🔹حسن روحانی گفتمان انتخاباتی خود را بر مذاکره گذاشت و رأی مردم را دشت کرد. رئیسجمهور خزانه خالی را نشان داد و استراتژی دولتش را بر مذاکره برای رفع تحریم گذاشت. رهبری مذاکره را بیفایده دانست. روحانی گیر سهپیچ داد و شاخ و شانه کشید. رهبری نصیحت کرد. روحانی فشار آورد و مجوز را گرفت. ظریف با کری قدم زد. روحانی کشور را در آمپاس نگه داشت. #ظریف به دیپلماسی بالکونی روی آورد. رهبری خطوط قرمز را ترسیم کرد. روحانی همهی مسئولیت مذاکره را پذیرفت. کمیسیون برجام مجلس وارد گود شد. ظریف خطوط قرمز را لایی کشید. لاریجانی مجلس را ٢٠ دقیقهای دور زد. زارعی گریه کرد. منتقدان در صدا و سیما سانسور شدند. ظریف با تام کاتن رفیق توئیتری شد. رهبری هشدار داد که خرشان از پل بگذرد، به ریش قشنگتان میخندند. روحانی گلواژه نثار کرد. وحدت عجیبی بین دولت و مجلس موگرینیپسند شکل گرفت. برجام متولد شد. مردم بیرون ریختند. فیروزآبادی تبریک گفت. رهبری به او تشر زد. ظریف در آسمانها سیر میکرد. سانتریفیوژها به سرعت جمع شدند. هستهای زیر ذرهبین نظارت پادگانی رفت. ١+۵ بشکن زد. اوباما تحریمها را با قدرت ادامه داد. اروپا سوت بلبلی زد. روحانی به روی مبارک نیاورد. رهبری هشدار داد. سوئیفت کار نکرد. سیف از «تقریبا هیچ» رونمایی کرد. ترامپ با لگد به برجام ورود کرد. رهبری ادامهی مسیر را خسارت محض دانست. دولت، برجام را تصمیم نظام معرفی کرد. رئیس شورای عالی امنیت ملی همچنان گلواژه تولید میکرد. ترامپ با خطخطی از برجام خارج شد. ظریف روی زمین برگشت. روحانی اسیر جوسازیها نشد. اروپا پوزخند زد. مجلس، ملنگ سلفی بود و خم به ابرو نیاورد. زنجیرهایها جا انداختند که برجام در هماهنگی کامل با رهبری امضا شده است. رهبری در مقابل این بهتان گفت خودتان چشم و عقل دارید و من چنین توافقی را نمیخواستم.
🔹حاج قاسم طومار داعش را در هم پیچید. ترامپ ایران را به مذاکره فراخواند و گوش به زنگ نشست. رهبری به شینزو آبه گفت که ترامپ لایق هیچ پیغام و پسغامی نیست. اروپا بازی اینستکس را شروع کرد. دولت مشغول بازی شد. رهبری نصیحت کرد که نگاهها به خارج نباشد. تحریمهای جدید آمد و روی قبلیها تلنبار شد. اروپا با آمریکا همراهی کرد. ایران تنها پایبند به توافق باقی ماند. روحانی همچنان از فتحالفتوح برجام میگفت. ناگهان میدان فدای دیپلماسی شد. حاج قاسم پر کشید. ترامپ پرچم آمریکا را توییت کرد. روحانی در تلهی تنش نیفتاد. ظریف دیپلماسی توئیتری را ادامه داد. در نطنز خرابکاری شد. دولت اسیر این صحنهآرایی خطرناک نشد و سکوت کرد. فخریزاده شهید شد. سکوت مرگبار ادامه یافت. مجلس دولت را موظف به خروج از پروتکل الحاقی کرد. روحانی رو ترش کرد. آژانس با صالحی به توافق رسید. ایران ضربالاجل داد. آمریکا خواستار مذاکره مستقیم شد. لیبرالها لهله زدند. رهبری قدغن کرد. گفتگوهای وین شروع شد. آمریکا در اتاق بغلی نشست. نطنز آتش گرفت. غنیسازی به ۶٠ درصد رسید. گفتگوها سرعت پیدا کرد. نوار ظریف لو داده شد. حاج قاسم دوباره شهید شد. بنسلمان با دمش گردو شکست. ظریف همه را حلال کرد! رهبری از #خطای_بزرگ ظریف ابراز تعجب و تاسف کرد. لیبرالها دوباره برجام را گردن رهبری انداختند.
🔻و این داستان ادامه دارد...
✍️#زهرا_محسنی_فر
یک نکته اینکه به تجربه در طول این سالهای متمادی ثابت شده که درگیریها و منازعات و مجادلات در صدر، برای افکار عمومی مردم زیانبخش است، مردم را ناراحت میکند. بله؛ مردم از شما و از دولت یا قوّهی قضائیّه توقّع دارند که حق را بیان کنید و حق را دنبال بکنید، امّا توقّع ندارند که با هم مجادله کنید و گریبان یکدیگر را بگیرید؛ این را مردم هیچ دوست نمیدارند و تشنّج در رئوس دستگاهها بخصوص، مردم را اذیّت میکند، ناراحت میکند، روی افکار عمومی تأثیر منفی میگذارد.
متن کامل بیانات را اینجا ببینید.
باید فردی را برای مجلس انتخاب کرد که مؤمن، انقلابی، شجاع، دارای روحیه جهادی، کارآمد و به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشد.
حضرت آیتالله خامنهای: فردی که از سخن گفتن بر ضد فلان قدرت
خارجی هراس دارد، لایق نمایندگی مردم با عزت، مقتدر و شجاع ایران نیست.
باید افرادی را انتخاب کرد که
بتوانند پرچم عدالت اعم از عدالت اقتصادی، حقوقی و سیاسی را در کشور
برافراشته نگه دارند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مردم باید افرادی با چنین ویژگی هایی را
بشناسند و به آنها رأی دهند اما اگر خودشان نمی توانند به شناخت برسند، از
راهنمایی و مشورت افراد بصیر و مورد اعتماد استفاده کنند بنابراین هیچ کسی
نباید بگوید چون افراد را نمی شناسم رأی نمی دهم. همه باید با اتکاء به
خداوند وارد میدان شوند و رأی دهند.
اقتصاد، فرهنگ، پیشرفت علمی و مسائلی از این قبیل بسیار مهم است اما اساس
همه این مسائل انتخابات است چرا که اگر انتخابی عمومی، قوی و درست انجام
شود، همه مشکلات بهتدریج حل خواهد شد.
رهبر انقلاب 1398/11/16
رهبر انقلاب درباره انتخابات 2 اسفند 98:
برخی که بهوسیله انتخابات به جایی رسیدهاند انتخابات را زیر سوال می برند.
چگونه است که انتخابات وقتی به نفع شماست صحیح و متقن است اما وقتی به نفع شما نیست انتخابات خراب است؟!!
🔻حمله به شورای نگهبان از غلط ترین کارهاست
🔹بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم: وقتی انتخابات از ابعاد مختلف دارای این همه اهمیت و تأثیرگذاری است، نباید با حاشیهسازی، سخنان گوناگون و حرفهای دلسرد کننده آن را از رونق انداخت.
🔹وقتی برخی رسانههای خائن خارجی، جمعیت عظیم میلیونی ملت را چند هزار نفره میخوانند اما تحرک چند صد نفر در خیابانها را به اسم ملت ایران جا میزنند، طبعاً مردم به این رسانهها اعتماد نمیکنند البته به شرطیکه از داخل به این رسانهها مایه تبلیغات سوء داده نشود.
🔹گویندگانی که تریبون دارند یا بهواسطه جایگاه خود میتوانند در رسانهها و فضای مجازی حرف بزنند، نباید جوری اظهار نظر کنند که دشمن با بزرگنمایی حرف آنها، برای دلسرد کردن مردم، خوراک گیرش بیاید.
🔹انتخابات در ایران جزء سالمترین انتخابات در جهان است. وقتی شما به دروغ میگویید این انتخابات مهندسی شده و یا اینکه انتخابات نیست انتصابات است، مردم دلسرد میشوند.
🔹برخی که بهوسیله انتخابات به جایی رسیدهاند انتخابات را زیر سؤال می برند. چگونه است که انتخابات وقتی به نفع شما است صحیح و متقن است اما وقتی به نفع شما نیست انتخابات خراب است.
🔹از دشمن نمیشود گلایه کرد اما فلان نویسنده، مرتبطین با فضای مجازی، نماینده مجلس و فلان مسئول مهم دولتی باید مراقب باشند و اینجور نشود که بگوییم مردم شرکت کنید اما در عین حال، به غلط، جوری حرف بزنیم که مردم از حضور در انتخابات دلسرد شوند.
🔹حمله به شورای نگهبان از غلط ترین کارهاست. شورای نگهبان مرکب از شش فقیه عادل و شش حقوقدان برجسته منتخب مجلس، در قانون اساسی شأنی دارد و مجموعه ای قابل اعتماد است چگونه انسان می تواند به راحتی این مجموعه را به غرض ورزی درباره برخی افراد متهم کند.
۱۳۹۸/۱۱/۱۶
باسمه تعالی
27 دی ماه سال 1398 مصلی تهران شاهد حماسه ای تاریخی بود. جمعیتی کم نظیر برای نماز جمعه ی امام خامنه ای به مصلی آمدند.
خلاصه ی فرمایشات مهم رهبر انقلاب:
خطبه اول:
1. توصیه به تقوا:
همهی برادران عزیز را و خودم را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوای
الهی. اگر نصرت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر توفیقات الهی را
میخواهیم، هدایت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر فرج و گشایش در مسائل
شخصی و اجتماعی را میخواهیم در تقوا است؛ همه باید کوشش کنیم که تقوای الهی
را معیار کار خودمان قرار بدهیم.
2. ایام الله (بحث اصلی)
یک آیهی پُر مغز و پُر مضمونی -مثل بقیّهی آیات قرآن- در سورهی ابراهیم هست. امروز بحث من پیرامون این آیه و آیات بعد از این آیه است. میفرماید که وَ لَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِآیاتِنا أَن أَخرِج قَومَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ وَ ذَکِّرهُم بِأَیّامِ اللَّهِ؛(۱)
اهمّیّت ایّامالله در اینجا معلوم میشود که موسیٰ پیامبر عظیمالشأن الهی مأمور است که ایّامالله را به یاد مردم بیاورد. بعد میفرماید: إِنَّ فی ذٰلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکورٍ.(۲) ایّامالله آیهاند، نشانهاند، دلیل راهند. برای چه کسانی؟ برای کسانی که این دو صفت را دارند: صبّارند و شکورند. صبّار یعنی کسی که سر تا پا استقامت و صبر است، یکسره اهل صبر و استقامت، شکور یعنی آن کسی که نعمت را میشناسد و شکرگزاری میکند.
بعد دنبالهی این ندای عمومی پروردگار است، صدای بلند خدا است: وَ إِذ تَأَذَّنَ رَبُّکُم، «تأذّن» یعنی با صدای بلند خدای متعال به همه اعلان میکند که لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم؛ اگر شکرگزاری کردید، ما آن نعمتی را که به شما دادیم این را روزبهروز افزایش خواهیم داد، زیاد میکنیم؛ وَ لَئِن کَفَرتُم إِنَّ عَذابی لَشَدید؛(۴) امّا اگر کفران نعمت کردید، وظایف شکر را به جا نیاوردید، آن وقت آنجا عذاب الهی است، مشکلات فراوانی است که برای شما پیش خواهد آمد. بعد در آیهی بعد هم نتیجهی کلّی از این مطالب را میفرماید که: وَ قالَ مُوسی إِن تَکفُرُوا أَنتُم وَ مَن فِی الأَرضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمید.(۵) این که ما میگوییم شکرگزار باشید، این که میگوییم مراقب نعمت خدا باشید، نعمت خدا را از یاد نبرید، این برای خود شما است وَالّا خدای متعال بینیاز است.
2-1: دو مصداق ایام الله در دو هفته ی گذشته
این دو هفتهای که بر ما گذشت، دو هفتهی پُرماجرا و استثنائی بود؛ ماجراهای تلخ، ماجراهای شیرین، حوادث درسآموز در این دو هفته برای ملّت ایران پیش آمد. یومالله یعنی چه؟ یعنی آن روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند؛ آن روزی که دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی جهان را شکل دادند، این یکی از ایّامالله است. آنچه اتّفاق افتاد، کار هیچ عاملی جز دست قدرت خدا نمیتوانست باشد. آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه آمریکایی را در هم کوبید، آن روز هم یکی از ایّامالله است.(۶) ما این دو روز را جزو ایّامالله در همین چند روز گذشته، در همین دو هفتهی گذشته، در مقابل چشم خودمان ما ملّت ایران مشاهده کردیم؛ اینها روزهای نقطهی عطف تاریخند، روزهای تاریخسازند.
بقیه در ادامه مطلب
به مناسبت دهمین سالروز سخنان تاریخی رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه سال 88، بیانات منتشر نشده حضرت آیتالله خامنهای از فتنه 88 از بخش خبری 20:30 پخش شد.
دریافت
مدت زمان: 11 دقیقه 35 ثانیه
جمله ای که ممکن است در قضاوت ها یادمان برود:
«من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسى و اسلام نمایى بعضى افراد ذکرى از آنان کرده و تمجیدى نموده ام، که بعد فهمیدم از دغلبازى آنان اغفال شده ام. آن تمجیدها در حالى بود که خود را به جمهورى اسلامى متعهد و وفادار مى نمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هرکس حال فعلى او است ..»
روح اللَّه الموسوى الخمینى
صحیفه نور ج21 ص 452
در نبرد حق و باطل همیشه حق پیروز است امّا مشروط به چند شرط؛ [اگر] اهل حق و کسانی که طرفدار حقّند، نیّت کنند، همّت کنند، صبر کنند، ایستادگی کنند، مبارزه کنند، بلاشک پیروز خواهند شد؛ هر جایی که این اتّفاق افتاده است -از دورانِ دور تاریخ- اینجور است. در مورد انبیا هم همینجور است.
{اگر این طور بود خداوند همراه انسان میشود و انسان را پیروز میکند}
خب، حالا ما میخواهیم این معیّت {همراهی الهی} را برای خودمان تأمین کنیم؛ راهش چیست؟
هم دولت اسلامی -یعنی مسئولین دولتی، قوهی مجریّه، قوهی قضائیّه، قوهی مقنّنه- هم علما، وظیفهشان این است که تربیت ایمانی کنند این ملّت را؛ تربیت تقوائی کنند این ملّت را؛ تربیت صبر، تربیت احسان بین مردم و بین مؤمنین؛ ما باید مردم را اینجوری تربیت کنیم.
{این تربیت نیاز به دو کار دارد یکی کار تبلیغی است و دیگری عمل ما مسئولین}:
ترک گناه، ترک دنیاپرستی، ترک اشرافیگری، کار سخت، کار کوشنده. وقتی ما با خدا باشیم، خدای متعال تأثیر میدهد به حرف ما، به اقدام ما.
سکولاریسم، بلایی است که گریبان برخی از مدیران مسلمان (!) ما را به سختی گرفته است.
سکولاریسم مثل سمّی پیکرۀ مدیریتی نظام جمهوری اسلامی را ضعیف کرده و اگر به آن رسیدگی نشود آن را نابود خواهد کرد.
پادزهر مدیریت سکولار، مدیریت متعهّد به اسلام و انقلاب است.
در مدیریت سکولار، هدف وسیله را توجیه میکند در نتیجه انواع حقّه ها و حیله ها وارد سیاست میشود، حتی میتواند باعث نابودی (مادّی یا معنوی) بخشی از جامعه بشود ولو اینکه سیاست ما عین دیانت ما باشد.
در مدیریت سکولار، جنس خارجی در فروشگاه زنجیره ای خود می آوری تا مردم به دیگر فروشگاه ها نروند و لو اقتصاد کشورت ضربه بخورد.
در مدیریت سکولار، خودت رو برتر از زیر دستانت میبینی و لو این که خداوند شما را برابر و برادر قرار داده باشد.
در مدیریت سکولار، به دلیل مال اندوزی بیش از حد، نمیتوانی فقرا را درک کنی و لو اینکه خداوند ساده زیستی را بر مسئولین مملکت اسلامی واجب کرده باشد.
در مدیریت سکولار، نگاهت به دست قدرتهای جهانی است و لو اینکه خداوند ایمان به خودش را برترین قدرت قرار داده باشد.
در مدیریت سکولار، نمیتوانی منتقدینت را تحمل کنی و هر از چند گاهی از کوره در میروی و به آنها توهینمیکنی ولو اینکه اخلاق اسلامی میگوید با مردم مدارا داشته باش.
در مدیریت سکولار، برای حفظ قدرت خودت راضی میشوی فردی که صلاحیت ندارد، فرماندار تو باشد در حالی که فرمانروایی مخصوص شایستگان است.
در مدیریت سکولار، برای به دست
آوردن قدرت، همه -حتی افرادی که واقعاً از خودت برتر هستند- را کنار میزنی، ولو اینکه اسلام این کار را حرام کرده باشد.
مشکل اصلی تبیین و تدوین نشدن علوم انسانی اسلامی – از جمله مدیریت- است که فرایندی بسیار طولانی دارد.
البته واضح است که اگر مدیری نخواهد به آنها عمل کند، علم اوّلین و آخرین را هم که داشته باشد، فایده ای ندارد.
اگر مشروعیت حاکم اسلامى منوط به آراى مردم نیست، انتخابات چرا؟
شایسته است ابتدا به چند نظریه اشاره کنیم که معتقدند آراى مردم باید در حکومت دینى نقش داشته باشد.
1. برخى میگویند: حکومت یا «لیبرالى» است و توسط آراى مردم مشروعیت پیدا مىکند، و یا «فاشیستى» است و در آن مردم هیچ دخالتى ندارند. در نظام اسلامى باید آراى مردم را معتبر بدانیم، تا انگ فاشیستى به نظام زده نشود.
2. معدودى از فقهاى معاصر شیعه به عنوان احتمال گفته اند: در زمان غیبت امام معصوم، مشروعیت حکومت منوط به آراى مردم است.
3. برخى معتقدند: چون از طرف خدا براى حکومت ـ در زمان غیبت ـ حکمى صادر نشده و امر و نهی اى به ما نرسیده است، یعنى امر حکومت در عصر غیبت مسکوت مانده است، پس این امر به مردم واگذار شده و آنان باید به حاکمیت شخص و یا اشخاصى نظر بدهند، یعنى نظر و رأى مردم نقش تعیین کننده در مشروعیت نظام دارد.
4. گروهى میگویند: چون توسط خدا به کسى حق حاکمیت اعطا نشده است، خود مردم باید تصمیم بگیرند زیرا مردم بر جان و مال خویش مسلط هستند (الناس مسلطون على اموالهم و انفسهم): مردم حاکمیت را ـ که حق آنان است ـ به شخصى واگذار مىکنند و یا او را وکیل خود مىگردانند. ـ تفاوت «توکیل» با «تفویض» این است که در اوّلى حق تجدید نظر داریم، ولى در تفویض نمىتوانیم از رأى خود برگردیم، ـ پس مشروعیت حاکمیت در هر دو صورت، به آراى مردم است.
نقد نظریه ها در ادامۀ مطلب:
خلاصه پیام
در پذیرش رأی مردم و شرکت دادن آن ها در تعیین مدیران کشور ( که چاره ای از آن نیست )، چه شیوه ای مطلوب است؟
مردم سالاری دینی یا دموکراسی غربی؟!
1. اگر مراد از دموکراسی آن باشد که هر قانونی را مردم وضع کردند، معتبر و لازم الإجرا است، چنین مفهومی قطعا با دین سازگار نیست زیرا از نظر دین، حق حاکمیت و تشریع مختص خداست: « إن الحُکمُ إلّا لِلهِ » (یوسف/67).
دموکراسی غربی به معنای بی نیازی از احکام دین و بسنده کردن به آرای جمعی است. این دقیقا سرپیچی از اطاعت پروردگارروی گرداندن از توحید و پذیرش شرک جدید دنیای معاصر است که باید با این بت پرستی جدید مبارزه شود.
2. اما اگر منظور از دموکراسی این باشد که مردم در چهارچوب احکام الهی و قوانین شرعی در سرنوشت خود مؤثر باشند، چنین تعبیری با دین مخالفت ندارد و در قانون اساسی این معنا به روشنی تأیید شده است.
میزان، رأی مردم است تا زمانی که از قوانین الهی خارج نشود.
طبق آیه شریفه « و ما کانَ لِمومنٍ و لا مومنةٍ إذا قضی اللهُ و رَسولُهُ أمراً أن یکونَ لهمُ الخِیَرَةُ من أمرِهم » ( احزاب / 36 ) مردم در نمی توانند در همه نظر بدهند و حلال و حرام خداوند و احکامی که از سوی خدا صادر شده است را با شور و گفت و گو تغییر دهند.
منبع: نشریه فرهنگی دانشجویی طرح ولایت، موسسه امام خمینی ره، ص 28
متن کامل پیام را در" ادامه مطلب" مشاهده کنید.