد زند: کجایند اهل فضل؟
پس گروهى از مردم به پا خیزند و فرشته ها با ایشان دیدار نموده و میگویند: فضل شما چگونه بوده است؟
گویند: با کسانى که با ما قطع رابطه کرده بودند، دیدار و صله انجام میدادیم، هر که ما را محروم کرده بود عطایش میکردیم و هر که بر ما ستم نموده بود او را میبخشیدیم.
فرشته ها گویند: داخل بهشت شوید.
سپس منادى فریاد زند: کجایند همسایگان خدا در خانه اش؟
پس گروهى دیگر از مردم برخیزند و فرشته ها به ایشان گویند: به چه چیزى شما همسایه خداوند قرار گرفته اید؟
گویند: در راه خدا بر یکدیگر سبقت میگرفتیم و در راه خدا دشمنى میکردیم و در راه خدا دوستى و اظهار محبّت مینمودیم و در راه خدا بذل و بخشش داشتیم و در راه خدا محاسبه و کنترل میکردیم و در راه خدا به یکدیگر تبریک و شادباش میگفتیم.
سپس منادى فریاد زند: اهل صبر کجایند؟
پس گروهى از مردم به پا خیزند و چون فرشتگان ایشان را دیدار کنند، گویند: بر چه چیزهایى بردبارى و صبر داشتید؟
در پاسخ گویند: در فرمانبردارى و اطاعت از (اوامر و نواهى خداوند) بردبار بودیم و خود را از گناه و نافرمانى خدا به صبر وا میداشتیم، پس به ایشان هم گفته میشود: داخل بهشت شوید.
کتاب زاهد کیست؟ وظیفه اش چیست؟ / ترجمه الزهد، ص: 217
یک آدمی که فقط مسأله میگوید، کاری به حکومت و مبارزۀ سیاسی ندارد که زیر چنین فشارهایی قرار نمیگیرد ... ما خیال میکنیم موسی بن جعفر علیه السلام یک آقای مظلوم بی سر و صدای سر به زیری در مدینه بود و رفتند او را زندانی کردند و بعد مسموم کردند، از دنیا رفت، همین و بس، قضیه این نبود قضیه یک مبارزه طولانی تشکیلاتی، یک مبارزه ای با داشتن افراد زیاد در تمام آفاق اسلامی بود.
امام هادى «علیه السلام»- به نقل از پدرانش، از حضرت امام جعفر صادق «علیه السلام»:
خداوند بیقین زیبایى و آراستگى را دوست میدارد. و بدحالى و بدبخت نمایى را (و خود را بدبخت و نادار و بیچاره و ضعیف نشان دادن) زشت میدارد. زیرا هنگامى که خداوند به بندهاى نعمتى داد، دوست دارد اثر آن نعمت را در زندگى او ببیند. پرسیدند: این ظهور نعمت خدا در زندگى چگونه باید باشد؟ فرمود:
[1]- لباسهاى تمیز بپوشد.
[2]- از عطر و بویهاى خوش استفاده کند (و خود را معطر و خوشبو سازد).
[3]- خانه اش را گچکارى (سفید کارى، رنگ آمیزى، دکوربندى) کند.
[4]- حیاط خانه و در خانه (و همه فضاهاى مربوط به خانه را) جاروب کند و تمیز نگاه دارد.
[5] حتى روشن کردن چراغ پیش از غروب آفتاب، فقر را از بین میبرد و روزى را فراوان میکند.
الإمام الهادی «ع»- عن آبائه، عن الصّادق «ع» قال: إنّ اللَّه یحبّ الجمال و التّجمّل، و یکره البؤس و التّباؤس، فإنّ اللَّه إذا أنعم على عبد نعمة، أحبّ أن یرى علیه أثرها. قیل: کیف ذلک؟ قال:
[1]- ینظّف ثوبه، [2]- و یطیّب ریحه، [3]- و یجصّص داره، [4]- و یکنس أفنیته، [5]- حتّى أنّ السّراج قبل مغیب الشّمس، ینفی الفقر، و یزید فی الرّزق.
الحیاة / ترجمه احمد آرام، ج6، ص: 216
خبر داد به ما على بن احمد بندنیجى و او از عبید اللَّه بن موسى علوىّ عباسىّ او از هارون بن مسلم و او از قاسم بن عروة و او از یزید بن معاویه عجلى:
از امام باقر علیه السّلام رسیده است در معناى آیه شریفه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا فرمود: صبر کنید بر اداى فرایض و پایدارى کنید در برابر دشمن و ارتباط داشته باشید با امام منتظران و همین گروه اند که امیر المؤمنین {علیه السلام} دربارۀ آنان فرموده است که در راه هدایت از کمى رهروان وحشت نکنید.
کتاب الغیبة نعمانی ترجمه فهری ص 12
و امام صادق علیه السلام فرمودند:
پنج خصلت است که هر کس یکى از آنها را نداشته باشد، زندگى او ناقص و عقل او زایل و دل او مشغول است: اول صحت بدن و دوم امنیت و سوم وسعت روزى و چهارمى دوست موافق. گفتم: دوست موافق کیست؟ فرمود: همسر شایسته و فرزند صالح و رفیق صالح و پنجمى که جامع همه این خصلتهاست، آسودگى است.
وَ قَالَ ع خَمْسُ خِصَالٍ مَنْ فَقَدَ وَاحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ یَزَلْ نَاقِصَ الْعَیْشِ زَائِلَ الْعَقْلِ مَشْغُولَ الْقَلْبِ فَأَوَّلُهَا صِحَّةُ الْبَدَنِ وَ الثَّانِیَةُ الْأَمْنُ وَ الثَّالِثَةُ السَّعَةُ فِی الرِّزْقِ وَ الرَّابِعَةُ الْأَنِیسُ الْمُوَافِقُ قُلْتُ وَ مَا الْأَنِیسُ الْمُوَافِقُ قَالَ الزَّوْجَةُ الصَّالِحَةُ وَ الْوَلَدُ الصَّالِحُ وَ الْخَلِیطُ الصَّالِحُ وَ الْخَامِسَةُ وَ هِیَ تَجْمَعُ هَذِهِ الْخِصَالَ الدَّعَةُ.
خصال ج 1 ص 284
امروزه تصور رایج در محافل شیعه آن است که حوادث منتهی به شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها همچون هجوم به خانۀ آن حضرت و آتش زدن درِ خانۀ ایشان و مصدومیتشان تنها سه روز پس از رحلت پیامبر صل الله علیه و آله رخ داده و بر این اساس، مدت مصدومیت تا شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را قریب 72 یا 92 روز میدانند.
چنین ترتیبی دارای اشکالات متعدد است. برای نمونه، میتوان به این موارد اشاره کرد: با وجود آن همه مهاجر و انصار حاضر در مدینه، چرا هیچ یک اقدامی عملی برای بازگرداندن خلافت به امیرالمومنین علیه السلام نکردند؟ چرا همگان تنها نظاره گر حمله به خانۀ حضرت زهرا سلام الله علیها بودند؟ آیا سکوت تمامی آنان به هنگام غصب فدک، معقول است؟!!
برای پاسخ به این سوال، مقالۀ «تاریخ و ترتیب حوادث منتهی به شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها» را بخوانید.
برای دریافت مقاله اینجا کلیک کنید
حجم: 447 کیلوبایت