در سی سال پس از رحلت امام خمینی تلاشهای زیادی صورت گرفته است که یاد امام و نام امام کمرنگ شود.
واقعیّت این است که جاذبهی امام نه فقط کاسته نشده است بلکه حتّی امتداد بیشتری هم پیدا کرده است.
سرّ این جاذبه چیست؟ این جاذبهی بینظیرِ امام بزرگوار ناشی از چیست؟
امام مختصّات شخصیّتیای و موهبتهایی را دارا بود و خدا به او داده بود که
این مختصّات، این خصوصیّات در کمتر کسی در این حد جمع میشود.
امام این خصوصیّات را داشت: انسانی بود شجاع، انسانی بود باحکمت و باتدبیر، انسانی بود پرهیزکار، دلباختهی به ذکر الهی؛ امام مردی بود ظلمستیز؛ با ظلم کنار نمیآمد، با ظلم مبارزه میکرد، حامی مظلوم، استکبارستیز؛ امام مردی بود عدالتخواه، با مردم صادق بود،در راه خدا اهل مجاهدت بود، آرام نمینشست، دائم در حال مجاهدت بود؛ [مصداق] این آیهی شریفه: فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب * وَ اِلیٰ رَبِّکَ فَارغَب؛(۱) از یک کار بزرگ که فراغت پیدا میکرد، چشم به یک کار بزرگ دیگری میدوخت و آن را دنبال میکرد؛ اینها عوامل جاذبهی امام است. این خصوصیّات در امام مجتمع شده بود؛ هر کسی با این خصوصیّات باشد، دلها به سَمت او جذب میشود؛ اینها همان عمل صالحی است که خدای متعال میفرماید: اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمانُ وُدًّا؛(سورهی مریم، آیهی ۹۷؛ «کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، بهزودى [خداى] رحمان براى آنان محبّتى [در دلها] قرار میدهد.») این وعدهی الهی است؛ این محبّتها هم محبّتهای الهی است، محبّتهای تبلیغی و تحمیلی و تلقینی نیست؛ کار خدا است، دست خدا است.
حرم امام خمینی 14 خرداد 98