جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
+ این وبلاگ تلاش میکند بیانگر اصول و اندیشه های اسلام ناب و انقلاب اسلامی باشد.
+ لطفاً برای استفادۀ راحت تر از مطالب، از فهرست مطالب استفاده کنید.
+ در صورت تمایل میتوانید مطالب این وبلاگ را با ذکر یک صلوات، در فضای مجازی استفاده کنید.

ابزار حديث حق

تقویم شمسی

۵۷ مطلب با موضوع «مذهبی :: شبهات مذهبی» ثبت شده است

قرآن کریم میفرمایند:

أَ لَمْ تَرَ إِلَى اَلْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرٰائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسىٰ إِذْ قٰالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ اِبْعَثْ لَنٰا مَلِکاً نُقٰاتِلْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ ... ﴿البقرة، 246﴾
آیا [با دیده عبرت] آن گروه از سران و اشراف بنی اسرائیل را پس از موسی ندیدی که به پیامبرشان گفتند: برای ما زمامدار و فرمانروایی برانگیز تا در راه خدا جنگ کنیم...

سوال اینجاست که چرا بنی اسرائیل از خود پیامبرشان نخواستند که پادشاه آنها باشد؟

برای جواب به این سوال باید وضع اجتماعی بنی اسرائیل را در آن زمان مورد بررسی قرار دهیم.

زندگی آنها به صورت قبیله ای بود و هر قبیله برای خود سران و اشرافی داشت که اینها هر چند وقت یک بار باخودشان درگیر میشدند و اموال یکدیگر را غارت میکردند.و هم گاهی با اقوام مجاورشان جنگ‌های شدیدی اتفاق می‌افتاد و این‌ها را تار و مار می‌کردند. تا این‌که در زمان سموئیل یکی از اقوام مجاور به بنی‌اسرائیل هجوم آوردند و این‌ها را بسیار اذیت کردند؛ بسیاری از آن‌‌ها را کشتند، اموال‌شان را گرفتند و خانه‌هایشان را ویران کردند. بنی‌اسرائیل دیگر سرگردان شدند و طایفه‌ای از آن‌ها که پیغمبرشان سموئیل بود به فکر افتادند که اگر وضع این طور پیش برود چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند؛ این بود که نزد پیغمبرشان آمدند و چون جایگاه ایشان جایگاه حل اختلافات و مشکلات بود از ایشان خواستند که این مشکل اجتماعی‌ آن‌ها را حل کند. گفتند: ما هم کمتر از این اقوام و همسایه‌هایمان نیستیم. ما هم باید سلطانی داشته باشیم تا کل بنی‌اسرائیل را وحدت ببخشد، حرف آخر را او بزند تا اختلافات کم شود و حکومت منسجمی داشته باشیم. جناب سموئیل نیز از خدا خواست و خداوند طالوت را برای سلطنت این‌ها تعیین کردند.

که با وفات حضرت سموئیل علی نبینا و آله و علیه السلام سلسلۀ پیامبرانِ قضاتِ بنی اسرائیل پایان میپذیرد و سلسلۀ پیامبرانِ ملوک بنی اسرائیل با پادشاهی حضرت داود علی نبینا و آله و علیه السلام شروع میشود.

داستان قرآنی طالوت و جالوت و تحلیل آن در ادامۀ مطلب

  • سعید حجتی

بنی‌اسرائیل انحرافات و گناهان مختلفی مرتکب شدند گوساله‌پرست شدند؛ حتی آمدند از حضرت موسی تقاضای ساختن بت کردند؛ ولی خداوند به خاطر این‌ گناهان  آن‌ها را مسخ‌ نکرد. چرا این صید آن‌ها را به این عقوبت سنگین گرفتار کرد؟ با این‌که آن‌ها به صورت رسمی در روز شنبه صید نکردند؛ آب را به حوضچه‌ها باز کردند تا روز یکشنبه صید کنند. چرا این کاری که به ظاهر خلاف شرع بیّنی هم نبود، باعث مسخ آنان شد؟ تازه این مسخ فقط گریبان مرتکبان را نگرفت بلکه آن‌هایی که نهی از منکر نکردند نیز گرفتار شدند؟

تفصیل مطلب و پاسخ شبهه در ادامۀ مطلب

  • سعید حجتی

به طور خلاصه باید گفت که اجرای این سند، باعث ترویجِ سبکِ زندگی غربی (سکولاریسم) در جامعۀ اسلامی میشود.

طبق این سند، هر گونه آموزشِ دینی و الهی خلاف حقوق بشر است. یعنی اسلام زدایی از کشور توسط خود مسلمانان.

عجیب بودن این قرارداد سست‌بنیاد از نظر حقوقی و اسلامی، هنگامی بیشتر می‌شود که به محتوای آن توجه شود؛ محتوایی که مضمون پروتکل‌های صهیونیسم و فتاوی و اهداف تلمود یهود است که اصرار به فساد کشیدن جامعه بشری و ویران‌سازی بنیان خانواده را دارد.

برای خواندن نقد این سند به ادامۀ مطلب بروید

  • سعید حجتی


گاهی میشنویم بعضی میگویند یا درگذشته گفته اند که وقتی ما آمدیم مسئولیّت پیدا کردیم، توانستیم سایه جنگ را از سر کشور رفع کنیم، امّا این حرف ها درست نیست و واقعیّت آن است که در تمامی سال های متمادی حضور ملت در صحنه، باعث رفع سایۀ جنگ و تعرض از سر ایران شده است.1396/2/10
  • سعید حجتی

سایت khamenie.ir در پی فتوای مقام معظّم رهبری دربارۀ ریشه های این فتوا مینویسد:

برای مشاهده این مطلب اینجا کلیک کنید یا به ادامۀ مطلب بروید:

  • سعید حجتی


براى ورود به هر بحث، در ابتدا باید کلمات آن بخوبى روشن شود تا دچار اشتباه نشویم.پس ابتدا باید مقصود خود را از دموکراسى مشخص کنیم و به تعریف مشترکى از آن دست یابیم، سپس آن را با دین بسنجیم، تا به نتیجه درستى برسیم.


اگر مراد از دموکراسى آن باشد که هر قانونى را مردم وضع کردند، معتبر و لازم الاجراست و باید محترم شناخته شود، چنین مفهومى قطعاً با دین سازگار نیست. زیرا از نظر دین حق حاکمیت و تشریع مختص به خداست; «إِنِ الْحُکْمُ اِلاّ لِلّهِ».([1]) فقط خداست که همه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را مى شناسد و حق قانونگذارى و تصمیم گیرى براى انسان را دارد و انسانها باید در مقابل امر و نهى الهى و قوانین دینى، فقط پیرو و فرمانبردار بىچون و چرا باشند. زیرا عبودیت خداوند، عالیترین درجه کمال است و اطاعت از فرامین الهى سعادت آدمى را تأمین مى نماید. بنابراین دموکراسى و مردم سالارى اگر به معناى ارزش رأى مردم در مقابل حکم خداوند باشد، هیچ اعتبارى ندارد، زیرا آنچه باید در مقابل آن خاضع و مطیع باشیم، فرمان خداست نه رأى مردم.

بنابراین، اگر مردم کشورى در وضعیتى خاص بر امر نامشروعى توافق نمایند و رأى دهند ـ چنان که در برخى از کشورهاى غربى این گونه است ـ در چنین موقعیتى قطعاً فرمان دین مقدّم است، زیرا حکم خدا بر تشخیص مردم رجحان دارد. اگر رأى مردم را بر حکم خدا ترجیح دهیم، عملاً خدا را نپرستیده ایم و تابع فرمان او نبوده ایم و ربوبیّت تشریعى خداوند را زیر پا گذاشته ایم، که این عمل با توحید منافات دارد.

دموکراسى غربى به معناى بى نیازى از احکام دین و بسنده کردن به آراى جمعى است، و این دقیقاً سرپیچى ازاطاعت پروردگار به شمار مى آید. اهمیّت دادن به رأى مردم در مقابل حکم الهى، روگرداندن از توحید و پذیرش شرک جدید دنیاى معاصر است، که باید با این بت پرستى جدید مبارزه شود.


معنای مورد قبول از دموکراسی                                 

اگر منظور از دموکراسى این باشد که مردم در چارچوب احکام الهى و قوانین شرعى در سرنوشت خود مؤثر باشند، چنین تعبیرى با دین مخالفت ندارد. در قانون اساسى این معنا ـ بروشنى ـ تأیید شده و مقصود امام امت که فرمودند: میزان رأى مردم است، بدون تردید همین بوده است; نه آنکه هر چه مردم خواستند ـ حتّى اگر مخالفت حکم خدا باشد ـ ارزش و اعتبار دارد. میزان، رأى مردم است تا زمانى که از قوانین الهى خارج نشود و با مبانى شرع مخالفتى نداشته باشد; در غیر این صورت، رأى مردم ارزشى ندارد.

آیه شریفه «وَاَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ»([2]) به این معنا نیست که مردم در همه چیز مىتوانند نظر بدهند و حلال و حرام خدا را با شور و گفتگو تغییر دهند; بلکه طبق آیه شریفه «وَما کانَ لِمُؤْمِن وَلامُؤْمِنَة اِذا قَضى اللّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً اَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ اَمْرِهِمْ»([3]) در احکامى که از سوى خدا و پیغمبر صادر شده است، مؤمنان هیچ اختیارى در دخل و تصرف ندارند.

 

[1]ـ یوسف; 67: حاکمیت فقط از آن خداست.

[2]ـ شورى: 38; مؤمنان کارشان را با مشورت یکدیگر انجام مىدهند.

[3]ـ احزاب: 36; هیچ مرد وزن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند، با آن مخالفت نماید.

 

  • سعید حجتی

نقل است روزی امام جواد علیه السلام کنار ساحل رود دجله ایستاده بود که شخصی به او گفت:« شیعیان تو ادعا می‌کنند که تو وزن آب‌های دجله را می‌دانی.» امام جواد علیه السلام فرمود:« آیا خداوند متعال قدرت دارد این دانش را به پشه‌ای بدهد؟» شخص پاسخ داد:« بله؛ چنین قدرتی دارد.» امام جواد علیه السلام فرمود:« مقام من نزد خداوند از پشه و بیشتر مخلوقات دیگرش بیشتر است.»

میلاد امام جواد علیه السلام مبارک باد
  • سعید حجتی

به راستى، خداوند وصف نشود جز به آنچه خودش خود را وصف نموده است. کجا مى‏تواند وصف ‏پذیر باشد در حالى که حواسّ از درکش عاجز است و خردها به او نرسند و تصوّرات به کُنه او پى نبرند و او در دیدگان نگنجد، آن خدایى که با تمام نزدیکیش دور است و با تمام دوریش نزدیک؛ چگونگى را پدید آورد ولى «چگونه» در مورد او به کار نرود و کجایى را آفرید ولى «کجا» در باره او استفاده نشود. او از چگونگى و کجایى برکنار است، یگانه است و یکتا، جلالت او پرجلال و نامهایش مقدّس باد!
حدیثی از امام هادی علیه السلام
تحف العقول / ترجمه حسن زاده، ص: 879

شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد

  • سعید حجتی
نظر قرآن دربارۀ روابط دیپلماتیک با کشورهای دیگر چیست؟



این دو آیه تکلیف دستگاه دیپلماسی یک کشور اسلامی را روشن میکند:

 

لاَ یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ﴿8﴾

خدا شما را از کسانى که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده ‏اند، باز نمى‏ دارد که با آنان نیکى کنید و با ایشان عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مى‏ دارد. (8)

 

إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ وَ ظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿9 ممتحنه﴾

 

فقط خدا شما را از دوستى با کسانى باز میدارد که در [کار] دین با شما جنگ کرده و شما را از خانه‏ هایتان بیرون رانده و در بیرون‏ راندنتان با یکدیگر همپشتى کرده‏ اند (به یکدیگر کمک کرده اند). و هر کس آنان را به دوستى گیرد، آنان همان ستمگرانند.(9 ممتحنه)

 

  • سعید حجتی
با نزدیک شدن به انتخابات کم کم با موج عظیمی از تبلیغات توسط کاندیداها و طرفداران آنها رو برو خواهیم شد.



در این میان برخی از کاندیداها و طرفداران آنها خواسته یا ناخواسته دچار مغالطاتی میشوند.

برای در امان ماندن از آن مغالطات باید آنها را بشناسیم.

یکی از این مغالطات رایج، مغالطه ی پهلوان پنبه است:

در این مغالطه شخص بجای اینکه یه تقریر قوی از یه ایده رو انتخاب و نقد کنه ضعیفترین تقریرهای یه ایده رو انتخاب می کنه و بجای جنگ با پهلوان اصلی به جنگ با پهلوان پنبه ی ساختگی میره و بعد هم اونو با افتخار شکست می ده!

در واقع، ممکن است هیچ کسی قائل به آن ایدۀ ساختگی نباشد ولی شخص مغالطه گر آن ایده را به چالش میکشد تا دلیلی باشد برای ایدۀ غلط خودش.

مثلاً:

شخصی میگوید که عدّه ای در کشور هستند که دوست دارند همیشه از کالای کهنه استفاده کنند. ولی ما میگوییم وقتی نیاز هست باید نو بخریم.

درحالی که آنهایی که میگویند کالای نو نخریم میگویند خودمان میتوانیم آنها را بسازیم چرا بخریم؟ و یا اینکه میگویند که شاید نیاز به خرید کالاهای دیگر ضروری باشد.

  • سعید حجتی

کلیه اسناد طرح شده در این کتاب بر اساس متون و منابع دسته اول اهل سنّت و مورد قبول وهّابیت ارائه گردیده و 5 سند آن بر اساس مبانی رجالی اهل سنّت و مورد قبول وهّابیت نقد و بررسی قرار گرفته و صحیح بودن آنها ثابت گردیده.
 


در فصل نخست: 27 سند ناچار به قبول وهّابیت در شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آمده است. درفصل دوّم: پاسخ 20 شبهه وهّابیت در موضوع شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و در فصل سوّم: روز شمار شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر اساس تاریخ و استنادات میباشد.
 
همچنین در 4 سند، اشکالات سندی یکی از چهره های شاخص وهّابیت «عبد الرحمن دمشقیة» نقد و بررسی گردیده و برخی اشکالاتی که به ذهن وی خطور نکرده نیز پیشاپیش پاسخ داده شده.
 
این کتاب، پنجمین شماره از سلسله مباحث اعتقادی، در موضوع امامت و ولایت و پاسخ به شبهات وهّابیت از «سید مجتبی عصیری» است.
 
از ویژگیهای منحصر به فرد این کتاب اعراب گذاری کامل متون عربی به همراه ترجمه ای روان می باشد.

  • سعید حجتی

                        آیا قرآن براساس آیه 62 سوره بقره پلورالیسم (تکثرگرایى دینى) را مى‏ پذیرد؟


 

پاسخ: msilarulP، ریشه آن لاتینى است و به معناى نظریه‏ هایى است که به لزوم کثرت عناصر و عوامل در

جامعه ومشروعیت منافع آنها باور دارند. براى روشن شدن پاسخ پرسش فوق لازم است که تفسیر آیه فوق را

بررسى کنیم تا معنا و مقصود آیه فوق و آیات مشابه روشن شود که قرآن پلورالیسم را نمى ‏پذیرد.


پاسخ کامل در ادامۀ مطلب

  • سعید حجتی
آیا قرآن کریم سکولاریسم (جدایى دین از امور اجتماعی دنیا) را میپذیرد؟



با بررسی آیات قرآن کریم، به خوبی روشن میشود که سکولاریسم در قرآن هیچ جایگاهی ندارد
پاسخ تفصیلی در ادامۀ مطلب
  • سعید حجتی

مراد از دور ساختن پلیدی یکی از این دو نوع میتوان باشد:

1.  گرفتار پلیدی نشدن 2. پاک کردن پلیدی موجود

اگر «گرفتار پلیدی نشدن» منظور باشد، تمام همسران پیامبر صل الله علیه و آله از حکم آیه خارج هستند زیرا اگر همه نباشند، دست کم بیشتر آنها قبل از اسلام در پلیدی (شرک) بوده اند و بعضی از آنها بعد از اسلام هم دچار لغزش هایی شده اند.

و اگر فرض دوم باشد چاره ای نداریم جز اینکه بگوییم: پیامبر صل الله علیه و آله از حکم این آیه خارج است؛ زیرا به نظر همۀ امّت اسلام، هیچ گونه پلیدی چه پیش از بعثت و چه پس از آن در حضرت نبوده است تا بخواهد آن پلیدی رفع شود. در حالیکه رسول خدا صل الله علیه و آیه به نظر همۀ مسلمانان و به طور قطع در حکم آن داخل هستند

=>

بنابر این نمیتوان گفت که رسول خدا صل الله علیه و آله از حکم آن بیرون است . پس اصلاً همسران پیامبر صل الله علیه و آله جزء آیه نیستند.

(از کتاب اهل بیت در آیه تطهیر علامه سید جعفر مرتضی عاملی به نقل از جوامع الجامع ص 372)

متن کامل مقاله در ادامۀ مطلب

  • سعید حجتی

باسمه تعالی

در کتب اهل سنّت (و مسلماً در کتب شیعیان) روایات بسیاری وجود دارد که پیامبر اسلام صل الله علیه و آله مصادیق اهل البیت را به وضوح مشخّص کرده اند و آنان را مختص به پنج تن آل عبا علیهم السلام دانسته اند و در برخی دیگر به صراحت وجود همسرانشان را از مصادیق «اهل البیت» نفی کرده اند.


به عنوان مثال طبری در تفسیرش در ذیل یکی از اقوال بعضی از این روایات را آورده است:

حدثنی محمد بن المثنى، قال: ثنا بکر بن یحیى بن زبان العنزی، قال: ثنا مندل، عن الأعمش، عن عطیة، عن أبی سعید الخدری، قال: قال رسول الله صلى الله علیه و سلم‏:" نزلت هذه الآیة فی خمسة: فی، و فی علی، و حسن، و حسین رضی الله عنه، و فاطمة رضی الله عنها" إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.

{ترجمه: این آیه درباه ی پنج نفر نازل شده است: درباره ی علی، و حسن و حسین رضی الله عنه و فاطمه رضی الله عنها "خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد"}

+

حدثنا ابن وکیع، قال: ثنا محمد بن بکر، عن حماد بن سلمة، عن علی بن زید، عن أنس أن النبی صلى الله علیه و سلم‏ کان یمر ببیت فاطمة ستة أشهر، کلما خرج إلى الصلاة فیقول:" الصلاة أهل‏ البیت" إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً

{ترجمه: از انس بن مالک: پیامبر به مدّت شش ماه، هرگاه میخواستند برای نماز از منزل خارج میشدند، وقتی به منزل فاطمه میرسیدند میفرمودند:"نماز ای اهل البیت!" "خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد"}


+

حدثنا أبو کریب، قال: ثنا حسن بن عطیة، قال: ثنا فضیل بن مرزوق، عن عطیة، عن أبی سعید عن أم سلمة زوج النبی صلى الله علیه و سلم أن هذه الآیة نزلت فی بیتها إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً قالت: و أنا جالسة على باب البیت، فقلت: أنا یا رسول الله أ لست من أهل البیت؟ قال:" إنک إلى خیر، أنت من أزواج النبی صلى الله علیه و سلم" قالت: و فی البیت رسول الله صلى الله علیه و سلم و علی و فاطمة و الحسن و الحسین رضی الله عنهم.

{ترجمه: از أمّ سلمه همسر رسول الله صل الله علیه و سلّم درباره ی این آیه که در خانه ی او نازل شده است إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً  نقل شده است: من دَمِ درب خانه نشسته بودم و گفتم: من یا رسول الله آیا از اهل بیت نیستم؟ ایشان فرمودند: تو خوب هستی، تو از همسران پیامبر هستی. در حالی که در خانه فقط رسول الله صل الله علیه و سلم و علی و فاطمه و الحسن و الحسین رضی الله عنهم بودند.}

جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏22، ص: 6 و 7


منابع دیگر:
المصنف،ج7ص572 ؛ مسند الامام احمد بن حنبل،ج6 ص292؛ کتاب الاوائل ص 287؛ سنن الترمذی ج 5 ص30 ح3258، ص 328 ح 3875، نسائی، السنن الکبری، ج5 ص 108 ح 8399 ؛ تفسیر الطبری، جامع البیان ج10 ص 296؛ مشکل الآثار  ج1 ص 332؛ ابن ابی حاتم رازی، تفسیر القرآن العظیم ج 9 ص 3132؛ المعجم الکبیر ج3 ص 52 ح2662، ص 54 ح2666، ص 56 ح 2673، ج9 ص 26،ج23 ص249،286،333،357؛ المعجم الأوسط ج3 ص380؛ المعجم الصّغیر ج1 ص 135؛ المستدرک علی الصحیحین ج3 ص146؛ الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی) ج8 ص 4342؛ السنن الکبری، بیهقی ج2 ص150؛ الاستیعاب ،ج3 ص1100؛ اسباب نزول القرآن ،ص368،369 ح 696 و 697 تاریخ مدینة دمشق ج13 ص 205 و 206 ج14 ص  137و138 و 143و 144و 145و 146و 147، ج42 ص 112؛ اسد الغابة ج 5 ص 521 و 589؛ فرائد السمطین، ج1 ص 312-318 ؛التسهیل ج2 ص 137؛ سیر اعلام انبلاء ج10 ص 347؛ تاریخ الاسلام ،ج3 ص46؛ نظم درر السمطین ص 238؛ الوافی بالوفیات ج21 ص 179؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج3 ص 493و 494؛ مجمع الزوائد، ج 9 ص 67؛ الإصابة ج8 ص 265، الدّرر المنثور، ج6 ص 604.

نکته: احادیثی که در آن همسران پیامبر صل الله علیه و آله را هم جزء اهل بیت شمرده میشوند، یا سند ضعیفی دارند و یا به خاطر تعارض با احادیث بسیار زیادی که همسران پیامبر صل الله علیه و آله را به صراحت از مصادیق «اهل بیت» خارج میکنند، کنار گذاشته میشوند

  • سعید حجتی


 


 شبهه:

با توجه به سیاق آیۀ تطهیر،همسران پیامبر صل الله علیه و آله هم جزء معنای «اهل البیت» هستند.

جواب:
 این جا نمیتوان از قرینۀ سیاق آیه استفاده کرد.
چون یکی از شروط استفاده از قرینۀ سیاق، نازل شدن تمام قسمت های آیه در زمان واحد است
که در این آیه به دلیل روایات و مسلّمات تاریخی، وجود ندارد.

 

متن آیه:

یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ

فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً ﴿32﴾

وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى

وَ أَقِمْنَ الصَّلاَةَ وَ آتِینَ الزَّکَاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ

إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً ﴿33 احزاب﴾

ترجمه آیه:

اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از آنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛

پس به گونه‌اى هوس‌انگیز سخن نگویید

که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید! (32)

و در خانه‌هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین(در میان مردم) ظاهر نشوید،

و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید؛

خداوند فقط مى‌خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

( احزاب 33)

  • سعید حجتی

باسمه تعالی

متن شبهه: در یک جایی از نهج البلاغه آمده است: حق را بشناس تا با آن بتوانی اهل حق را بشناسی (اعرف الحق تعرف اهله) و در جای دیگر آمده است: شما نمیتوانید حق را بشناسید مگر آن که قبلاً اهل حق را شناخته باشید.(خطبه147)

آیا این دو مطلب با هم تناقض ندارند؟!!

جواب: ممکن است در ظاهر تناقضی وجود داشته باشد ولی با کمی تأمّل مشکل  این طور حل میشود که این دو جمله برای دو مرحله ی متفاوت از شناخت حق میباشند ...

جواب کامل در ادامه ی مطلب

  • سعید حجتی

هدایت به بالای صفحه