دریافت تصویر باکیفیت اصلی
حجم: 250 کیلوبایت
دریافت تصویر باکیفیت اصلی
حجم: 250 کیلوبایت
حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام وقتی به حکومت میرسند دعایی میکنند: «خدایا مرا مسلمان (در تسلیم خود) بمیران» یعنی قدرت و حکومت و سیاست، زمینه خروج از دین است، مگر اینکه خداوند لطف کند.
(یوسف در چاه دعایى داشت و در زندان دعاى دیگر داشت، ولى همین که به حکومت رسید دعاى او این بود: خدایا من مسلمان بمیرم.)
رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ « یوسف 101»
(یوسف گفت:) پروردگارا؛ تو مرا (بهرهاى) از حکومت دادى و از تعبیر خوابها به من آموختى. (اى) پدیدآورندهى آسمانها و زمین، تنها تو در دنیا وآخرت مولاى منى، مرا تسلیم خود بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما.
باسمه تعالی
از دیدگاه اسلام و قرآن کریم، این عالم یک عالم مقدماتی است که لذت هایش نیز گذراست. اگر در بسیاری از لذت های این عالم افراط شود، انسان را به سقوط می کشاند. از همین رو در دین توصیه شده که شما با استفاده از عقل، شهوات را کنترل کنید تا به آن کمال مطلوب برسید.
ویژگی لذائذ دنیوی، ملموس، عینی، نقد و دم دست بودن است. همه هم تقریبا با آن ها آشنا هستند و می خواهند به آن برسند؛ چون چیزی را ورای این عالم نمی بینند. امیرمومنان علیه السلام در نهج البلاغه، فرق بصیر و نابینا را در این می داند که دنیا، منتهای بصیرت نابیناست و ماوراء آن چیزی نمی بیند، اما بینا و بصیر کسی است که چشم خود را از دنیا عبور می دهد و خانه واقعی را که در پس این عالم است، می بیند. بصیر از این دنیا برای آخرت توشه می گیرد، اما نابینا از این دنیا توشه می گیرد برای همین دنیا.
قرآن به جاذبه های دنیایی اشاره می کند و می فرماید: « إنا جعلنا ما علی الأرض زینةً لها؛ ما آن چه روی زمین هست، زینت قرار دادیم ». ( کهف،7)
حالا اگر زمین را اشاره به مادیات بگیریم، تمام آن چه که روی زمین هست، برای انسان جاذبه دارد. جاذبه ها را هم این گونه بیان می کند: « زیّنَ لِلنّاس حبُّ الشّهواتِ من النّساءِ و البنینِ و القناطیرِ المقنطَرةِ من الذّهب و الفضةِ و الخیلِ المسوّمةِ و الأنعامِ و الحرثِ ذلک متاعُ الحیاةِ الدّنیا و اللهُ عندهُ حُسنُ المآبِ » ( آل عمران، 14).
شهوت جنسی، غریزه داشتن فرزند، تکثیر افراد، نفرات و جمع آوری طلا و نقره و پول.
این ها همه جاذبه های دنیایی است.
همه جاذبه های غرب هم همین هاست؛ یعنی غرب، شهوت جنسی را ترویج می کند. روز به روز هم سعی می کند یک رنگ و لعاب جدیدی به آن بدهد. اعتیاد هم ریشه اش لذت جویی است، یعنی مواد مخدری که در روان انسان، مدت کوتاهی لذت های کاذب و زودگذری را ایجاد می کند.
آن لذت طلبی آنی، که روحیه زندگی سکولاری وابسته به آن است، می گوید همین دو روز را خوش باشد. حالا شما می گویی من می خواهم بیشتر زندگی کنم، می گوید: کمتر زندگی کن ولی بیشتر لذت ببر.
با تبلیغات حیرت آور ماهواره ای، اینترنتی و شبکه های تلویزیونی و ... به ترویج این سبک زندگی غرب و سکولاری می پردازند.
قرآن، سرانجام این زندگی را خسران تلقی می کند: « إن الإنسان لفی خسر؛ به طور طبیعی، همه آدم ها دچار خسرانند ». یعنی اگر شهواتشان را پی گیری کنند، در خسرانند؛ « إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات؛ مگر آن هایی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند ». درست است که خدای متعال ما را در « احسن تقویم » آفریده است ولی انسانیت در معرض سقوط است. می فرماید: « ثم رددناه اسفل سافلین إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون ». یعنی انسان ها به دلیل تبعیت از شهوات و حیوانیت به مرحله اسفل السافلین می رسند، مگر آن هایی که دارای ایمان و عمل صالح باشند.
این، تفاوت بینش و جهان بینی اسلام با غرب است؛ جاذبه های غرب، جاذبه زینت دادن شهوات است و هنرشان بازنمایی شهوات جنسی است. این کار، مشتری پسند است و به طور طبیعی همه آن را دوست دارند. هرچه انسان در این گونه مسائل غور می کند و بیشتر فرو می رود، سیراب نمی شود.
برخی می پندارند که اگر انسان را در شهواتش آزاد بگذاریم، بلاخره ارضاء می شود و تمام می شود و به حالت نرمال و طبیعی برمی گردد. یعنی این ها را اگر آزاد بگذاریم، به یک تعادل و به سکون و آرامش می رسند، در حالی که پژوهش های روان شناسان نشان می دهد این طور نیست که هرکسی محرومیت داشت، لزوما دچار عقده روانی شود.
آن هایی که محرومیت را نشانه رهاشدگی و بی مهری دیگران و انزوای خودشان تلقی می کنند، ممکن است دچار عقده روانی شوند، ولی آن هایی که محرومیت را حتی یک فضیلت می بینند، در این ها هیچ عقده روانی به وجود نمی آید و آدم های سالمی هستند. از سوی دیگر، آدم هایی که به مسایل شهوانی دامن می زنند، دچار انواع استرس ها و مشکلات روانی و ... می شوند.
نشریه دانشجویی طرح ولایت، موسسه امام خمینی ره، ص 32
خلاصه پیام
شعار اسلام « پیروی از حق » هم در اعتقاد و هم در عمل { است }. و شعار تمدن غربی، « پیروی از اکثریت » است چه آن خواست، حق باشد و چه باطل.
اختلاف این دو شعار باعث اختلاف هدف جامعه ای است که با این دو شعار تشکیل می شود. هدف اجتماع اسلامی سعادت حقیقی انسان است، یعنی هم مشتهیات و خواسته های جسم او را به مقداری که از معرفت خدایش باز ندارد به او بدهد و هم جنبه معنویتش را اشباع کند.
معلوم است که چنین نظامی موافق طبع عموم مردم امروز نیست، فرورفتگی بشر در آرزوها، هوس ها و شهوات، هرگز نمی گذارد بشر چنین نظامی را بپذیرد. چنین نظامی آن گاه موافق طبع عموم مردم می شود که در تربیت اسلامی شدیدا مجاهدت شود.
اما هدف تمدن حاضر {غربی} کام گیری های مادی است و پرواضح است که لازمه دنبال کردن این هدف آن است که بشر تنها پیرو چیزی باشد که طبع او متمایل بدان باشد، چه این که عقل آن را موافق با حق بداند و چه نداند و تنها در مواردی از عقل پیروی کند که مخالف با غرض و هدفش نباشد ، لذا تمدن عصر حاضر قوانین خود را مطابق هوا و هوس اکثریت افراد وضع و اجرا می کند.[1]
پاورپوینت شهید ابراهیم هادی بر مبنای کتاب «سلام بر ابراهیم1» برای استفاده عموم مردم مخصوصاً مبلغین آماده شده است.
توضیحات و داستان هر صفحه به صورت کامنت در همان صفحه آمده است.
کپی و انتشار با ذکر صلوات.
لطفاً در صورت بروز هرگونه مشکل یا انتقاد، نظر بدهید.
دریافت پاورپوینت شهید ابراهیم هادی
حجم: 12.4 مگابایت
هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّی بند کفش را، حتّی کوچکترین اشیا را و حتّی قوت روزانه خود را. بگذارید این منِ دروغینِ عظمت یافته در سینه ما - که میگوییم «من» و خیال میکنیم مجمع نیروها ما هستیم - بشکند.
این «من» انسانها را بیچاره میکند.
سنت خدا این است که اگر رفتارتان صحیح بود، خدا از رفتار خوبتان قدردانی
میکند و نعمت را میافزاید، ولی اگر بنا بر نافرمانی گذاشتید و خدا را
فراموش کردید؛ اگر برای خودتان پناهی غیر از خدا انتخاب کردید، بدانید
خداوند ابتدا شما را به همو وامیگذارد، و سپس شما را به ذلت مبتلا
میسازد.(7 آیه اول سوره اسراء)
این سنت اختصاص به بنیاسرائیل ندارد، قانونهای خدا شامل مرور زمان نمیشود. حتی وقتی در نهایت سختی و کمبودهای ظاهری هستیم نباید ناامید شویم. آیا جا دارد با اینکه این نعمتها و فضل و کرم خدا را در مثل داستان طبس دیدهایم، باز به سراغ دشمنان خدا برویم و با آنها قرارداد مخفیانه امضا کنیم؟!
وَ لَوْ أَنَ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ:
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتى از آسمان و زمین برایشان مىگشودیم، ولى تکذیب کردند؛ پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.اعراف 96
البته این به این معنا نیست که برای هر کسی که گرفتاری و بلا پیش آید، به خاطر گناه اوست بلکه به خوبان نیز برای ترفیع درجه بلا و گرفتاری نازل میشود (هر که در این بزم مقرّب تر است جام بلا بیشترش میدهند)
قرآن کریم میفرمایند:
أَ لَمْ تَرَ إِلَى
اَلْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرٰائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسىٰ إِذْ قٰالُوا لِنَبِیٍّ
لَهُمُ اِبْعَثْ لَنٰا مَلِکاً نُقٰاتِلْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ ... ﴿البقرة، 246﴾
آیا
[با دیده عبرت] آن گروه از سران و اشراف بنی اسرائیل را پس از موسی ندیدی که به
پیامبرشان گفتند: برای ما زمامدار و فرمانروایی
برانگیز تا در راه خدا جنگ کنیم...
سوال اینجاست که چرا بنی اسرائیل از خود پیامبرشان نخواستند که پادشاه آنها باشد؟
برای جواب به این سوال باید وضع اجتماعی بنی اسرائیل را در آن زمان مورد بررسی قرار دهیم.
زندگی آنها به صورت قبیله ای بود و هر قبیله برای خود سران و اشرافی داشت که اینها هر چند وقت یک بار باخودشان درگیر میشدند و اموال یکدیگر را غارت میکردند.و هم گاهی با اقوام مجاورشان جنگهای شدیدی اتفاق میافتاد و اینها را تار و مار میکردند. تا اینکه در زمان سموئیل یکی از اقوام مجاور به بنیاسرائیل هجوم آوردند و اینها را بسیار اذیت کردند؛ بسیاری از آنها را کشتند، اموالشان را گرفتند و خانههایشان را ویران کردند. بنیاسرائیل دیگر سرگردان شدند و طایفهای از آنها که پیغمبرشان سموئیل بود به فکر افتادند که اگر وضع این طور پیش برود چیزی از آنها باقی نمیماند؛ این بود که نزد پیغمبرشان آمدند و چون جایگاه ایشان جایگاه حل اختلافات و مشکلات بود از ایشان خواستند که این مشکل اجتماعی آنها را حل کند. گفتند: ما هم کمتر از این اقوام و همسایههایمان نیستیم. ما هم باید سلطانی داشته باشیم تا کل بنیاسرائیل را وحدت ببخشد، حرف آخر را او بزند تا اختلافات کم شود و حکومت منسجمی داشته باشیم. جناب سموئیل نیز از خدا خواست و خداوند طالوت را برای سلطنت اینها تعیین کردند.
که با وفات حضرت سموئیل علی نبینا و آله و علیه السلام سلسلۀ پیامبرانِ قضاتِ بنی اسرائیل پایان میپذیرد و سلسلۀ پیامبرانِ ملوک بنی اسرائیل با پادشاهی حضرت داود علی نبینا و آله و علیه السلام شروع میشود.
داستان قرآنی طالوت و جالوت و تحلیل آن در ادامۀ مطلب
عوامل پیروزی در جنگ ها از منظر قرآن کریم:
عوامل مادی:
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبٰاطِ اَلْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اَللّٰهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لاٰ تَعْلَمُونَهُمُ اَللّٰهُ یَعْلَمُهُمْ وَ مٰا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لاٰ تُظْلَمُونَ ﴿الأنفال، 60﴾
و در برابر آنان آنچه در قدرت و توان دارید از نیرو و اسبان ورزیده [برای جنگ] آماده کنید تا به وسیله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان ودشمنانی غیر ایشان را که نمیشناسید، ولی خدا آنان را میشناسد را بترسانید. و هر چه در راه خدا هزینه کنید، پاداشش به طور کامل به شما داده می شود، و مورد ستم قرار نخواهید گرفت.
چند نمونه:
شهرهای موشکی که در جای جایِ ایران اسلامی وجود دارند، دشمن را میترساند.
برگزاری رزمایشها، مخصوصاً رزمایشهای موشکی.
و ..
نمونه ها در کشورهای دیگر:
کره شمالی متروهایش را 300 متر زیر زمین ساخته است در حالی که تجهیزات فردو تنها 90 متر زیر زمین است. در این متروها انبارهای آذوقه ای وجود دارد که میتواند نیاز مردم را تا مدّت ها تأمین کند. قابل توجه اینکه هیچ بمب اتمی نمیتواند به این عمق نفوذ کند.
در مسکو اتوبانی است که در هر طرف آن 7 لاین است یعنی کلا 14 لاین و وسط آن، تیر چراغ برق و جدول نیست فقط یک خط سفید است. چرا؟ برای اینکه در موقع جنگ از آن به عنوان باند هواپیماها استفاده کنند.
«عوامل معنوی در پستهای بعدی ان شاء الله»
طبق آیه 24 سورۀ مبارکۀ توبه موارد زیر میتوانند مانع از جهاد مسلمانان شوند:
1. پدران 2. فرزندان 3. برادران 4. همسران 5. فامیلها 6. اموالی که به دست آورده ایم 7. کاسبی و تجارتی که از کساد شدنش میترسیم 8. خانه هایی که به آنها دل بسته ایم.
قلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ (24 توبه)
ترجمه: بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان و اموالی که فراهم آورده اید و تجارتی که از بی رونقی و کسادی اش می ترسید و خانه هایی که به آنها دل خوش کرده اید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمیکند.(24 توبه)
این نکات از کتاب بهداشت تغذیه در روزه از دکتر محمّد مهدی اصفهانی گرفته شده است.
با رعایت این نکات به سلامت خود در ماه مبارک رمضان بیشتر برسیم.
برای مشاهدۀ این نکات به ادامۀ مطلب بروید