جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
+ این وبلاگ تلاش میکند بیانگر اصول و اندیشه های اسلام ناب و انقلاب اسلامی باشد.
+ لطفاً برای استفادۀ راحت تر از مطالب، از فهرست مطالب استفاده کنید.
+ در صورت تمایل میتوانید مطالب این وبلاگ را با ذکر یک صلوات، در فضای مجازی استفاده کنید.

ابزار حديث حق

تقویم شمسی


اهل سنت در نگاه اهل بیت علیهم السلام؛ اهل سنت در نگاه برخی شیعیان

اعتقادات شیعه، آن چیزی است که ما می گوییم یا آنچه اهل بیت علیهم السلام فرموده اند؟؟

آیا عقیده برخی از ما شیعیان و اهل بیت علیهم السلام درباره اهل سنت یکی است؟

 

عقیده بسیاری از ما این است که اهل سنت دشمن ما هستند و باید تمام تلاش ما برای نابودی آن ها باشد. اگر لحظه ای با خود درنگ کنیم و بیاندیشیم که این عقیده از کجا آمده و چگونه تبدیل به باور ما شده، شاید به نتیجه نرسیم و حتی منشأ آن را پیدا نکنیم؛ و یا حداکثر به سخنان شخصی در غالب مداح یا طلبه ( البته در عزت و علو جایگاه این قشر تردیدی نیست ) و یا مجری یک برنامه ی ماهواره ای منتهی شود.

اما آیا ائمه معصومین علیهم السلام هم چنین عقیده ای داشتند؟ آن ها هم دشمن اول شیعه را اهل سنت می دانستند؟

این حدیث از امام صادق علیه السلام، عقیده اهل بیت علیهم السلام را بیان می کند.

عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا کَانَ خَادِماً لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:

قَالَ: « ... جَرَى ذِکْرُ قَوْمٍ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّا نَبْرَأُ مِنْهُمْ إِنَّهُمْ لَا یَقُولُونَ مَا نَقُولُ قَالَ فَقَالَ یَتَوَلَّوْنَا وَ لَا یَقُولُونَ مَا تَقُولُونَ تَبْرَءُونَ مِنْهُمْ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَهُوَ ذَا عِنْدَنَا مَا لَیْسَ عِنْدَکُمْ فَیَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَبْرَأَ مِنْکُمْ قَالَ قُلْتُ لَا جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ وَ هُوَ ذَا عِنْدَ اللَّهِ مَا لَیْسَ عِنْدَنَا أَ فَتَرَاهُ اطَّرَحَنَا قَالَ قُلْتُ لَا وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا نَفْعَلُ قَالَ فَتَوَلَّوْهُمْ وَ لَا تَبَرَّءُوا مِنْهُمْ إِنَّ مِنَ الْمُسْلِمِینَ مَنْ لَهُ سَهْمٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ سَهْمَانِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ أَرْبَعَةُ أَسْهُمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ خَمْسَةُ أَسْهُمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ سِتَّةُ أَسْهُمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ سَبْعَةُ أَسْهُمٍ فَلَیْسَ یَنْبَغِی أَنْ یُحْمَلَ صَاحِبُ السَّهْمِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ السَّهْمَیْنِ وَ لَا صَاحِبُ السَّهْمَیْنِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ الثَّلَاثَةِ وَ لَا صَاحِبُ الثَّلَاثَةِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ الْأَرْبَعَةِ وَ لَا صَاحِبُ الْأَرْبَعَةِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ الْخَمْسَةِ وَ لَا صَاحِبُ الْخَمْسَةِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ السِّتَّةِ وَ لَا صَاحِبُ السِّتَّةِ عَلَى مَا عَلَیْهِ صَاحِبُ السَّبْعَة[1] »

از مردی از اصحاب شیعه که از خادمان امام صادق علیه السلام بود نقل شده است:

{ میان من و امام صادق علیه السلام } صحبت از قومی شد. من به امام علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم، ما از آن ها تبری می جوییم. آن ها با ما هم عقیده نیستند { در امر امامت }. امام علیه السلام فرمودند: آن ها ما اهل بیت را دوست دارند و چون با شما هم عقیده نیستند از آن ها تبری می جویید؟؟ عرض کردم: بله.

فرمودند: اعتقادات و علومی نیز نزد ما اهل بیت هست که شما اصحاب از آن ها مطلع نیستید و معتقد به آن ها نمی باشید؛ پس ما هم باید از شما تبری بجوییم؟؟

عرض کردم: نه، جانم به فدایتان.

فرمودند: معارفی نزد خدا هست که ما اهل بیت هم از آن بی بهره ایم و به آن ها علم و باور نداریم؛ پس خدا هم باید ما را کنار بیاندازد و از ما دوری بجوید؟؟

عرض کردم: نه، به خدا سوگند؛ جانم به فدایتان. بفرمایید ما چه کار کنیم { و رفتار ما با آن ها چگونه باشد؟ }

فرمودند: آن ها را دوست بدارید و از آن ها تبری نجویید و دوری نکنید؛ همانا { سهم مسلمین از اسلام متفاوت است } برخی از مسلمانان یک بهره و سهم از اسلام را دارند. برخی دو سهم و بهره؛ برخی سه سهم؛ برخی چهار سهم؛ برخی پنج سهم؛ برخی شش سهم؛ و برخی هفت سهم.

شایسته نیست از کسی که یک بهره و سهم از اسلام برده { و تا مقدار خاصی اسلام را فهمیده است } همان انتظاری را داشته باشیم که از شخصی داریم که دو سهم و بهره از اسلام دارد.

و شایسته نیست از شخصی که دو سهم از اسلام دارد { علم و شناختش از اسلام زیاد نیست و اسلام را به او کم و یا بد شناسانده اند } به مقدار شخصی که سه سهم از اسلام دارد، انتظار داشته باشیم.

... و ادامه دادند تا مقایسه ی شخصی که شش سهم از اسلام دارد با شخصی که هفت سهم { اسلام کامل } را داراست. این مقایسه هم درست نیست.

 

همان طور که مشاهده می شود، در روایت فوق، موضوع سخن اهل سنت هستند. در زمان امویان و عباسیان، به دلیل جو خفقان موجود، صریحا از شیعیان و مخالفان شیعه، به عنوان نام برده نمی شد و با کنایه صحبت می کردند. در روایت هم عبارت « إِنَّهُمْ لَا یَقُولُونَ مَا نَقُولُ » کنایه از این است که آن ها سنی مذهب هستند.

و امام علیه السلام به صراحت می فرمایند: آن ها هم مسلمان اند؛ و به صرف وجود اختلاف در میزان اعتقادات، و به این بهانه که آن ها برخی اعتقادات ما را باور ندارند، حق نداریم از اهل سنت دوری کنیم و آن ها را مسلمان ندانیم و با آن ها دشمنی کنیم.

دشمنان ما وهابیت و سران استکبارند. همان هایی که می خواهند اصل اسلام را از ریشه بکنند و تفاوتی میان شیعه و سنی قائل نیستند.

و حمایت آن ها همیشه شامل حال وهابیت، بهاییت و شیعه و سنی انگلیسی می شود. این ها دشمن اند؛

مراقب باشیم ما را فریب ندهند تا به جبهه خودی حمله کنیم.

 


[1] کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه