جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
+ این وبلاگ تلاش میکند بیانگر اصول و اندیشه های اسلام ناب و انقلاب اسلامی باشد.
+ لطفاً برای استفادۀ راحت تر از مطالب، از فهرست مطالب استفاده کنید.
+ در صورت تمایل میتوانید مطالب این وبلاگ را با ذکر یک صلوات، در فضای مجازی استفاده کنید.

ابزار حديث حق

تقویم شمسی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولایت و حکومت» ثبت شده است


ملاک مشروعیت حکومت چیست؟

درباره ملاک مشروعیت حکومت، دیدگاه هاى متعددى وجود دارد. در اینجا به چند نظریه مشهور به صورت گذرا اشاره میکنیم:

1. نظریه قرارداد اجتماعى: این نظریه مشروعیت حکومت را از قرارداد اجتماعى میداند; بدین معنا که بین شهروندان و دولت قراردادى منعقد شده که بر اساس آن، شهروندان خود را ملزم به پیروى از دستورهاى حکومت میدانند; در مقابل حکومت هم متعهد است که امنیت، نظم و رفاه شهروندان را فراهم سازد. در اینکه طرفین قرارداد اجتماعى چه کسانى هستند نظرات متفاوتى اظهار شده، که یکى از آنها این است که یک طرف قرارداد شهروندان هستند و طرف دیگر حاکم یا دولت. نظریه دیگر این است که بین خود شهروندان این قرارداد منعقد میشود.

2. نظریه رضایت: رضایت شهروندان معیار مشروعیت است; یعنى وقتى افراد جامعه به حکومتى راضى بودند اطاعت از دستورهاى حکومت بر آنان لازم است. رضایت افراد باعث مىشود آنان خود را به الزام سیاسى وارد کرده، حکومت حق دستور دادن بدانان را پیدا میکند.

3. نظریه اراده عمومى: اگر همه مردم یا اکثریت آنان خواهان حاکمیت کسانى باشند، حکومت آنان مشروع میشود. معیار مشروعیت، خواست عمومى مردم است.

4. نظریه عدالت: اگر حکومتى براى عدالت تلاش کند، مشروع است. عدالت است که زاینده الزام سیاسى است.

5. نظریه سعادت یا ارزشهاى اخلاقى: مشروعیت یک حکومت در گرو آن است که حکومت براى سعادت افراد جامعه و برقرارى ارزشهاى اخلاقى تلاش کند. دلیل اینکه مردم ملزم به پیروى از حکومت اند، این است که حکومت به دنبال سعادت آنان است.

6. نظریه مرجعیت امر الهى یا حکومت الهى: معیار مشروعیت یک حکومت، حق الهى و امر اوست حکومت دینى در واقع بر اساس همین نظریه است.

توضیح هر کدام از این نظریات در کتب فلسفه سیاسى ذکر شده است. ما به اختصار به نقد و بررسى این نظریات میپردازیم.

  • سعید حجتی

شهادت به نبوت، بدون پذیرش مقتضای آن، صادقانه نیست

تعهد رسالت، ساختن یک دنیایی، به شکلی است که اسلام گفته است

این که در تشهد نماز، و یا در مأذنه شهر به عنوان یک شعار عمومی و نمایشگر سیمای کلی جامعه گفته می شود: « أشهَدُ أنَّ محمّداً رسولُ الله »، آیا این شهادت به نبوت، تعهدی بر دوش من مُتشهِد و این جامعه می آورد؟ سوال این است.


جواب این است که بله می گذارد.

مسئولیتی که انسان معتقد به نبوت نبی بر دوش می گیرد، عبارت است از دنباله گیری راه نبی و قبول مسئولیتِ به منزل رساندن بار نبی.


این کلمات آسان ادا می شود، اما خیلی مسئولیتش سنگین است. عده ای گمان می کنند که اگر گفتند ما قبول داریم که فلانی پیغمبر { است }، همین که پذیرش نبوت او را در دلمان به وسیله ی زبان اعلام کردیم، کار ما تمام است، خودمان را از مرز جهنم وارد مرز بهشت کردیم.


ما می گوییم این حرف درست نیست. ایمان به پیغمبر تعهداتی را با خود به دنبال می آورد. اگر آن تعهدات انجام گرفت، به هر اندازه که آن تعهد ها انجام گرفت، ایمان انسان به همان اندازه درست است. اگر چنانچه ایمانی بر زبان یا حتی در دل انسان داشت، ولی هیچ تعهدی را که این ایمان برای انسان معین می کند، متعهد نشد و هیچ گونه مسئولیتی نپذیرفت، این انسان اگر چه به ظاهر مومن است، اما مومن واقعی نیست.


این تعهد چیست؟ این تعهد این است که من ببینم پیغمبر چه کاری می خواست در این دنیا بکند، من هم در زمان خودم نگاه کنم، ببینم آیا این باری که پیغمبر می خواست بردارد، آیا کاملا برداشته شده است؟

اگر دیدم آن بار بر زمین است، بکوشم تا آن کاری که او می خواست انجام بدهد، انجام دهم.


اگر زورم نرسید { و نتوانستم }، ده نفر دیگر را هم پیدا کنم تا با هم { کار را انجام دهیم }. اگر کل کار را نمی توانم انجام دهم، آیا نمی توانم مقدمات کار را هم فراهم کنم؟

تعهد رسالت، ساختن یک دنیایی، به شکلی است که اسلام گفته است؛ رسول می آید تا شکل زندگی و نظام زندگی انسان ها را به صورتی که خدا می گوید درست کند. اگر شما در زمان خودتان، دیدید که بشریت با شکل خدافرموده زندگی نمی کند، دیدید که مکتب های گوناگون دارند بشریت را به این سو و آن سو می کشند، وظیفه شما و تعهد شما براساس شهادتی که به رسالت پیغمبر می دهید، این است که بکوشید تا دنیا را به شکل اسلام فرموده در بیاورید.

این مسئولیت و تعهد نبوت است.

کتاب ولایت و حکومت، صص 23-26 ( گزیده )

  • سعید حجتی

هدایت به بالای صفحه