تفاوت اصلی انقلاب اسلامی با سایر انقلابها این است که هر چند خواهان رفاه مردم و استفاده از همه نعمتها، و پیشرفت در علم و تکنولوژی است، اما به این اکتفا نمیکند و علاوه بر آن، در پی برقراری عدالت اجتماعی، بهرهمندی یکسان همگان از تمامی امکانات، و مبارزه با ویژه خواری است.
در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و نظایر آن باید عدالت برقرار شود، کسی که استعدادی دارد و به دنبال پیشرفت است، نباید در این زمینه محروم بماند؛ بلکه باید شرایط برای او فراهم باشد.
نباید سرمایههای ملی کشور فقط در اختیار گروه، جناح و طبقه خاصی قرار بگیرد، تا این افراد سودهای سرشاری به جیب بزنند و مردم دیگر که از آن سرمایهها بیبهرهاند، روز به روز فقیرتر شوند. این همان نظام سرمایه داری است.
امروز ما علیرغم همه پیشرفتهای علمی، سیاسی و اجتماعی، همچنان در زمینه عدالت اجتماعی عقب هستیم؛ چون اغلب افراد فقط به فکر منافع خودشان هستند و اگر سخنی هم در این زمینه گفته میشود، فقط برای دلخوش کردن و فریب دیگران است.
انسانها عادتاً به فکر تأمین نیازهای خودشان هستند، همه ما باید بکوشیم با رشد اخلاقی، روحیه ایثار و فداکاری را در خود ایجاد کنیم؛ اما متأسفانه تاکنون چنین رشدی را در جامعه به وجود نیاوردهایم؛ نه ابزار چنین کاری را در اختیار داشتیم، و نه دغدغهاش را داشتیم؛ لذا از عدالت کامل اجتماعی محروم ماندهایم و هنوز این تفکر که هر کسی باید به فکر خودش باشد، حاکم است؛ بلکه با روی کار آمدن برخی افراد که بهره چندانی از تربیت دینی ندارند و فداکاریهای رزمندگان را ندیدهاند، شرایط سختتر هم شده است و این خود مانع بزرگی برای تحقق عدالت اجتماعی است.
رهبر معظم انقلاب با سخنانشان درخصوص عقبماندگی در زمینه عدالت اجتماعی به ما فهماندند که هر چند انقلاب ما اسلامی بود، اما کسانی در حد انقلابهای مادی دنیا که فقط به دنبال رشد علمی، صنعتی و سیاسی بودهاند، با آن رفتار کردهاند و هدف اصلی آن که جنبه معنوی داشت و در زندگی اجتماعی در قالب عدالت بروز میکند، هنوز به طور کامل محقق نشده است.