جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

جِهاد کبـــــیر

و جاهدهُم به جِهاداً کبیراً

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
+ این وبلاگ تلاش میکند بیانگر اصول و اندیشه های اسلام ناب و انقلاب اسلامی باشد.
+ لطفاً برای استفادۀ راحت تر از مطالب، از فهرست مطالب استفاده کنید.
+ در صورت تمایل میتوانید مطالب این وبلاگ را با ذکر یک صلوات، در فضای مجازی استفاده کنید.

ابزار حديث حق

تقویم شمسی


عبد العظیم حسنى گوید: به امام جواد علیه السّلام گفتم: امیدوارم شما قائم اهل- بیت محمّد باشید کسى که زمین را پر از عدل و داد نماید همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد.

 فرمود: اى أبو القاسم! هیچ یک از ما نیست جز آنکه قائم به امر خداى تعالى و هادى به دین الهى است، امّا قائمى که خداى تعالى به توسّط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک سازد و آن را پر از عدل و داد نماید کسى است که ولادتش بر مردم پوشیده و شخصش از ایشان نهان و بردن نامش حرام است، و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم است و او کسى است که زمین برایش در پیچیده شود و هر دشوارى برایش هموار گردد و از اصحابش سیصد و سیزده تن به تعداد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان‏ قول خداى تعالى است که فرمود: أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (. هر کجا که باشید، خداوند همگى شما را  مى‏آورد؛ در حقیقت، خدا بر همه چیز تواناست.) و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آیند خداى تعالى امرش را ظاهر سازد و چون عقد که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد به اذن خداى تعالى قیام کند و دشمنان خدا را بکشد تا خداى تعالى خشنود گردد...

کمال الدین / ترجمه پهلوان، ج‏2، ص: 72

 

  • سعید حجتی


روز مسجد اساساً یک روز انقلابی است به مناسبت آتش زدن مسجد الأقصی و مقابله با دشمن صهیونیسم است با این نگاه به مسجد نگاه کنید و حرکت را در این مسیر قرار دهید.

دریافت طرح با کیفیت اصلی

دانلود کلیپ تیک تاک دربارۀ آتش زدن مسجد الاقصی
حجم: 10.4 مگابایت
  • سعید حجتی


آمریکا در 28 مرداد 1332 احتمال قوی داد که کودتایش جواب میدهد، آن را انجام داد و موفق شد ، در سال 1357 هم این احتمال را داد ولی کودتایش باشکست مواجه شد و ...

دشمن هرگاه بتواند ضربۀ خود را خواهد زد این دولت و آن دولت نمیشناسد اگر ما در هر زمینه ای ضعیف شویم دشمن در زهر خود را خواهد ریخت.

ملّت ایران تاریخ خود را فراموش نخواهد کرد.

  • سعید حجتی

اهمیت خانواده در نگاه اندیشمندان غرب

تجارت خانوادگی؛ موتور ایجاد ثروت

کشورهای خواهان ثروت و امنیت درازمدت، بهتر است نخست به این بیندیشند که چگونه باید خانواده را ترویج و حمایت کرد.


ازدواج سبب می شود مردان جوانی که به حال می اندیشند، انگیزه لازم جهت تولید ثروت برای آینده را بیابند. کارشناسان زبده تجارت، پس از مواجه با سقوط رو به گسترش ارزش ها در جامعه و شاید با الهام از فرهنگ تجارتی ای که ژاپنی ها پدید آورده اند، در حال حاضر به مطالعه تجارت های خانوادگی و دفاع از بسیاری ارزش های ذاتی آن پرداخته اند.


پیام مهمی که این رویکرد دارد آن است که کشورهای خواهان ثروت و امنیت درازمدت، بهتر است نخست به این بیندیشند که چگونه باید خانواده را ترویج و حمایت کرد.

کتاب جنگ علیه خانواده؛ ویلیام گاردنر؛ ترجمه محمدی، ص 84

  • سعید حجتی

باسمه تعالی

ملت آنتی استکبار

بخش سوم؛ انقلاب اسلامی ایران

جریان انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین حرکت ضداستکباری تاریخ ملت ایران بود. بررسی این حرکت را در دو جهت پی می گیریم:

1.     سلطه بیگانگان بر کشور در زمان پهلوی اول و دوم

اسناد باقی مانده از زمان پهلوی، به روشنی گویای سلطه عمیق بیگانگان بر کشور در زمان حکومت پهلوی هستند. درواقع بیگانگان تا حد زیادی مالک تمام امکانات ایران بوده اند. هر دو شاه پهلوی را انگلیسی ها برسرکار آوردند و تمام فعالیت ها و سیاست های اداره کشور توسط آن دو را تعیین می کردند؛ بعد از کودتای 1332 پای آمریکایی ها نیز به ایران باز شد تا در کنار انگلیسی ها و روس ها بتوانند منابع ایران را بمکند و کنترل مملکت و ملت را در دست بگیرند.



« چرچیل ... هنگام فرار رضا خان از ایران، دست نشاندگی او توسط انگلیسی ها را با این تعبیر عیان نمود که « خودمان آوردیم، خودمان هم بردیم »؛ ».[1]



دست نشاندگی محمدرضا پهلوی حدی روشن است که خودش در کتاب « مأموریت برای وطنم » بدان اعتراف کرده است.[2]

ریشه همه دخالت های بیگانگان و تسلط آن ها بر امور کشور، همین مسئله ی دست نشاندگی مقام اول مملکت و شاه ایران بود.


2.     اقدامات استکبار ستیزانه مردم ایران

جریان انقلاب اسلامی، بیش از هر نهضت و قیام دیگری، حرکتی استکبار ستیزانه با پیشتازی مردم بود. ملت ایران در کنار عالمان دین و به عنوان اهرم قدرت آن ها، نقش آفرینی های بزرگی داشته اند. مردم به هر بهانه ای بر ضد شاه قیام می کردند:


تظاهرات به حضور نیکسون، معاون اول آمریکا در ایران[3] ؛ تظاهرات و اعتصابات طولانی در اعتراض به جریانات کاپیتولاسیون[4] ؛ تظاهرات گسترده مراسم عزاداری محرم 42 [5]؛ قیام مردم تبریز و قتل عام آن ها، عزای عمومی عید آن سال؛ تعطیلی عمومی و تظاهرات مردم یزد که با تیر اندازی رژیم، به صحنه ای خونین تبدیل گشت؛ عدم اعتنای مردم به شعار آشتی ملی شریف امامی و برگزاری راهپیمایی عظیم بعد از نماز عید فطر شهریور 57 که کشتار فجیع جمعه سیاه را به دنبال داشت؛ قیام دانشجویان و دانش آموزان در مهر 57؛ اعتصاب پالایشگاه نفت، مخابرات، سازمان آب، مطبوعات و ... .

و صدها مانند این جنش ها ...


هر روز در گوشه ای از ایران، اعتراضات، راهپیمایی، اعتصاب و قیام هایی رخ می داد که در نهایت به سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب منجر شد و شاه گریه کنان کشور را ترک کرد.[6]

 

نتیجه

استکبار ستیزی با هویت تاریخی مردم ایران گره خورده است. مرور صفحات تاریخ معاصر ایران، نمایش دهنده نهضت هایی مردمیست که دغدغه اصلی آن ها، استقلال بوده است. در هر زمان، دسته ای از بیگانگان به طمع استثمار ملت ایران، در صدد تسلط بر آنان برآمده اند.

و در تمام موارد، مشت محکم تنفر از استکبار، پاسخ مردم ایران بوده است. گاه با پیشتازی علما و گاه با پیشتازی خود ملت.

 

متن کامل تر بخش سوم و فایل پی دی اف مقاله را در "ادامه مطلب" مشاهده فرمایید.



[1] روحانی، فخر، اهرمها، ج1، ص 162 و 165.

[2] روحانی، فخر، اهرمها، ج1، ص 171

[3] عمیدزنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، ص 403

[4] عمیدزنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، ص 468

[5] عمیدزنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، صص 459 و 460.

[6] عمیدزنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن،  صص  506 525 ( گزیده )


  • سعید حجتی

باسمه تعالی

ملت آنتی استکبار

بخش دوم؛ نهضت ملی شدن صنعت نفت

خلاصه پیام


دومین جریان تاریخی که می توان آن را نمایانگر ماهیت ضداستکباری مردم ایران دانست، نهضت ملی شدن صنعت نفت است.

رخداد ملی شدن صنعت نفت، در واکنش به دو قرارداد استعماری انگلیس با مظفرالدین شاه بود که در مقابل سهمی اندک، سلطه و چیرگی استکبار بر نفت مملکت را به بار آورده بودند.


آیت الله کاشانی، در سخنانی روشنگرانه، ماهیت استکبار ستیز این نهضت را بیان کرده اند:

« ملت ایران نفت خود را ملی کرد برای این که اولا با تسلط شرکت نفت انگیس بر منابع نفتی، خوزستان استقلال سیاسی نداشت.

منطق انگلیس این بود که حفظ منافع کمپانی اقتضا دارد که فلان شخص استاندار و فلان کس رئیس ژاندارمری و دادستان و یا رئیس اداره کار خوزستان باشد. کمپانی و دولت انگلیس در تمام مدت تسلط به منابع نفتی، به خود حق می دادند در تعیین مسئولین انتظامی اعم از لشگری و ژاندارمری و شهربانی منطقه خوزستان مداخله کنند.


دلیل دوم که ملت ایران نفت خود را ملی کرد، عدم استقلال اقتصادی بود. ملت ایران تصمیم گرفت با ملی کردن نفت، خود را از چنگال بانک لندن نجات دهد و آزادی عمل داشته باشد ».[1]

 

صنعت نفت


نقش مردم در ملی شدن نفت و از بین رفتن سلطه استکبار بر کشور

اعتراض به قرارداد دارسی که اولین قرارداد نفتی با انگلیس است، نقطه ی آغازین مبارزات مردم ایران با تسلط استکبار بر نفت کشور محسوب می شود.

این اعتراضات، از طرفی نمایندگان طرفدار نهضت ملی در مجلس را به ادامه مبارزه خود امیدوار می کرد، و از طرف دیگر، توان به حاشیه راندن و خاموش کردن صدای ملی شدن صنعت نفت را از انگلیس و نماینده های او در ایران می گرفت.


مردم تیر خلاص به سیطره انگلیس بر نفت ایران را با افتتاح شرکت ملی نفت ایران زدند.

پس از ملی شدن صنعت نفت ایران، دولت بریتانیا کوشش نمود از قدرت بین المللی خود برای عقب نشینی دولت و مردم ایران بهره ببرد. او علاوه بر سازمان های بین المللی، از تحریم و تهدید نیز استفاده کرد. اما در این مرحله نیز، مقاومت و فداکاری مردم آن اقدامات را بی ثمر نمود.


مردم ایران، در نهضت صنعتی شدن نفت و خارج کردن آن از چنگ استکبار، از ابتدا نقش آفرینی موثر کرده و همپای رهبران این جریان حرکت نمودند و در لحظات خطر و اختناق، نه تنها میدان مبارزه را خالی نکردند، بلکه تکیه گاه رهبران نهضت شدند و در این راه خون دادند.

 

متن کامل بخش دوم و ماجراهای مهم این نهضت را در ادامه مطلب مشاهده نمایید.


[1] موسسه پژوهش های سیاسی، روحانیت و ملی شدن نفت ایران، صص 59 و 60 ( سخنان آیت الله کاشانی در مجلس شورای ملی )( گزیده )


  • سعید حجتی


حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام وقتی به حکومت میرسند دعایی میکنند: «خدایا مرا مسلمان (در تسلیم خود) بمیران» یعنی قدرت و حکومت و سیاست، زمینه خروج از دین است، مگر اینکه خداوند لطف کند.

(یوسف در چاه دعایى داشت و در زندان دعاى دیگر داشت، ولى همین که به حکومت رسید دعاى او این بود: خدایا من مسلمان بمیرم.)

رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ « یوسف 101»

(یوسف گفت:) پروردگارا؛ تو مرا (بهره‏اى) از حکومت دادى و از تعبیر خواب‏ها به من آموختى. (اى) پدیدآورنده‏ى آسمان‏ها و زمین، تنها تو در دنیا وآخرت مولاى منى، مرا تسلیم خود بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما.

  • سعید حجتی



آبروی جمهوری اسلامی که آبروی اسلام است، حفظ کنید. جمهوری اسلامی امروز آبرویش بسته است به آبروی متصدیان امر، و هر کس در هر مقامی که هست مسئولیت به اندازه حجم آن مقام دارد. و توجه کنید مبادا کارهایی از شما سربزند که با جمهوری اسلامی سازش نداشته باشد.

امام خمینی 17 مرداد 1361

  • سعید حجتی


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «غالباً جوانهای امروز ما، قدر استقلال را نمیدانند؛ جوان دانشجو از اوّل عمرش، در یک کشوری زندگی کرده که هیچ وابستگی به قدرتهای خارجی نداشته ... آن دوره‌ای را که هر چه آمریکا و انگلیس میگفت باید در کشور تحقّق پیدا میکرد، درک نکرده‌اند، لذا قدر استقلال را نمیدانند؛ این باید توسط اساتید به دانشجویان تفهیم بشود.» ۱۳۹۶/۳/۳۱
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، پوستر «مزه استقلال» را درباره‌ی این دغدغه و مطالبه‌ی رهبر انقلاب منتشر می‌کند.


دریافت طرح با کیفیت بالا
حجم: 6.1 مگابایت
  • سعید حجتی

باسمه تعالی

ملت آنتی استکبار

بخش اول: قیام تنباکو؛ عرصه نخست استکبار ستیزی ملت ایران

مبارزه با استکبار

خلاصه پیام

مبارزه با استکبار، خصیصه زوال ناپذیر مردم ایران در طول تاریخ بوده است.

شعارهای « مرگ بر آمریکا »؛ « مرگ بر انگلیس »؛ « مرگ بر اسرائیل »؛ « مرگ بر شوروی »؛ و دهها مانند آن، که همگی تعبیری دیگر از شعار « مرگ بر سیاست های استکباری » هستند، زادگاهشان ایران است و مادرشان ملت ایران.


نگاهی به جریانات تاریخی، ماهیت استکبارستیز مردم ایران را نمایان می کند. ما در این نوشته، سه جریان مهم تاریخ معاصر ایران و نقش مردم در آن ها را بیان می کنیم.

 بخش نخست؛ قیام تحریم تنباکو

جریان قیام زمانی آغاز شد که ناصرالدین شاه، در قالب قرارداد رژی، « خرید و فروش کل توتون و تنباکویی که در ممالک ایران به عمل آورده می شود را تا انقضای مدت پنجاه سال از تاریخ امضای این انحصار نامه به ماژور تالبوت انگلیسی »[1] « به ثمن بخس فروخت ».[2]


قرارداد رژی مشکلات فراوانی داشت؛ از جمله:

1.     این قرارداد موجب تسلط انگلیسی ها به صنعت توتون و تنباکوی ایران و تاجران فعال در این عرصه شده بود.

2.     شاه و اطرافیانش در قبال رشوه این قرارداد را بستند؛ از این رو انعقاد این قرارداد فتح بابی بود برای قراردادهای بعدی و تسلط دشمن به جنبه های دیگر اقتصاد و زندگی مردم.

3.     انگلیسی ها به بهانه ی اجرای این قرارداد، دختران زیباروی بسیاری را به ایران آورده بود تا با عشوه گری و فساد، اسلام را در جامعه کمرنگ کنند.

 


در نتیجه، مردم قیامی را به پشتوانه علما در دو جهت آغاز کردند که در نهایت موجب لغو قرارداد شد:

1.     شروع کنندگان قیام و نهضت، مردم بودند. آن ها در شهرهای بزرگ بازارها را تعطیل کرده و از عالمان خود استمداد جستند.

2.     در ادامه قیام و پس از اعلام حکم حرمت تنباکو از طرف علما، مردم ایستادگی کرده و رهبران خود را تنها نگذاشتند و حتی در این راه خون دادند.


« اعتماد السلطنه می گوید: شنیدم شاه فرموده بود به زن های خودش که کی قلیان را حرام کرد؟ بکشید این چه حرفی است؟ یکی از خانم های آبرومند عرض کرده بود: همان کسی که ماها را به شما حلال کرده، همان کس قلیان را تا در اداره خارج مذهب است به ما حرام کرده! »[3]

 

جریان نهضت تنباکو، از آن جهت انعکاس استکبار ستیزی مردم است که تمامی قیام ها، در شروع و در استمرار خود، وام دار ایستادگی و فداکاری و حتی بذل خون از جانب مردم بود.


 متن کامل بخش نخست مقاله، و فایل مقاله را از "ادامه مطلب" دریافت نمایید.



[1] هیدجی، ملامحمدعلی، کتاب رساله دخانیه، ص 16 (متن قرارداد رژی ).

[2] سخن درباره علل و عوامل قیام تنباکو، ص 65

[3] نجفی، موسی، تاریخ تحلیلی قیام تنباکو،2 ص 203



  • سعید حجتی

«دیگر بسمان است»


خلاصه مطلب:

غرب زدگی دو سر دارد: یکی غرب و دیگری ما که غرب زده ایم.

برای من، غرب و شرق نه معنای سیاسی دارد و نه معنای جغرافیایی، بلکه دو مفهوم اقتصادی است؛ غرب یعنی ممالک سیر و شرق یعنی ممالک گرسنه.

روزگار ما روزگار دو دنیاست: یکی جهت ساخت و صادر کردن ماشین و دیگری در جهت مصرف کردن.
حرف اصلی این است که ما نتوانسته ایم شخصیت فرهنگی و تاریخی خودمان را در قبال ماشین و هجوم جبری اش حفظ کنیم بلکه مضمحل شده ایم.
آدم غرب زده هرهری مذهب و راحت طلب است.
آدم غرب زده قرتی است. زن صفت است.
آدم غرب زده شخصیت ندارد. چیزی است بی اصالت ...

  • سعید حجتی

روشن فکران غرب زده در اندیشه شهید آوینی

خلاصه پیام

جامعه روشنفکری اصولا غرب گراست و با تفکر غرب زده می اندیشد. حتی اگر رو به دینداری بیاورد، به شدت در معرض التقاط قرار دارد.


روشنفکران غربگرای ایرانی گرفتار مردمی هستند که روح و جانشان با ولایت و امامت پیوندی انکار ناپذیر دارد.

تهاجم فرهنگی غرب علیه تفکر انقلابی اسلام از خللی که در عزت و استقلال ملی توسط روشنفکران غرب زده داخلی ایجاد شده است، موثر می افتد.


تجربه تاریخی نشان داده که اسلام همواره از درون شکست برداشته و هجوم بیرونی فقط هنگامی موثر افتاده که نفاق، در بنای مستحکم دین ایجاد خلل کرده است. دنیای غرب در عصر استعمار نو، اقوام دیگر را همواره از طریق روشنفکران آن اقوام و از درون تسخیر کرده است.


ما باید به وظیفه خود عمل کنیم. وقتی مبادی تفکر ما از غرب جداست، نباید منتظر باشیم که نتایج عملی تفکرمان مورد تأیید آن ها واقع شود. یعنی اگر می خواستیم که نهایتا خود را با پسند غرب و غرب زدگان بسنجیم، دیگر چه داعیه ای برای انقلاب کردن وجود داشت؟

وای بر ما اگر اجازه دهیم که روشنفکران وارث انقلاب شوند.

متن کامل پیام را در "ادامه مطلب" مشاهده فرمایید.

  • سعید حجتی

باسمه تعالی

جاذبه های غرب چیست؟
اسلام درباره لذت چه می گوید؟


از دیدگاه اسلام و قرآن کریم، این عالم یک عالم مقدماتی است که لذت هایش نیز گذراست. اگر در بسیاری از لذت های این عالم افراط شود، انسان را به سقوط می کشاند. از همین رو در دین توصیه شده که شما با استفاده از عقل، شهوات را کنترل کنید تا به آن کمال مطلوب برسید.


ویژگی لذائذ دنیوی، ملموس، عینی، نقد و دم دست بودن است. همه هم تقریبا با آن ها آشنا هستند و می خواهند به آن برسند؛ چون چیزی را ورای این عالم نمی بینند. امیرمومنان علیه السلام در نهج البلاغه، فرق بصیر و نابینا را در این می داند که دنیا، منتهای بصیرت نابیناست و ماوراء آن چیزی نمی بیند، اما بینا و بصیر کسی است که چشم خود را از دنیا عبور می دهد و خانه واقعی را که در پس این عالم است، می بیند. بصیر از این دنیا برای آخرت توشه می گیرد، اما نابینا از این دنیا توشه می گیرد برای همین دنیا.


قرآن به جاذبه های دنیایی اشاره می کند و می فرماید: « إنا جعلنا ما علی الأرض زینةً لها؛ ما آن چه روی زمین هست، زینت قرار دادیم ». ( کهف،7)

حالا اگر زمین را اشاره به مادیات بگیریم، تمام آن چه که روی زمین هست، برای انسان جاذبه دارد. جاذبه ها را هم این گونه بیان می کند: « زیّنَ لِلنّاس حبُّ الشّهواتِ من النّساءِ و البنینِ و القناطیرِ المقنطَرةِ من الذّهب و الفضةِ و الخیلِ المسوّمةِ و الأنعامِ و الحرثِ ذلک متاعُ الحیاةِ الدّنیا و اللهُ عندهُ حُسنُ المآبِ » ( آل عمران، 14).

شهوت جنسی، غریزه داشتن فرزند، تکثیر افراد، نفرات و جمع آوری طلا و نقره و پول.

این ها همه جاذبه های دنیایی است.


همه جاذبه های غرب هم همین هاست؛ یعنی غرب، شهوت جنسی را ترویج می کند. روز به روز هم سعی می کند یک رنگ و لعاب جدیدی به آن بدهد. اعتیاد هم ریشه اش لذت جویی است، یعنی مواد مخدری که در روان انسان، مدت کوتاهی لذت های کاذب و زودگذری را ایجاد می کند.


آن لذت طلبی آنی، که روحیه زندگی سکولاری وابسته به آن است، می گوید همین دو روز را خوش باشد. حالا شما می گویی من می خواهم بیشتر زندگی کنم، می گوید: کمتر زندگی کن ولی بیشتر لذت ببر.

با تبلیغات حیرت آور ماهواره ای، اینترنتی و شبکه های تلویزیونی و ... به ترویج این سبک زندگی غرب و سکولاری می پردازند.


قرآن، سرانجام این زندگی را خسران تلقی می کند: « إن الإنسان لفی خسر؛ به طور طبیعی، همه آدم ها دچار خسرانند ». یعنی اگر شهواتشان را پی گیری کنند، در خسرانند؛ « إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات؛ مگر آن هایی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند ». درست است که خدای متعال ما را در « احسن تقویم » آفریده است ولی انسانیت در معرض سقوط است. می فرماید: « ثم رددناه اسفل سافلین إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون ». یعنی انسان ها به دلیل تبعیت از شهوات و حیوانیت به مرحله اسفل السافلین می رسند، مگر آن هایی که دارای ایمان و عمل صالح باشند.


این، تفاوت بینش و جهان بینی اسلام با غرب است؛ جاذبه های غرب، جاذبه زینت دادن شهوات است و هنرشان بازنمایی شهوات جنسی است. این کار، مشتری پسند است و به طور طبیعی همه آن را دوست دارند. هرچه انسان در این گونه مسائل غور می کند و بیشتر فرو می رود، سیراب نمی شود.


برخی می پندارند که اگر انسان را در شهواتش آزاد بگذاریم، بلاخره ارضاء می شود و تمام می شود و به حالت نرمال و طبیعی برمی گردد. یعنی این ها را اگر آزاد بگذاریم، به یک تعادل و به سکون و آرامش می رسند، در حالی که پژوهش های روان شناسان نشان می دهد این طور نیست که هرکسی محرومیت داشت، لزوما دچار عقده روانی شود.


آن هایی که محرومیت را نشانه رهاشدگی و بی مهری دیگران و انزوای خودشان تلقی می کنند، ممکن است دچار عقده روانی شوند، ولی آن هایی که محرومیت را حتی یک فضیلت می بینند، در این ها هیچ عقده روانی به وجود نمی آید و آدم های سالمی هستند. از سوی دیگر، آدم هایی که به مسایل شهوانی دامن می زنند، دچار انواع استرس ها و مشکلات روانی و ... می شوند.

نشریه دانشجویی طرح ولایت، موسسه امام خمینی ره، ص 32

  • سعید حجتی

چرا نگاه ما به غرب منفی است؟ ما چرا با غرب زده مخالفیم؟

خلاصه پیام

چرا ما با غرب زده مخالفیم؟ علتش روشن است؛ چون اگر ریشه یابی کنیم و اگر زندگی غرب زده ها را با غیر غرب زده ها مقایسه کنیم، باورهای دینی، اسلامی و مفاهیمی مانند سعادت، نجات، مهدویت، تکامل و این ها در نظام اسلامی شکل گرفته است، در حالی که در نظام های غربی خبری از این واژه ها نیست. در آنجا انسان محوری مطرح است. مهدویت مطرح نیست.


از همین رو فرد که به سن پنجاه یا شست رسید، می رسد به آخر خط. گویا همه چیز تمام شده است. این ما هستیم که هم در این دنیا رشد و تکامل داریم و هم در آن دنیا.


برای ما که باورهای اسلامی، مهدویت و سعادت اخروی داریم، تاریکی معنا ندارد، اما چشم انداز آینده غرب که به این امور باورمند نیست، تاریک است.



آن ها که به بن بست می رسند، سه راه دارند:

یا پوچ گرا می شوند و می گویند ما نفهمیدیم چه شد؛ پوچ زندگی می کنند.

یک دسته هم در پی راه حل می روند که به همان عرفان های کاذب می رسند و خیال می کنند می توانند با این شیوه بن بست ها را باز کنند.

{و دسته ای} به دنبال حقیقت هستی می گردند، لذا عده ای مسلمان می شوند، مستبصر می شوند، بصیر 

می شوند.

متن کامل را در ادامه مطلب مشاهده فرمایید.

  • سعید حجتی

غرب زده ها چه آسیب هایی را می پذیرند؟

خلاصه پیام


غرب شامل همه کشورهایی می شود که در برابر کشورهای دینی قرار دارند.


غرب چند ویژگی مهم و شاخص دارد:

یکی بحث سلطه طلبی یا سلطه جویی است؛ غرب تلاش می کند در همه زمینه های فرهنگی، سیاسی، دینی و علمی بر سایر جوامع سلطه یابد و بودجه های هنگفتی نیز در این زمینه هزینه می کند؛ از واژگان جذاب هم بهره می برد: دموکراسی، آزادی، فمینیسم، مدرنیسم و اومانیسم و ... .



غرب زده را می توان در چند کلمه خلاصه کرد: غرب زده شخصیت ندارد، غرب زده مساوی است با ترس از آینده. غرب زده احساس حقارت می کند. غرب زده کسی است که چون خدا را فراموش کرده، به سمت غرب کشیده شده است. چون خدا را فراموش کرده تکنولوژی های غرب برای او جلوه دارد. غرب زده انسانیت خودش را هم فراموش می کند. وقتی وارد کشورهای غربی می شود، احساس می کند که همه چیز را به دست آورده و چون ترس از آینده دارد، دین و مملکت خودش را می فروشد.


 


غرب زده ها چه آسیب هایی را می پذیرند؟

کسی که خدا و انسانیت خود را فراموش کرده، گرفتار خودفروختگی می شود. تغییر هویت می دهد؛ تغییر دین و فرهنگ می دهد. این بزرگ ترین آسیبی است که دامن گیر او می شود. یک انسان، با هویت حقیقی اش زنده است. او به شخصیت، دین، فرهنگ، باورهای دینی و ارزش های انسانی که دارد، وابسته است.

غرب زده همه این ها را از دست می دهد. او یک آدم بی هویت، بی دین و بی محتوا از انسانیت است.


من قریب به ده سال در کشورهای خارجی بوده ام؛ کسی که از کشورهای دیگر به کشورهای غربی می آید، برای خودش یک دنیای ایده آل آرمانی درست می کند. همه چیزش را در همان فرودگاه می فروشد. یک مرتبه می بینی یک خانمی حجابش را کاملا برمی دارد و حتی نیمه عریان می شود. می خواهد بگوید من دیگر دینم را کنار گذاشتم.



بعد وقتی وارد آن جامعه می شود، می بیند هیچ خبری نیست؛ ایمان خودش را از دست داده، اعتبار خودش را از دست داده و به واقعیت های آرمانی که در ذهنش بوده، نرسیده است لذا دچار تزلزل روحی می شود. دچار افسردگی، سردرگمی، بیحوصلگی و بی حالی می شود.[1]



[1] نشریه دانشجویی طرح ولایت، موسسه امام خمینی ره، ص 36 ( در گفت و گو با حجت الاسلام حقانی )


متن کامل پیام را در "ادامه مطلب" مشاهده بفرمایید.


  • سعید حجتی

اروپای وحشی متمدن نما

خلاصه پیام


باور حاکمان انگلیس قرن 18 این بود که باید صادرات، بیش از واردات و سود کشور مقدم بر منافع افراد تهی دست باشد. بدین منظور هرچه مزد کارگران پایین تر باشد، ثروت ملی بالاتر خواهد رفت.


بنابراین به کارگیری زنان و کودکان در کارخانه مورد توجه قرار گرفت. سازمان های خیریه کودکان را به کارخانه داران می فروختند.



این کودکان مظلوم روزانه 12 تا 18 ساعت کار می کردند. برخی از آن ها از شدت خستگی در پایان روز، به خواب می رفتند و در همان هنگام، عده زیادی از آنان بر روی دستگاه ها می افتادند و اعضای بدنشان به وسیله ماشین ها قطع می شد.


 



مونتسکیو، همزمان با تنظیم دیدگاه خود درباره آزادی، برابری و برادری انسان ها، از بردگی و برده داری نیز هواداری کرد. او آفریقاییان را خارج از جرگه انسان ها و بومیان آمریکایی را مردمانی وحشی خواند.


مخالفت آدام اسمیت نیز با بردگی و استعمار که مشهورش کرد، نه به دلیل مخالفت با ماهیت برده داری، بلکه به دلیل ناسودمند بودن آن بود. او بردگان را با چارپایان می سنجید و بومیان آمریکایی را « وحشیان برهنه و نکبت بار » می خواند.


 


اندیشه گران و سخنگویان تمدن بورژوازی غرب به دروغ به جهانیان باورانده اند که مردمان غیر اروپایی مردمان وحشی هستند و تنها اروپا دارای تمدن است.

توطئه واژگون سازی تاریخ به سه شیوه انجام گرفته است:

1.     خاموش ماندن در برابر شکوه تمدن های غیر اروپایی؛

2.     واژگون جلوه دادن ارزش های تمدن های دیگر؛

3.     وانمود کردن به جهانیان که آنچه اروپا را از سایر جهان برتر ساخته فلسفه، خردگرایی و دور شدن از سنت و عادات کهن بود، نه لزوما دستیابی بر دانش و کارشناسی[1] .



[1] نشریه دانشجویی طریح ولایت، موسسه امام خمینی ره، سال اول، شماره چهارم، ص 30

 

متن کامل پست را در "ادامه مطلب" مشاهده نمایید.


  • سعید حجتی

تمدن اسلامی و تمدن غرب، شعار و اهداف

چرا امروزه اکثر مردم میل به تبعیت از آموزه های اسلامی ندارند؟؟

خلاصه پیام


شعار اسلام « پیروی از حق » هم در اعتقاد و هم در عمل { است }. و شعار تمدن غربی، « پیروی از اکثریت » است چه آن خواست، حق باشد و چه باطل.



اختلاف این دو شعار باعث اختلاف هدف جامعه ای است که با این دو شعار تشکیل می شود. هدف اجتماع اسلامی سعادت حقیقی انسان است، یعنی هم مشتهیات و خواسته های جسم او را به مقداری که از معرفت خدایش باز ندارد به او بدهد و هم جنبه معنویتش را اشباع کند.


معلوم است که چنین نظامی موافق طبع عموم مردم امروز نیست، فرورفتگی بشر در آرزوها، هوس ها و شهوات، هرگز نمی گذارد بشر چنین نظامی را بپذیرد. چنین نظامی آن گاه موافق طبع عموم مردم می شود که در تربیت اسلامی شدیدا مجاهدت شود.



اما هدف تمدن حاضر {غربی} کام گیری های مادی است و پرواضح است که لازمه دنبال کردن این هدف آن است که بشر تنها پیرو چیزی باشد که طبع او متمایل بدان باشد، چه این که عقل آن را موافق با حق بداند و چه نداند و تنها در مواردی از عقل پیروی کند که مخالف با غرض و هدفش نباشد ، لذا تمدن عصر حاضر قوانین خود را مطابق هوا و هوس اکثریت افراد وضع و اجرا می کند.[1]



[1] نشریه دانشجویی طریح ولایت، موسسه امام خمینی ره، سال اول، شماره چهارم، ص 30


  • سعید حجتی

پاورپوینت شهید ابراهیم هادی بر مبنای کتاب «سلام بر ابراهیم1» برای استفاده عموم مردم مخصوصاً مبلغین آماده شده است.

توضیحات و داستان هر صفحه به صورت کامنت در همان صفحه آمده است.

کپی و انتشار با ذکر صلوات.

لطفاً در صورت بروز هرگونه مشکل یا انتقاد، نظر بدهید.

دریافت پاورپوینت شهید ابراهیم هادی
حجم: 12.4 مگابایت

  • سعید حجتی

مردم سالاری دینی یا دموکراسی غربی؟!


خلاصه پیام

در پذیرش رأی مردم و شرکت دادن آن ها در تعیین مدیران کشور ( که چاره ای از آن نیست )، چه شیوه ای مطلوب است؟


مردم سالاری دینی یا دموکراسی غربی؟!



1. اگر مراد از دموکراسی آن باشد که هر قانونی را مردم وضع کردند، معتبر و لازم الإجرا است، چنین مفهومی قطعا با دین سازگار نیست زیرا از نظر دین، حق حاکمیت و تشریع مختص خداست: « إن الحُکمُ إلّا لِلهِ » (یوسف/67).


دموکراسی غربی به معنای بی نیازی از احکام دین و بسنده کردن به آرای جمعی است. این دقیقا سرپیچی از اطاعت پروردگارروی گرداندن از توحید و پذیرش شرک جدید دنیای معاصر است که باید با این بت پرستی جدید مبارزه شود.


2. اما اگر منظور از دموکراسی این باشد که مردم در چهارچوب احکام الهی و قوانین شرعی در سرنوشت خود مؤثر باشند، چنین تعبیری با دین مخالفت ندارد و در قانون اساسی این معنا به روشنی تأیید شده است.


میزان، رأی مردم است تا زمانی که از قوانین الهی خارج نشود.


طبق آیه شریفه « و ما کانَ لِمومنٍ و لا مومنةٍ إذا قضی اللهُ و رَسولُهُ أمراً أن یکونَ لهمُ الخِیَرَةُ من أمرِهم » ( احزاب / 36 ) مردم در نمی توانند در همه نظر بدهند و حلال و حرام خداوند و احکامی که از سوی خدا صادر شده است را با شور و گفت و گو تغییر دهند.


منبع: نشریه فرهنگی دانشجویی طرح ولایت، موسسه امام خمینی ره، ص 28


متن کامل پیام را در" ادامه مطلب" مشاهده کنید.


  • سعید حجتی

دموکراسی در غرب چگونه ایجاد شد؟

زیربنا و پایه دموکراسی غربی چیست؟


خلاصه پیام :


دموکراسی در غرب از آنجا شروع شد که مردم به ناتوانی دین تحریف شده مسیحیت آن زمان در حل مسائل اجتماعی و قانون گذاری واقف شدند.

آن ها راه را در این دیدند که حوزه کاربرد دین و حکمرانی خدا، محدود به زندگی فردی انسان و چگونگی رابطه او با خدا باشد. آن ها حاکمیت دین را در مسایل اجتماعی و سیاسی نپذیرفتند.



حال که حکومت را از خدا گرفتیم، آن را به چه کسی بسپاریم؟ متفکران غربی به دو راه حل رسیدند:


نخست آن که حکومت به دست یک نفر سپرده شود و او مطابق میل خود با مردم رفتار کند. ( دیکتاتوری )

دوم این که حکومت را به دست مردم بسپارند تا هرچه را دوست دارند تصویب کنند یا تغییر دهند.( دموکراسی )


بر اساس این نظریه، ملاک خوب و بد، میل مردم است. اگر مردم یک روز گفتند فلان عمل خوب است آن عمل خوب می شود ولی نه برای همیشه، بلکه تا وقتی مردم بخواهند. اگر روز بعد گفتند همان عمل بد است، آن کار بد می شود باز هم نه برای همیشه.

امروزه در مملکت ما نیز « دموکراسی » شعار برخی از روشنفکرنماها گردیده است. این افراد از این نکته غفلت دارند که دموکراسی غربی، زاییده تفکر جدایی دین از سیاست است و هیچ گاه نمی تواند با اسلام همسو شود.



اگر اسلام مانند مسیحیت بود، ما دموکراسی را روی چشممان می گذاشتیم و با غربی ها هم دل و هم نوا می شدیم، اما هرگز اسلام هم چون مسیحیت نیست. بی تردید، اسلام به تمام جنبه های زندگی بشر عنایت دارد و سرشار از دستورات اجتماعی و حکومتی است[1].

بنابراین کاملا توانایی اداره جامعه را دارد و نقشه راهی روشن برای این مقصود است. پس دموکراسی غربی، نسخه ی درمان جامعه اسلامی نیست.




[1] نشریه فرهنگی دانشجویی طرح ولایت، موسسه امام خمینی ره، ص 28


متن کامل تر پیام را در ادامه مطلب مشاهده فرمایید.


  • سعید حجتی

هدایت به بالای صفحه