یک نکته این است که ملّت ایران در این آزمون، خوش درخشید؛ ملّت ایران در
آزمون کرونا، در این بیماری عمومی که در واقع باید گفت این وبای مدرن، خوب
درخشیدند. اوّلاً اوج این افتخار ملّی متعلّق است به مجموعهی درمانی کشور
یک خاطرهی خوشی
از دستگاه و مجموعههای درمانی کشور در ذهن این ملّت خواهد ماند؛ این یک
خاطرهی خوشی است و در این دوره، جامعهی پزشکی و پرستاری و جامعهی درمانی
کشور از خودش یادگار خوبی و خاطرهی خوبی را به جا گذاشت.
در کنار اینها، داوطلبان، آن کسانی که جزو مجموعههای درمانی هم نبودند،
امّا داوطلبانه آمدند وارد این میدان شدند؛ طلّاب جهادی، دانشجویان جهادی،
هزاران بسیجی پُرتلاش در بخشهای مختلف کشور، و آحاد مردم، خدمات باارزشی را
که واقعاً از توصیف بالاتر است ارائه کردند که انسان را حقیقتاً خرسند
میکند از سویی و ممنون و متشکّر میکند از سوی دیگری.
در کنار اینها نیروهای مسلّح که انصافاً نیروهای مسلّح از همهی توان
سازندگی خود و ابتکار خود استفاده کردند؛ حتّی در زمینهی علمی، حتّی در
زمینهی مسائل کشفیّات و ساخت و ساز و تولید
امکانات بهداشتی و درمانی ــ از بیمارستانها تا نقاهتگاهها تا بقیّهی
وسایلی که در اختیار نیروهای مسلّح بود ــ بهترین بخشهای خود را در خدمت
این کار گذاشتند؛ توان سازندگیشان، توان ابتکارشان را در عرصهی علم و عمل
[گذاشتند]. بعد ظرفیّتهای جدیدی کشف شد، پیدا شد؛ معلوم شد ظرفیّتهای
بسیار زیادی در داخل نیروهای مسلّح و همچنین بیرون نیروهای مسلّح وجود دارد
که این ظرفیّتها را ما نمیشناختیم.
و مردم؛ انصافاً مشارکتهای مردمی هم، مشارکتهای بسیار زیبا و صحنههای جالب و شگفتانگیزی را به وجود آورده که در همه جا هست.
1399/1/21
باسمه تعالی
یک هفته از شناسایی اولین مورد از ویروس کرونا در ایران میگذرد.
رسانه های عمدتاً داخلی روی آرام کردن جوّ جامعه و اطلاع رسانی در مورد راه های پیش گیری و مراقبت از این ویروس تمرکز کرده اند.
ولی رسانه های معاند چند خط را دنبال کرده و میکنند:
1. القاء اضطراب به جامعه و ایجاد جو سنگین روانی و بازی با اعصاب مردم.
2. بزرگنمایی مشکل کرونا و غیرقابل حل نشان دادن آن.
3. القاء صادق نبودنِ آمار تلفات این ویروس در ایران.
4. منزوی کردن ایران در دنیا از طریق ایران هراسی و ضربه به اقتصاد ایران.
5. غیرعادی جلوه دادن عملکرد این ویروس در ایران. (درحالی که در همه ی کشورهایی که این ویروس به آنها سرایت کرده است دقیقاً همین اتفاقات افتاده است.)
و ...
این همان جنگ روانی است که رهبر انقلاب بعد از انتخابات به آن اشاره کردند:
دشمن را بشناسیم، حواسمان جمع باشد، «مَن نامَ لَم یُنَم عَنه»؛(۱) اگر شما در سنگر، در مقابل دشمن خوابت ببرد، معنایش این نیست که دشمن هم خوابش برده؛ او ممکن است بیدار باشد؛ کما اینکه همین جور هم هست. هزاران نفر را میگذارند برای پیگیری مسائل گوناگون ایران؛ ما بایستی میلیونها نفر آماده باشیم برای اینکه، هم دفاع کنیم، هم ضربه بزنیم؛ ما هم باید متقابلاً به آنها حمله کنیم؛ چه تبلیغاتی و چه انواع و اقسام کارهایی که از دست یک ملّت انقلابی برمیآید.
4/12/1398
باسمه تعالی
27 دی ماه سال 1398 مصلی تهران شاهد حماسه ای تاریخی بود. جمعیتی کم نظیر برای نماز جمعه ی امام خامنه ای به مصلی آمدند.
خلاصه ی فرمایشات مهم رهبر انقلاب:
خطبه اول:
1. توصیه به تقوا:
همهی برادران عزیز را و خودم را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوای
الهی. اگر نصرت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر توفیقات الهی را
میخواهیم، هدایت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر فرج و گشایش در مسائل
شخصی و اجتماعی را میخواهیم در تقوا است؛ همه باید کوشش کنیم که تقوای الهی
را معیار کار خودمان قرار بدهیم.
2. ایام الله (بحث اصلی)
یک آیهی پُر مغز و پُر مضمونی -مثل بقیّهی آیات قرآن- در سورهی ابراهیم هست. امروز بحث من پیرامون این آیه و آیات بعد از این آیه است. میفرماید که وَ لَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِآیاتِنا أَن أَخرِج قَومَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ وَ ذَکِّرهُم بِأَیّامِ اللَّهِ؛(۱)
اهمّیّت ایّامالله در اینجا معلوم میشود که موسیٰ پیامبر عظیمالشأن الهی مأمور است که ایّامالله را به یاد مردم بیاورد. بعد میفرماید: إِنَّ فی ذٰلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکورٍ.(۲) ایّامالله آیهاند، نشانهاند، دلیل راهند. برای چه کسانی؟ برای کسانی که این دو صفت را دارند: صبّارند و شکورند. صبّار یعنی کسی که سر تا پا استقامت و صبر است، یکسره اهل صبر و استقامت، شکور یعنی آن کسی که نعمت را میشناسد و شکرگزاری میکند.
بعد دنبالهی این ندای عمومی پروردگار است، صدای بلند خدا است: وَ إِذ تَأَذَّنَ رَبُّکُم، «تأذّن» یعنی با صدای بلند خدای متعال به همه اعلان میکند که لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم؛ اگر شکرگزاری کردید، ما آن نعمتی را که به شما دادیم این را روزبهروز افزایش خواهیم داد، زیاد میکنیم؛ وَ لَئِن کَفَرتُم إِنَّ عَذابی لَشَدید؛(۴) امّا اگر کفران نعمت کردید، وظایف شکر را به جا نیاوردید، آن وقت آنجا عذاب الهی است، مشکلات فراوانی است که برای شما پیش خواهد آمد. بعد در آیهی بعد هم نتیجهی کلّی از این مطالب را میفرماید که: وَ قالَ مُوسی إِن تَکفُرُوا أَنتُم وَ مَن فِی الأَرضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمید.(۵) این که ما میگوییم شکرگزار باشید، این که میگوییم مراقب نعمت خدا باشید، نعمت خدا را از یاد نبرید، این برای خود شما است وَالّا خدای متعال بینیاز است.
2-1: دو مصداق ایام الله در دو هفته ی گذشته
این دو هفتهای که بر ما گذشت، دو هفتهی پُرماجرا و استثنائی بود؛ ماجراهای تلخ، ماجراهای شیرین، حوادث درسآموز در این دو هفته برای ملّت ایران پیش آمد. یومالله یعنی چه؟ یعنی آن روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند؛ آن روزی که دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی جهان را شکل دادند، این یکی از ایّامالله است. آنچه اتّفاق افتاد، کار هیچ عاملی جز دست قدرت خدا نمیتوانست باشد. آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه آمریکایی را در هم کوبید، آن روز هم یکی از ایّامالله است.(۶) ما این دو روز را جزو ایّامالله در همین چند روز گذشته، در همین دو هفتهی گذشته، در مقابل چشم خودمان ما ملّت ایران مشاهده کردیم؛ اینها روزهای نقطهی عطف تاریخند، روزهای تاریخسازند.
بقیه در ادامه مطلب
لازم
میدانم تکریم و تعظیم عمیق خودم را به ملت بزرگ ایران به مناسبت حرکت
پُرشکوهی که این چند روز انجام دادند، تقدیم کنم. حقیقتاً ملت ایران یک بار
دیگر ثابت کرد که قدرتمند و باعظمت است.
یک توطئهی عمیقِ وسیعِ بسیار خطرناکی که آنهمه پول خرج آن شده بود و
زحمت کشیده بودند که بتوانند در یک بزنگاهی این حرکت را انجام دهند -حرکت
تخریب، شرارت و آدمکشی که بهواسطهی قضیهی بنزین فکر کردند فرصت پیدا شده
و لشکر خود را وارد کردند- این حرکت بهوسیلهی مردم نابود شد.
بله؛ نیروی انتظامی، بسیج و سپاه وارد میدان شدند و در مواجههی سخت، کار
و وظیفهی خود را انجام دادند لکن کاری که ملت در این یک هفتهی قبل
کردند، از هر حرکت میدانی بالاتر و مهمتر بود؛ حرکتی که از زنجان و تبریز
شروع شد و به همهی شهرهای کشور و حتی روستاها رسید و آخر هم در تهران این
حرکت به این عظمت انجام گرفت.
آن دشمن اصلی یعنی استکبار جهانی که پشت مانیتورها نشستهاند میفهمد که
این حرکت یعنی چه. آنها تودهنی میخورند و وادار به عقبنشینی میشوند.
رهبر انقلاب
۱۳۹۸/۰۹/۰۶
بعد از آرامش کامل اوضاع، مدیرانی را که حرف های متناقض زده اند و بی تدبیری کرده اند، محاکمه کنید.
چرا باید برخی مسئولین با بی تدبیری، زمینه را برای جولان دادن اشرار در خیابان ها فراهم کند؟
چرا باید امنیت یک کشور بزرگ به خاطر بی لیاقتی عده ای مدیر لیبرال به هم بریزد؟
چرا باید با اشتباهات برخی از آنها فشار بیشتری روی مردم بیاید؟
باید درس عبرتی به آیندگان داد ...
اگر ریختن توی خیابون، آتیش زدن، کتک کاری و کشتن باعث حل مشکلات جامعه میشد، سوریه الآن بهترین کشور دنیا بود.
قانون رو گذاشتن برای این روزها ...
مشکلات فقط از طریق و چارچوب های قانونی قابل حل هستند.
صف خودمون رو با اغتشاش گران جدا میکنیم.
مردم عزیز ما هم که خوشبختانه در قضایای گوناگون این کشور بصیرت خودشان را، آگاهی خودشان را نشان دادند بدانند که این حوادث تلخ از ناحیهی کیست و چگونه است، این آتش زدن و خراب کردن و ویران کردن و دعوا کردن و ناامنی ایجاد کردن مال چه کسی است، این را بفهمند توجه کنند که میفهمند هم مردم ملتفتند، و از اینها فاصله بگیرند. این آن توصیهی ما است، مسئولین کشور هم به وظایفشان به طور جدی عمل کنند.
26 آبان 98
متن کامل را در ادامه مطلب بخوانید
رهبر انقلاب:
خدای متعال از مسلمانها خواسته که زیاد بشوند، افزایش پیدا کنند. واقعاً هم این جور است که اگر چنانچه عدد ملّت مسلمان -حالا در یک کشور اسلامی مثل کشور ایران یا در فضای اسلامی مثل امّت اسلامی- زیاد باشد، این زمینه و امکان برای رشد و تعالی در آنها وجود دارد؛ یعنی وقتی که عدّه زیاد است، افراد صالح در آن قهراً زیادترند، تواناییها قهراً بیشتر است، نیروی انسانی قهراً راقیتر است؛ این چون طبیعی است اگر چنانچه جمعیّت زیاد باشد. جمعیّت کم، مقهور واقع میشود.
خود این جمعیّت زیاد به عنوان یک ارزش اجتماعی، ارزش سیاسی، یک ارزش
بینالمللی برای آنها توانسته موفّقیّتهایی را به وجود بیاورد. بنا بر این
نسل باید افزایش پیدا کند؛ اینکه من تکرار میکنم، تأکید میکنم، به خاطر این
است.
و البتّه امروز در کشور ما مردم گوش میکنند، حرفی ندارند؛ آن کسانی که این
حرف به آنها میرسد، حرفی ندارند و گوش میکنند منتها مسئولینی که بایستی
عملاً دنبال کنند و زمینهها را فراهم کنند، آن کار لازم را انجام نمیدهند.
البتّه مسئولین [رده] بالا میگویند قبول داریم امّا مسئولین میانی درست
عمل نمیکنند؛ به هر حال افزایش فرزند باید به صورت یک فرهنگ دربیاید. شما
ببینید، در بعضی از کشورهای غربی ــ مثلاً در آمریکا ــ خانوادهای پانزده
تا بچّه دارند، بیست تا بچّه دارند و از این قبیل، تشویق [هم] میشوند و
هیچ کس مذمّتشان نمیکند. امّا نوبت به کشور ما که میرسد، این طرف قضیّه
تشویق میشود، [یعنی] کمفرزندی و مانند اینها. بنابراین این هم یک نکته است
که انشاءاللّه باید مورد توجّه باشد.
متن کامل را در ادامه بخوانید
هدف ما رسیدن به جامعه اسلامی و در نهایت تمدن پیشرفته اسلامی است.
برای رسیدن به این هدف نیاز به یک حرکت عمومی منضبط، صحیح و عقلانی داریم.
به طور کلی برای ایجاد یک حرکت عمومی منضبط، صحیح و عقلانی به 4 عنصر نیاز داریم:
1. «شناخت واقعی از صحنه؛ این که جمهوری اسلامی و دوستان و دشمنان او در چه وضعیتی هستند»،
2. «جهت گیری مشخص؛ که هدف همان ایجاد جامعه و تمدّن پیشرفته اسلامی است.»،
3. «برخورداری از عامل یا عوامل امیدبخش؛ که همان ظرفیت های اثبات شده ملت ایران در شکل دهی و به سر انجام رساندن کارهای
بزرگ در طول انقلاب است. (این که ما توانستیم و باز هم میتوانیم)»
4. «اتخاذ راهکارهای عملی برای هدایت این حرکت عمومی؛ این عنصر به برنامه ریزی، هدایت، تمرکز، فعالیت لحظه به لحظه و پیگیری
نیز نیاز دارد تا کاروان عظیم جامعه و به ویژه جوانان را به پیش ببرد.».
حالا چگونه جوانان میتوانند به حلقه های مدیریتی راه پیدا کنند؟
برنامه ریزی و ارائه راهکار برای هدایت حرکت عظیم ملت بر عهده جریانها و
حلقه های میانی- از جمله تشکلهای دانشجویی- است که غالباً مجموعه های جوان،
خوشفکر و فعال هستند و می توانند نقش و شأن محور بودن حرکت عمومی جامعه را
برعهده بگیرند.
نمونه هایی از این گروه ها:
1. قرارگاه های فرهنگی مساجد
2. «تشکیل گروههای سیاسی» البته نه به معنای حزب بازی.
3. «تشکیل میزگردها و کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاهها»
4. «تشکیل گروههای نهضتی در داخل دانشگاهها» و «دعوت از دانشجویان کشورهای
محور مقاومت برای بحث درباره مسائل بین المللی و مسائل مهم جهان اسلام»
5. «تشکیل گروههای علمی و همکاری با مراکز و شرکتهای دانش بنیان»
6. «فعالیتهای اطلاعاتی مردمی»
7. «حضور در مسائل اجتماعی صنوف مختلف»
و ...
این فعالیتها به ورود نسل جوان متعهد به عرصه مدیریت کشور منجر خواهد شد و
طبعاً هنگامی که جوانان متعهد و حزب اللهی به معنای حقیقی کلمه، جزو مدیران
ارشد کشور شدند، حرکت عمومی شتاب و رونق بیشتری خواهد گرفت.
نکته: البته این فعالیت ها نباید به فعالیت های علمی جوانان ضربه بزند.
متن کامل بیانات رهبر در دیدار با دانشجویان در ماه مبارک رمضان سال 98
باسمه تعالی
علّت پیشرفت های ملّت بزرگ ایران، عمل به قرآن بوده است.
در مقابل علّت همۀ عقب ماندگی ها هم عمل نکردن به قرآن و اسلام بوده است.
(البته این نکته مفروض است که قرآن و عترت پیامبر صل الله علیه و آله همیشه با هم هستند.)
چند نمونه از دستورات قرآنی:
1. عدم اطمینان و تکیه به تمام ظالمان:
وَ لاٰ تَرْکَنُوا إِلَى اَلَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ اَلنّٰارُ وَ مٰا لَکُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مِنْ أَوْلِیٰاءَ ثُمَّ لاٰ تُنْصَرُونَ ﴿هود، 113﴾
و به کسانی که [به آیات خدا، پیامبر و مردم مؤمن] ستم کرده اند، تمایل و اطمینان نداشته باشید و تکیه مکنید که آتش [دوزخ] به شما خواهد رسید ودر آن حال شما را جز خدا هیچ سرپرستی نیست، سپس یاری نمی شوید.
2. رعایت حرام و حلال الهی تا جای ممکن
فَاتَّقُوا اَللّٰهَ مَا اِسْتَطَعْتُمْ وَ اِسْمَعُوا وَ أَطِیعُوا وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لِأَنْفُسِکُمْ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ ﴿التغابن، 16﴾
بنابراین به اندازه استطاعتی که دارید از خدا پروا کنید و [دعوت حق را] بشنوید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است؛ و کسانی که خود را از بخل و حرص بازدارند آنان رستگارند.
3. صبر کردن برای خدا
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِینَ ﴿البقرة، 155﴾
و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.
باسمه تعالی
تجربه نشان داده است که بازرسی های محدود دولتی برای کنترل بازار به هیچ وجه کافی نخواهد بود به ویژه در مواقعی که در بازار تنش وجود دارد.
به نظر میرسد برای حل این مشکل باید این بازرسی ها را مردمی کرد. به این صورت که سازوکاری بسیار آسان در نظر گرفته شود تا هر مشتری بتواند به طور قانونی از محلی که از آن خرید میکند بازرسی کند.
این سازوکار اولا باید ساده باشد، ثانیاً برای مشتری هیچ گونه تبعاتی نداشته باشد، ثالثاً مشوق هایی هم برای مشتری (مثل برخورداری از خرید نقدی از همان واحد فروش و ...) و هم برای کاسب های منصف (مثل معافیت درصدی از مالیات و معرفی به عنوان کاسب منصف و ...)، در نظر گرفته شود. رابعاً اعمال جریمه های سنگین برای کاسب های بی انصاف، به سرعت اعمال شود.
در این صورت کاسب های گران فروش با ورود هر مشتری به مغازه اش، همان احساس ورود یک بازرس دولتی را خواهد داشت و خود به خود جرأت به گرانفروشی نخواهند کرد.
مشکل عمدهای که بنده با آن برخورد کردهام، یک مشکل ذهنی نسبت به کالای خارجی است که متأسّفانه در یک قشر وسیعی در کشور وجود دارد که از مواریث نحس و نجسِ رژیمِ طاغوتِ گذشته است؛ چشم به محصولات خارجی بود و هر چیزی، خارجیاش بهتر بود؛ البتّه کارِ داخلیِ قابلِ ذکری هم آن روز نبود؛ این هنوز باقی مانده. این مشکل، مشکل فکری است؛ یک حرکت عمومیِ فکری به وجود بیاید برای تحوّل در این احساسها. مثلاً اگر چنانچه ما بتوانیم این فکر را که «جنس خارجی بهتر است» از ذهنها پاک بکنیم، آنوقت خود مردم بهطورطبیعی میروند دنبال کالای داخلی و برکات و خیرات این کار همه تحقّق پیدا خواهد کرد.
در خرید عید این مطلب را در نظر داشته باشیم.
امروز روزى نیست که استفاده چی ها راه بیفتند و بخواهند استفاده
کنند؛ روز حمایت است امروز. از برادرانشان باید حمایت کنند؛ نه اینکه یک جنسى را
که به ده تومان میخرند به صد تومان بفروشند. گرانفروشى امروز خیانت است به یک
مملکت اسلامى. این خیانت را نکنند اینها؛ یک قدرى با مردم ملایمت کنند. برادران
خودتان هستند. با این برادرهایى که خون دادهاند ... شما تاجرهاى محترم که نبودید
در این میدانها. من که میدانم شماها نبودید؛ آنهایى که بودند این کاسب جزء بود و
این حمال بود و این کارگر بود و این طلبه بود و آن- عرض میکنم- دانشگاهى بود؛ که
همه فقیرند. این طبقه بودند که این نهضت را پیش بردند و خون خودشان را و جوانان
خودشان را دادند و این نهضت را پیش بردند. حالا انصاف است که یک تاجر معتبرى که
داراى کارخانه کذاست، داراى کذا و کذاست، و آن بالاها نشسته و تماشا کرده و اینها
خون خودشان را دادهاند و پیش بردهاند، حالا همراهى نکند؟ اجحاف کند با این
طایفه؟ قیمت اجناس را همچو بالا ببرد که این ضعفا نتوانند بخرند؟ زندگیشان مختل
بشود؟ خوب، باید اینها با برادرهاى خودشان، با آنهایى که در این راه زحمت
کشیده اند، اهل وطنشان هست، اهل دینشان هست، با اینها باید همراهى کنند؛ گرانفروشى
نکنند. نگذارند یک وقتى ما روى تکلیفهاى الهى باهاشان عمل بکنیم. خودشان جلوگیرى
کنند از مسائل. یک روز اگر ما روى تکلیف الهى عمل بکنیم، کارشان زار است. نگذارند
اینطور بشود.
امام خمینی (صحیفه امام ج 7 ص 317)