معنای جنبش دانشجویی در کلام استاد حسن رحیم پور ازغدی

باسمه تعالی

سخنان اقای رحیم پور ازغدی

 

معنای جنبش دانشجویی چیست؟ 16 آذر زمان انجام کدام وظیفه است؟

ما بالاتر از قانون اساسی منشور حقوق بشر و حقوق شهروندی و حقوق مدنی نداریم؛ کل این حقوق در مترقی ترین وجهش در قانون اساسی آمده است. در 16آذر که به عنوان جنبش دانشجویی مطرح شد، بزرگ ترین مطالبه دانشجو باید این ها باشد. بگوید ما می خواهیم همین قانون اساسی اجرا شود.

بندهایی راجع به قوه قضاییه هست؛ دانشجوی ما، جنبش دانشجویی باید از قوه قضاییه مدام این ها را مطالبه کند؛ بروید بخوانید بندهای مربوط به قوه قضاییه را در قانون اساسی و مطالبه کنید از آن ها.

بندهای مربوط به مجلس را بخوانید و یقه ی مجلس و نمایندگان مجلس را باید بگیرید.

امر به معروف و نهی از منکر یعنی این؛ جنبش دانشجویی یعنی این.

وظایف دولت { در قانون اساسی } که جوان ها باید مطالبه کنند.

 

اصل سوم قانون اساسی:

 دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است ( برای نیل به‌اهداف مذکور در اصل دوم‌ قانون اساسی )، همه امکانات خود را برای امور زیر به‌کار برد:

1 ـ ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان وتقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی‌.

این وظیفه ی بعضی وزرات ها مثل وزارت ارشاد، وزارت های فرهنگی، وزارت علوم است.

در برابر فضیلت و رذیلت اخلاقی و فساد و تباهی در جامعه حق ندارند بگویند ما بی طرفیم. مسئولید باید در دنیا و آخرت پاسخگو باشید.

هرجا فساد فرهنگی و اخلاقی است باید پاسخگو باشید.

2 ـ بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه‌ها با استفاده‌ صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر.

دولت باید مراقب باشد، آزادی بیان در چهارچوب قانون، اخلاق، منطق { مهیا شود }.

این هم وظیفه ی وزارت ارشاد است.

3 ـ آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه‌، در تمام‌سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی‌.

طبق { این بند } قانون اساسی دولت باید آموزش و پرورش و وزرش رایگان برای همه سطوح، برای مردم فراهم کند. این ها منشور حقوق ملت است.

4 ـ تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‌های علمی‌،فنی‌، فرهنگی و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق ‌محققان‌.

یعنی تولید علم، جنبش نرم افزاری.

خب قانون اساسی صریح می گوید « تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‌های علمی‌،فنی‌، فرهنگی و اسلامی »؛ یعنی تولید علم حوزه و دانشگاه؛ یعنی دولت وظیفه دارد با تمام قدرت حمایت کند از خط تولید علم و جنبش نرم افزاری در علوم انسانی، علوم حوزوی و تکنولوژی؛ این وظیفه ی آن هاست.

کشور را از وابستگی نجات دهند. باید محققان را تشویق کنند که حرف جدید بزنید و خط قرمز های علمی جهان را بشکنید.

 

5 ـ طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب‌.

هر نوع سخنی یا تعهدی که باعث شود اجانب نفوذ کنند در کشور و مسلط شوند در یک جایی از گردنه های جامعه، این خلاف قانون اساسی است؛ می گوید وظیفه ی دولت است که در قرارداد های سیاسی فرهنگی اقتصادی، باید به طور کامل استعمار طرد شود و هرجا دشمن، غرب، استکبار و دیگران نفوذ کرده اند در کشور، باید سریع نفوذ آن ها را بزنند عقب.

6 ـ محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی‌.

 

متاسفانه هر دولتی سرکار می آید، یک کم راجع به منافع ملت فکر می کند و یک کم هم راجع به منافع خودش و حزب خودش. همه دولت های ما متاسفانه کم و بیش این حالت را داشته اند؛ این خلاف قانون اساسی است.

7 ـ تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون‌.

باید نقدپذیر باشند. اصلا قانون اساسی صریح می گوید: دولت ها در جمهوری اسلامی باید صددرصد نقد پذیر باشند. هیچ منتقدی را نباید خفه کنند، تهدید کنند، توهین کنند. آزادی نقد؛ این را قانون اساسی صریح می گوید.

8 ـ مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی‌، اقتصادی‌،اجتماعی و فرهنگی خویش‌.

نه این که { فقط } یک باند خاص، جریان خاص، حزب خاص { در این امور فعال باشند }.

9 ـ رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه‌، در تمام‌ زمینه‌های مادی و معنوی‌.

باز هم یعنی باند بازی، رفیق بازی، خانواده بازی و این حرف ها { نباشد }.

10 ـ ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضرور.

این مورد خیلی جالب است. اگر تمام دولت های جمهوری اسلامی در این 30 سال قدرت شان را روی هم می گذاشتند و این کار را می کردند، بزرگ ترین خدمت به جامعه بود.

این مورد یعنی بروکراسی غلط؛ بروکراسی که حق و ناحق می کند؛ بروکراسی ای که زمینه ی رشوه ایجاد می کند؛ بروکراسی ای که مضر است.

قانون اساسی صریح گفته است؛ وظیفه ی دولت هاست که بروکراسی اش را اصلاح کند؛ ما در این 30 سال چقدر بورکراسی رو اصلاح کردیم؟؟

11 ـ تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی ‌برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.

نه این که فرهنگ جهاد و شهادت را مسخره کنید؛ باید کمک کنید به فرهنگ جهاد و شهادت در جامعه؛ چون دشمن از این ها می ترسد؛

آقا! دشمن از موشک های ما هم نمی ترسد اگر روح جهادی نباشد؛ ولی اگر روح جهادی باشد و موشک نباشد می ترسد. چون مجاهد از موشک مهم تر است.

12 ـ پی‌ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برطبق ضوابط اسلامی‌ جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه‌.

خب این ها را باید از دولت ها مطالبه کنیم؛ از همه دولت ها.

دولت ها باید اقتصاد عادلانه، ضوابط اسلامی، اندیشیدن به مستضعفین و محرومین { را در دستور کار قرار دهند }.

قانون اساسی می گوید: مراقب باشید صاحبان قدرت و دولت ها با سرمایه دارها ائتلاف نکنند؛ مافیای سرمایه داری تشکیل نشود در دولت ها و پشت صحنه دولت ها.

« برطرف کردن هر نوع محرومیت »؛ طبق قانون اساسی دولت موظف است اجازه ندهد هیچ جا در کشور محرومیت غذایی، محرومیت از مسکن، محرومیت از کار، محرومیت از بهداشت، محرومیت از بیمه باشد.

این ها وظایف دولت در قانون اساسی است؛ این ها را باید مطالبه کنیم.

 

13 ـ تامین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امورنظامی و مانند اینها.

قانون اساسی می گوید: دولت باید کشور را در همه جهات خود کفا بکند؛ نه منزوی، اما مستقل. که ما در هیچ کدام از این عرصه ها، نه علوم و فنون، نه صنعت، نه کشاورزی، نه امور نظامی، آسیب پذیر نباشیم که با تحریم بتوانند بیخ خٍر ما را بگیرند!

این انزوا و جهان ستیزی نیست؛ در برخی ذهن ها هست که کشورهای بزرگ و جهان آزاد.

این ها چهار پنج کشور اند که خود را جامعه جهانی و جهان آزاد می نامند. کدام جهان آزاد؟

120 کشور غیر متعهد هسته ای ما را به رسمیت شناخته اند؛ این ها جهان آزاد نیستند؟ این چهار پنج کشور جامعه جهانی اند؟

جالب است که این ها خودشان جامعه جهانی اند، خودشان شورای امنیتند، فقط خود این ها هم بمب اتم دارند. تمام جنگ های صد سال اخیر هم زیر سر این پنج کشور است.

وقتی می گویند جهان « خر توخره » این گونه است!! قوانین احمقانه و وحشیانه { می گذارند }.

همه آن ها بمب اتم، هزارهزار دارند، مصرف هم کرده اند تهدید هم می کنند. از این ها کسی نباید بپرسد شما چرا بمب اتم دارید؟

ولی شما باید جواب بدهید که بمب اتم که هیچ، کارهای عادی و طبق قانون هم نباید بکنید؛ ولی او نباید به این ها جواب بدهد؛ این می شود نظام ناعادلانه جهانی.

زمان کمونیست به خودشان می گفتند جهان آزاد، یعنی کمونیست دیوار آهنی دارد و ما جهان آزادیم.

و حالا به خودشان می گویند جامعه جهانی.

چهارپنج تا کشور؛ اصل آن ها هم آمریکا و صهیونیست ها هستند؛ بقیه دنبال آن هایند.

سر سفره نشسته اند، سهم کل بشر را کشیده اند طرف خودشان و نمی خواهند کسی جلو بیاید.

تا با این ها بحث می کنید می گویند: کشورهای بزرگ جهان، کشورهای قوی جهان.

اولا این ها چجور قوی ای هستند که همه آن ها ورشکسته اند؟ تمام این ها اقتصادشان در حال فروپاشی است. کشور بزرگ جهان که آمریکاست، 50، 60 میلیون گرسنه دارد که هر روز باید کپن به آن ها بدهند که از گرسنگی کنار خیابان نمیرند.

همین دو روز پیش ایالت { دیگری از آن ها } اعلام ورشکستگی کرد. این چندمین ایالت است که می گوید ما ورشکست شدیم.

آمریکا خودش ایالت به ایالت در حال ورشکستگی است؛ دولت و مجلس آن ها 15 روز تعطیل شدند به این دلیل که خرج دولت را نتوانستند بدهند.

با این وجود برخی { تکرار می کنند } کشورهای بزرگ جهانی، جامعه جهانی؛ آن ها خودشان بدبخت اند و زیربار خودشان مانده اند و شما باز هم از آن ها { به بزرگی یاد می کنید؟ }

این اصل قانون اساسی می گوید وظیفه شما خود کفایی است.

می دانید چه زمانی تحریم اثر می کند؟ وقتی که دانشگاه به وظیفه اش عمل نکرده است.

می دانید چه زمانی ماهواره و تهاجم فرهنگی اثر می کند؟ وقتی که حوزه به وظیفه اش درست و به قدر کافی عمل نکرده است.

می دانید چه زمانی یک افرادی از تحریم می ترسند و می گویند یک مقداری عقب { بنشینیم } و جلو { برویم } و این ها؟ وقتی که این ها به وظایفشان در باب این محورهایی که قانون اساسی گفته است درست عمل نکنند.

14 ـ تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت ‌قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون‌.

این را از دولت، از قوه قضاییه مطالبه کنید؛ همه باید در برابر قانون مساوی باشند. این باید مطالبه دانشجویی باشد.

ما دو تا خودی و غیر خودی داریم:

گاهی مقصود جبهه بندی به لحاظ عقیده حق و باطل، عدل و ظلم { است }؛ این جا حتما خودی و غیر خودی داریم؛ خود قرآن تقسیم می کند مردم را به مومن و کافر ( منافق هم کافری است که تظاهر به ایمان می کند ). این تقسیم قرآنی است.

اما به لحاظ حقوق؛ به لحاظ حقوق شهروندی در یک جامعه، ما خودی و غیر خودی نداریم؛ یعنی مثلا نیروی انتظامی نمی تواند بگوید: در آن محله ای که دزد آمده، ببینیم به لحاظ فکری خودی اند یا غیر خودی؟ اگر غیر خودی اند، اشکال ندارد، دزد ها بروند به خانه آن ها. ما چنین چیزی در اسلام نداریم.

ولو غیر مسلمان شهروند جامعه اسلامی است، امنیت او به اندازه امنیت یک شهروند مسلمان مهم است.

پس به لحاظ حقوق اجتماعی خودی و غیر خودی نداریم.

اما به لحاظ حب و بغض و دوست و دشمنی و جبهه بندی فکری، برائت و ولایت، خودی و غیر خودی داریم.

15 ـ توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه‌مردم‌.

یعنی صحبت از امت است. برادری و مسلمانی؛ صحبت از طبقه نیست؛ نگاه چپ طبقاتی نیست، صحبت جامعه مدنی لیبرال هم نیست.
16 ـ تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام‌، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان‌ جهان‌.

این هایی که می گویند به خارج کاری نداریم و داخل را درست کن، به این بند توجه کنند.

« حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان » یعنی حتی اگر مسلمان نیستند. یعنی قانون اساسی می گوید: دولت جمهوری اسلامی در روابط بین الملل باید از تمام مستضعفین جهان ولو غیر مسلمان یعنی در آفریقا، آمریکای لاتین، شرق آسیا، حمایت بی دریغ کند. حمایت بی دریغ، یعنی باید کمک کنید؛ باید در کنار آن ها بیاستید.

قانون اساسی ما این هاست؛ این ها در راس هر حقوق بشر و حقوق مدنی است.