مردم سالاری دینی یا دموکراسی غربی؟!
پیام کامل
مردم سالاری دینی یا دموکراسی غربی؟!
آیا در پذیرش رأی مردم و شرکت دادن آن ها در تعیین مدیران کشور ( که
چاره ای از آن نیست )، چه شیوه ای مطلوب است؟
مردم سالاری دینی یا دموکراسی غرب؟!
1. اگر مراد از دموکراسی آن باشد که هر قانونی را مردم وضع کردند، معتبر و لازم الإجرا است و باید محترم شناخته شود. چنین مفهومی قطعا با دین سازگار نیست زیرا از نظر دین، حق حاکمیت و تشریع مختص خداست: « إن الحُکمُ إلّا لِلهِ » ( یوسف / 67 ) فقط خداست که همه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را می شناسد و حق قانون گذاری و تصمیم گیری برای انسان را دارد. انسان ها باید در برابر امر و نهی الهی و قوانین دینی، فقط پیرو و فرماننبردار بی چون و چرا باشند زیرا عبودیت خداوند، عالی ترین درجه کمال است. اطاعت از فرامین الهی سعادت آدمی را تأمین می کند.
بنابراین دموکراسی و مردم سالاری اگر به معنای ارزش رأی مردم و در مقابل حکم خداوند باشد، هیچ اعتباری ندارد زیرا آنچه باید در مقابل آن خاضع و مطیع باشیم، فرمان خداست نه رأ مردم.
بنابراین اگر مردم کشوری در وضعیتی خاص بر امر نامشروعی توافق نمایند و رأی دهند، در چنین موقعیتی قطعا فرمان دین مقدم است زیرا حکم خدا بر تشخیص مردم رجحان دارد. اگر رأی مردم را بر حکم خدا ترجیح دهیم، عملا خدا را نپرستیده ایم و تابع فرمان از او نبوده ایم و ربوبیت تشریعی خداوند را زیر پا گذاشتیه ایم که این عمل با توحید منافات دارد.
دموکراسی غربی به معنای بی نیازی از احکام دین و بسنده کردن به آرای جمعی است. این دقیقا سرپیچی از اطاعت پروردگار به شمار می آید. نعمت دادن به رأی مردم در مقابل حکم الهی، روی کرداندن از توحید و پذیرش شرک جدید دنیای معاصر است که باید با این بت پرستی جدید مبارزه شود.
2. اما اگر منظور از دموکراسی این باشد که مردم در چهارچوب احکام الهی وقوانین شرعی در سرنوشت خود مؤثر باشند، چنین تعبیری با دین مخالفت ندارد. در قانون اساسی این معنا به روشنی تأیید شده و مقصود امام امت که فرمودند: میزان رأی مردم است، بدون تردید همین بوده است. نه آن که هرچه مردم خواستند – حتی اگر مخالف حکم خدا باشد – ارزش و اعتبار داشته باشد. میزان، رأی مردم است تا زمانی که از قوانین الهی خارج نشود و با مبانی شرعی مخالفتی نداشته باشد. در غیر این صورت، رأی مردم ارزشی ندارد.
آیه شریفه « و أمُرهم شُوری بینَهم » ( شوری /38 ) به این معنا نیست که مردم در همه چیز می توانند نظر بدهند و حلال و حرام خداوند را با شور و گفت و گو تغییر دهند، بلکه طبق آیه شریفه « و ما کانَ لِمومنٍ و لا مومنةٍ إذا قضی اللهُ و رَسولُهُ أمراً أن یکونَ لهمُ الخِیَرَةُ من أمرِهم » ( احزاب / 36 ) در احکامی که از سوی خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله صادر شده است، مومنان هیچ اختیاری در دخل و تصرف ندارند.
منبع: نشریه فرهنگی دانشجویی طرح ولایت، موسسه امام خمینی ره، ص 28