«دیگر بسمان است»
خلاصه مطلب:
غرب زدگی دو سر دارد: یکی غرب و دیگری ما که غرب زده ایم.
برای من، غرب و
شرق نه معنای سیاسی دارد و نه معنای جغرافیایی، بلکه دو مفهوم اقتصادی است؛ غرب یعنی
ممالک سیر و شرق یعنی ممالک گرسنه.
حرف اصلی این است که ما نتوانسته ایم شخصیت فرهنگی و تاریخی خودمان را در قبال ماشین و هجوم جبری اش حفظ کنیم بلکه مضمحل شده ایم.
آدم غرب زده هرهری مذهب و راحت طلب است.
آدم غرب زده قرتی است. زن صفت است.
آدم غرب زده شخصیت ندارد. چیزی است بی اصالت ...