چگونه میشود به تمدّن اسلامی رسید؟
عوامل و زمینههای شکوفایی تمدن اسلامی
1- تأکید بر علم آموزی
تأکید اسلام بر علمی آموزی و کسب معرفت و آگاهی یا دانش اندوزی و ژرف نگری در زندگی است.
کلمه «علم» در قرآن هشتاد بار تکرار شده و مشتقات آن مانند «یعلمون»«یعلم» و غیره بارها استعمال شده است و حتّی در یکی از آیات قرآن کریم ، علم و ایمان را در کنار یکدیگر قرار داده است (روم / 56) قرآن کریم در زمینه دانش اندوزی فقط به کلیات اکتفا نکرده، بلکه در بسیاری از آیات به صورت خاص بشر را به ژرف نگری در آثار خلقت و طبیعت میخواند. (آل عمران، /آیه190) و حتّی در پارهای از آیات اشاره به تشویق مسلمانان به فراگیری علوم خاصی مثل نجوم و ریاضیات است. (انعام / 97) (یونس / 5)
یا در آن دسته از آیات قرآن کریم که به نقل سرگذشت انبیاء و اقوام پیشین اختصاص دارد، هدف خود از نقل آنها را عبرت آموزی ذکر کرده و در برخی از آیات تشویق به تاریخنگاری و مشاهده آثار تاریخی جهت عبرت گرفتن از رفتار آنها، میکند خصوصاً در این دسته از آیات قرآن اشاره به فلسفه تاریخ در خصوص امکان تکرار وقایع تاریخی مشابه برای ایندگان را دارد (انعام / 11) (یوسف / 109) (روم / 9) و در آیات بسیاری نیز اشاره به علوم طبیعی دارد و از بشر خواسته دقایق و رموز خلقت را کشف کند.(سوره غاشیه آیات 17-20)
همچنین در روایات نبوی و اهلبیت عصمت و طهارتb نیز بیش از حدّ متعارف سفارش به علم آموزی و فضیلت علم و دانشمندان وارد شده است
اسلام تکلیف علم آموزی و تعقل در دین را بر همگان اعم از زن و مرد مسلمان واجب شمرده است (برخلاف یهود و نصارا که فهم دین را محدود به قشر خاصی کردهاند )
در بسیاری از آیه های قرآن، که اطاعت از همهی آنها ضروری است، از قدسیت معرفت و علم سخن رفته است، و علیم یا بسیار دانا یکی از نام های خداست
2- اهتمام در به کارگیری عقلانیت اسلامی
از منظر اسلام عقلانیت ناظر به قوه عاقله درون انسان است که به کارگیری آن، یعنی تعقل، انسان را به سوی خدا سوق می دهد و بندگی او را به ارمغان می آورد.
قرآن در 49 جا از مشتقات عقل سخن گفته است که 22 بار یعقلون 24 بار تعقلون و عقلوه ویعقلها ونعقل هرکدام یک بار. همچنین ترکیبهایی از کلمه عقل مثل «یعقلون»«اولو الالباب» بارها در قرآن تکرار شده است و واژههایی مثل «حکمت»«برهان» و مشتقات«عقل» و «فکر» و «فقه» بارها در قرآن به کار رفته است و کافران را به خاطر تقلید کورکورانه از پدرانشان سرزنش کرده و آنها را به تعقل و تدبر فرامیخواند
بطور کلی میتوان استعمال عقل در قرآن را از نظر مضامین و کاربرد به چهاردسته کلی تقسیم نمود:
1-آیاتی که مستقیما" انسان را به تعقل و تحریک و تشویق می کند تا با بهره وری از نتایج آن قدمی به سوی معرفت وکمال برداشته شود: (نحل / آیه 12)
2-آیاتی که بیانگر ندامت و پشیمانی انسان در روز قیامت اند؛ زیرا که در دار دنیا از نیروی عقل خویش بهره نگرفتهاند: «وَقَالُوا لَوْ کنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ» (ملک / آیه 10)
4-آیاتی که توبیخ وسرزنش کننده انسانهایی است که از این نعمت و نیروی عقل خویش استفاده نمی کنند که یقینا" دراین صورت از رسیدن و دریافت حق وحقیقت محروم خواهند بود: (انفال / آیه 22)
3-آیاتی که توبیخ گر انسانهایی هستند که پس از درک حقیقت به وسیله عقل آن حقیقت را پوشانیدهاند (بقره/ آیه 75)
5-همه آیاتی که کلماتی از قبیل تدبر، تفکر ، رحمت، حکمت ، لب و ... درآن به کاررفته تایید ویا تفسیر وتوضیحی برآیات عقلاند؛ که حدود سیصد مورد را شامل خواهد شد.
6- لزوم سیر کردن در زمین و نگریستن و تعقل بر احوال کائنات و عاقبت اقوام پیشین به ویژه ستمکاران.
تعقل در روایات
1. در بسیاری از روایات عقل مساوی علم قرار داده شده و در مقابل آن جهل ذکر میشود
2. عقل مابه الامتیاز انسان از حیوان است
3. عقل ملاک انتخاب مسیر زندگی است: احادیث زیادی وارد شده که مؤمنین را مکلف میکند که اصول دین ومکتب خود را با اتکا به عقل و روش عقلانی بپذیرند :
4. عقل به مثابه فرستاده خداست و از آن به پیامبر باطنی نام برده شده است
5. عقل ملاک ثواب و عقاب است:
3- تلاش اسلام در ایجاد فرهنگ متعالی
اسلام مجموعه عناصر فرهنگی متعالی بر محور اعتقاد به خداوند ارائه کرده است که ذاتاً تمدنساز است این عناصر عبارتند از:
ــ ایجاد اعتقادی جامع بر اساس اعتقاد به خداوند یکتا بدور از شائبه های قوم پرستی (تاکید بر اینکه خداوند متعلق به هیچ قومی نیست و با هیچ قومی پیوند نسبی یا سببی ندارد)
ـــ ارائه مجموعهای نظاممند و معنادار از جهان شناسی و انسان شناسی در این مجموعه رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خودش ، رابطه انسان با طبیعت و روابط انسانها با همدیگر و از جمله مدل عملی در تنظیم رابطه مردم و حکومت و… نیز دیده میشود
ــ تأکید بر اینکه رزق مقسوم و معین است توجّه اصلی انسانها را از ضروریات مادی به اهداف معنوی و کمالات و زیباییهای زندگی معطوف کند
ــ نکوهش تنبلی و تأکید بر دوری از تنبلی و ترغیب به تلاش و کوشش: پیامبر به شدت از تنبلی و بی کاری متنفر بودند
ـــ تأکید بر داشتن نظم و انضباط : یکی دیگر عوامل رشد و توسعه تمدن اسلامی سفارش به نظم و انضباط در متون دینی بود
ــ استفاده از مسجد به عنوان مرکز تجمع و پایگاه تمدنساز: اگر چه مساجد معمولاً به عنوان مکانهای مقدس و کانونهای عبادت و انجام اعمال و مراسم مذهبی در نظر گرفته میشوند امّا در عین حال اصلیترین و ابتداییترین مرکز علم آموزی در اسلام مساجد بودند.
4- وجود ظرفیت و سعه صدر در فرهنگ متعالی اسلامی
ــ تحمل فرهنگهای خرد غیر اسلامی با سعه صدر: اسلام اجازه داد که مسیحیان و یهودیان و مجوسیان حقّ انجام مراسم مذهبی خود را در جامعه اسلامی داشته باشند و کسی حقّ نداشته باشد آنها را مجبور به قبول اسلام سازد
ـــ تأکید بر جهان شمول بودن تعالیم اسلامی : پیامبرصل الله علیه و آله بر جهان شمول بودن تعالیم اسلامی و جهانی بودن حکومت اسلامی تأکید داشت، لذا در مواجهه با غیر مسلمانان دو برخورد کاملاً متفاوت و در عین حال هماهنگ را برگزید در مقابله با بت پرستان که اقلیت غیر مسلمانان را تشکیل میدادند و عموماً مردمانی غیر متمدن و بدوی بودند که از علم عقل فاصله زیادی داشتند، خشونت و مقاتله بود
ـــ احترام به فضیلت بدون توجه به ملیت و مذهب و نژاد، لذا دانشمندان و مترجمان را احترام می گذاشتند
ـــ مبارزه با تعصبات قومی و نژادی
5- ارج نهادن به تالیف کتاب
بی شک یکی دیگر از مهم ترین عوامل گسترش تمدن اسلامی، ارج نهادن به تألیف و کتاب نویسی است؛ زیرا تمدن همواره با تألیف و نوشتن همراه بوده است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: « مؤمن وقتی که بمیرد و از خود یک ورق که در آن علم نوشته شده است، باقی گذارد، این ورقه میان او و آتش مانع می شود و خدای متعالی به هر حرف آن، بیش از دنیا و آنچه در آن است، به او عطا میکند
لذا پس از مدتی پس از ظهور اسلام، کتابت و تألیف چنان گسترده شد که بزرگترین کتابخانههای تاریخ بشر، در کشورهای اسلامی تأسیس شدند. کتاب های موجود در برخی از این کتاخانهها، مانند کتابخانهی بیت الحکمهی بغداد و کتابخانهی فاطمیان در قاهره را بیش از میلیونها جلد تخمین زدهاند. چنین آماری را تنها در برخی از بزرگ ترین کتابخانه های مجهز اروپا و امریکای قرن بیستم، می توان مشاهده کرد
هرچند سنت نوشتن حدیث تا 80 سال در عالم اسلامی ممنوع بود امّا علیرغم این ممنوعیت سنت نوشتن حدیث توسط اهلبیت(علیهم السلام) ادامه یافت لذا وقتی ممنوعیت نوشتن حدیث لغو شد سیل هجوم به درس امام باقر (علیه السلام) شروع شد و علت آن این بود که آن حضرت کتابهای زیادی از احادیث مکتوب داشتند
6- مطابق با فطرت انسانی بودن آموزههای اسلام
سادگی اصول، اعتقادی و عملی اسلام و همچنین مطابق با فطرت انسانی بودن آن باعث شده که این اعتقادات و باورها در اسلام صریح و برای همگان قابل فهم باشد. بر همین اساس برخی از مستشرقان سادگی اصول و تعالیم اسلام را یکی از عوامل گسترش آن برشمرده گفتهاند: «اسلام از آن جهت که شریعتی سهل و آسان است، از سایر ادیان متمایز شده و به سرعت انتشار یافته است. زیرا درک احکام و انجام عبادات آن از فرط سادگی بسیار آسان است و مطالبی پیچیده و غیر مأنوس در بر ندارد
در اروپا اعتقادات مسیحی مشحون از پیچیدگی بود و تثلیث هرگز با عقل فهم نمیشد.. در ایران هم خرافات و برنامههای پیچیده ثنویت موجب شده بود که مردم در پذیرش آن در تردید باشند و یا مذهب اشتراکی مزدک را که در کمال تفریط قرار داشت و اشتراک را حتی به زنان نیز کشانده بود. وحدانیت مطلقه و سادگی کلمات قرآن، که در دو جمله شهادتین خلاصه می شود، محلی برای مناقشه بر سر مسائل فرعی باقی نگذاشت و ذهن مردم را به بحث های بی حاصل و غامض و پیچیده معطوف نکرد
7- استقبال از آزاداندیشی
یکی دیگر از علل شکل گیری تمدن اسلامی، آزاداندیشی رایج در میان مسلمانان و جامعهی اسلامی بود. این روحیه از تعالیم اسلامی سرچشمه می گیرد. خدای متعالی در قرآن کریم می فرماید: ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ
قران همواره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را با واژهی قل؛ « بگو» به مقابلهی علمی با شبهه ها ترغیب می کند. در سایهی این آموزه ها، افکار ملل مختلف در جامعهی اسلامی مطرح شد و دربارهی آنها بحث و گفت و گو درگرفت. مسلمانان بنا بر توصیهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که الحکمة ضالة المؤمن فحیث وجدها فهو احق بها
ائمه علیهم السلام در مناظره با زنادقه و ملحدان، براساس مبانی عقلی با آنان مناظره می کردند تا استواری عقاید اسلامی را اثبات کنند؛ از این رو ابراز آزادانهی افکار مخالف، نمی توانست بر آنها ضربهای وارد کند.
8- تبدیل زبان عربی به زبان بینالمللی علمی جهان اسلام
نخستین اقدام عملی مسلمانان در راه گسترش و توسعه تمدن اسلامی به وجود آوردن یک زبان بینالمللی علمی بود که در نتیجه آن کتب فراوانی را در زمینههای مختلف از زبانهای گوناگون به وسیله ملیّتها و پیروان مذاهب مختلف به زبان عربی ترجمه کردند. این کار در دو مقطع زمانی انجام شد: یکی در اواخر عهد امویان و دیگری در زمان خلافت عباسیان به انجام رسید و یکی از کهن ترین و گستردهترین نهضتهای علمی جهان به وجود آمد که در نوع خود در جهان پیش از اسلام وجود نداشت. وجود زبان مشترک علمی در سراسر جهان اسلام اولاً به همه مسلمانان اعم از هر زبان و ملیت و قومیت اجازه میداد که به صورت یکسان از متون علمی موجود امکان استفاده داشته باشند لذا یک متن که به عربی ترجمه میشد همه دانشمندان به صورت یکسان میتوانستند از آن استفاده کنند و ثانیاً کارهای علمی هر دانشمندی هر ملّت و قومی و برای تمامی دانشمندان سراسر عالم اسلامی بود قابل استفاده بود. و این فضای یکسان علمی نقش مهمی در رشد و شکوفایی علمی عالم اسلام داشت این باعث شد که تمام قومیتهای مسلمان یک امت محسوب شوند و تالیفهای آنها جمعا به نام تمدن اسلامی ضبط شود