4000 نفر توسط رژیم کشته شدند
بیاطلاعی مردم از برقراری حکومت نظامی
نخستین موضوعی که گزارشگران سفارت آمریکا در رابطه با وقایع 17 شهریور به آن پرداختهاند، شرح زمینههای وقوع قیام مردم در میدان ژاله تهران است. سفارت آمریکا در تهران در گزارشی به وزارت خارجه آمریکا درباره وقایع ایران و برقراری حکومت نظامی در شهریورماه 1357 مینویسد: «متعاقب تظاهرات وسیع سازمانیافته ولی نسبتاً آرام در طی 4 تا 7 سپتامبر که مستقیماً مقامات دولت را به زیر سؤال کشیده در تاریخ 8 سپتامبر (17 شهریور) شریف امامی نخستوزیر، حکومت نظامی را در تهران و 11 شهر دیگر برقرار ساخت.»[1] گفتنی است، همانطور که گزارشگر لانه جاسوسی اذعان میکند، اعلام حکومت نظامی در ساعات اولیه روز 17 شهریور صورت گرفت و بسیاری از مردم از آن هیچ اطلاعی نداشتند.
روز 8 سپتامبر، همزمان با 17 شهریور، مأمورین سفارت جمعیت زیادی از مردم را میدیدند که خود را برای یک تظاهرات بزرگ آماده میکردند. براساس گزارشهای سفارت آمریکا: «گزارشات اولیه اشاره بر این دارند که جمعیت بزرگی در میدان ژاله در جنوب تهران جمع شدند... یک مقام امنیتی به ما اطلاع داد که چند تظاهرات معدود دیگر وجود خواهد داشت که با آن به شدت برخورد خواهد شد... مشاهدات مقامات سفارت در تمام تهران اشاره بر این دارند که به استثنای تجمع نظامیان در نزدیکی مجلس، استقرار سربازان در نقاط دیگر محتاطانه است که با تانکها و نفربرهای محدود، تقاطعهای اصلی و راههای ورودی به کاخهای سلطنتی را کنترل مینمایند.»[2]
همکاری سفارت آمریکا و رژیم پهلوی در 17 شهریور
بخش دیگری از گزارشهای ماموران سفارت آمریکا در تهران، به وضوح نشانگر ارتباط و هماهنگی سفارت آمریکا و فرماندهان نظامی و امنیتی رژیم پهلوی برای مقابله با مردم ایران است.
براساس گزارش مأمور سفارت آمریکا به وزارت امور خارجه به تاریخ 9 سپتامبر مطابق با 18شهریور: «ژنرال گست اطلاع داد که وی... با ژنرال ازهاری رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران ملاقات نموده و برقراری حکومت نظامی را با او مورد بحث قرار داد... ژنرال گست متذکر شد به نظر میرسد این یک روش خوبی میباشد... ژنرال ازهاری پرسید که آیا شرطی از شرایط حکومت نظامی هست که با قوانین ایالات متحده در تضاد باشد؟ ژنرال گست پاسخ داد وی فکر نمیکند هیچگونه قوانین متضادی (با شرایط) وجود داشته باشد.»[3]
آغاز قتلعام مردم توسط رژیم پهلوی
بخش دیگری از گزارشهای ماموران سفارت آمریکا درباره وقایع 17 شهریور، ابعاد دیگری از جنایت رژیم پهلوی را روایت میکند. مأمور سفارت آمریکا در تهران در گزارش خود به وزارت امور خارجه آمریکا مینویسد: «در 8 سپتامبر... نظامیان رو در روی تظاهر کنندگان قرار گرفتند.»[4] مطالعه این اسناد حکایت از آن دارد که «درگیری آن روز بین انبوه جوانان و سربازان تعداد زیادی کشته برجای گذاشت.» [5] براساس این اسناد «اولین برخورد ارتش با تظاهرات در میدان ژاله تهران منجر به قتل تعداد کثیری گردید.»[6]
استفاده از سلاحهای جنگی برای کشتار مردم
مکاتبات بین سفارت آمریکا در تهران و وزارت امور خارجه این کشور حکایت از آن دارد که در روز 17 شهریور «سربازان مجهز به کلیه وسایل جنگی بودند و به جای سلاحهای کنترلکننده جمعیت از سلاحهای جنگی استفاده میکردند.»[7]
مکاتبههای بعدی بین سفارت و وزارت امور خارجه ابعادی دیگری از جنایت رژیم پهلوی را نشان میدهد، به طوری که گزارشگر سفارت اذعان میکند: «یک شاهد آلمانی قابل اعتماد که در منطقه زندگی میکند گزارش میدهد که از هلیکوپترها به طرف خرابکاران تیراندازیهایی صورت گرفت.»[8]
در مکاتبهای دیگری به تاریخ 9 سپتامبر تحت عنوان «حکومت نظامی در تهران» درباره اجساد برجای مانده شهدای 17شهریور در خیابانهای تهران آمده است: «در ساعت 18 و 15دقیقه سرهنگ دوم والینگ گفت وی متوجه دو تانک چیفتن گردیده بود که ظاهراً برای استقرار در نزدیکی کاخ نیاوران از سلطنتآباد به سمت بالا در حرکت بودند. وی قبلاً با وارنر صحبت کرده بود. وارنر اشاره نمود لین توماس که یک کارشناس منطقهای خارجی است به او گفته بود که چندین جسد را در منطقهای درست در جنوب میدان فردوسی دیده است. علاوه بر این کلنل جان کالیسون والینگ... تخمین زد که او 50 تا 80 دسته از چیزی که به نظر آمد یک جسد یا بیشتر باشد در وسط خیابان دیده و همچنین در تمام منطقه ساختمانهای تخریب شده و اتومبیلهای سوختهای را دیده است.»
تعداد شهدای 17 شهریور
در ادامه این مکاتبه آمده است: «در ساعت 19 و 25 دقیقه جری والاس، نماینده امنیتی بل بینالمللی گفت که اطلاعات زیر را از یک نماینده امنیتی ایرانی بل بینالمللی دریافت داشته است. این شخص از دفتر رئیس پلیس تهران به والاس تلفن زده بود. برادر نماینده امنیتی (ایرانی) یک سپهبد ارتش است که معاون ژنرال اویسی فرماندار نظامی تهران میباشد. نماینده امنیتی گفت که تظاهرات و برخوردهای عظیمی در منطقه میدان ژاله وجود داشته و بیش از 4000 یا احتمالاً نزدیک به 4500 نفر کشته شدهاند. علاوه بر این چند صد نفر در دیگر مناطق پایین شهر کشته شدهاند.»[9]
به گزارش مأمور سفارت آمریکا به تاریخ 18 شهریور: «ارتش یک تظاهرات بزرگ و چندین تظاهرات کوچک را در خلال روز 8 سپتامبر در هم شکست. مطبوعات اعلام نمودند گزارشات بیمارستانها حاکی از 58 کشته و 205 زخمی میباشد... چندین شاهد عینی آمریکایی و اروپایی اشاره به این داشتهاند که این رقم بایستی خیلی بیشتر از این باشد.»[10]
بنا بر گزارش محرمانه دیگری در تاریخ 12 سپتامبر: «آمار رسمی تلفات میدان ژاله در روز 8 سپتامبر به 97 نفر رسید.» این در حالی است «سفارت عقیده دارد ارقام مطابق با حقیقت ابراز نشده.»[11]
حمایت کارتر از رژیم پهلوی بعد از فاجعه 17 شهریور
بر اساس اسناد لانه جاسوسی آمریکا، روابط آمریکا و رژیم پهلوی بعد از فاجعه 17شهریور صمیمیتر شد به طوریکه سفارت آمریکا در تهران در گزارشی به تاریخ 18 اکتبر 1978، درباره حمایت آمریکا از رژیم پهلوی مینویسد: «کارتر... بعد از کشتار 8سپتامبر از شاه حمایت نمود.»
بنابر روایت اسناد، دو روز بعد از فاجعه 17 شهریور، رئیسجمهور آمریکا در تماس تلفنی با محمدرضا پهلوی ضمن اشاره به وقایع رخ داده در ایران، درباره حمایت آمریکا از رژیم پهلوی با وی گفتوگو کرد.
براساس گزارشی که در تاریخ 10 سپتامبر، یعنی دو روز بعد از فاجعه 17 شهریور تنظیم شده است: «رئیسجمهور... به شاه ایران تلفن کرد و در مورد وضع فعلی ایران با او بحث کرد، رئیسجمهور روابط نزدیک و دوستانه بین ایران و آمریکا و اهمیت اتحادیه ادامهدار ایران با غرب را دوباره تصریح کرد.»[12]
این قبیل حمایتهای کارتر از محمدرضا پهلوی در حالی بود که رئیسجمهور آمریکا شعار حمایت از حقوق بشر سر میداد و با وجود گزارشهای متعددی که از کشتار مردم ایران توسط رژیم پهلوی به او میرسید اما همچنان حمایت خود را از محمدرضا پهلوی اعلام میکرد.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
پینوشتها:
1- اسناد لانه جاسوسی، ج 9، ص 137.
2- اسناد لانه جاسوسی ج 9، ص 120.
3- اسناد لانه جاسوسی، ح 9، ص 122.
4- اسناد لانه جاسوسی، ج 7، ص 17.
5- اسناد لانه جاسوسی ج 9، ص 137.
6- اسناد لانه جاسوسی، ج 1، ص 811.
7- اسناد لانه جاسوسی، ج 1، ص 786.
8- اسناد لانه جاسوسی، ح 9، ص 124.
9- اسناد لانه جاسوسی. ج 9، ص 121.
10- اسناد لانه جاسوسی، ح 9، ص 124.
11- اسناد لانه جاسوسی، ح 9، ص 133.
12- اسناد لانه جاسوسی، جلد 1، صفحه 302.
به نقل از خبرگزاری فارس